هدایت شده از رَهبـرانِ شیـعِه (کانون ولائیون بصیرت افزا)
⭕️ نکته عجیبی درباره #حمید_مظلومین ملقب به "سلطان سکه"!
📝خبرنگار شرق : در مقابل درِ یکی از مغازههای طلافروشی وقتی از صاحب مغازه دراینباره سؤال میکنم که چرا در بازار لقب مظلومین ، ملا عمر است ؟
🔺 یکی از مردانی که مشغول گفتوگو با اوست، لبخندی میزند و میپرسد: «چه اهمیتی دارد که چرا این لقب را گرفته؟» میگویم همینطوری، از سر کنجکاوی. میگوید: «کنجکاوی زیاد خوب نیست». به نظر میرسد که چیزهایی میداند و بعد از آنکه چند دقیقهای مثل طعمهای بین سؤالات و جوابها و خندههایش دستوپا میزنم، روایتی از لقب مظلومین میدهد که بسیار عجیب است.
🔸او میگوید: سالها قبل او اینجا دلالی و صرافی میکرد. 10 سالی بود که کاسبی میکرد و همه میدانستند که هم زرنگ است، هم خوب بو میکشد؛ اما آن سالها اتفاقی افتاد که دیگر بوکشیدن ساده نبود و شبیه معجزه بود. یادم هست که آخر تابستان بود که چند معامله بزرگ کرد. معاملههای بزرگ چیز عجیبی نیست؛ اما ما که همسایهاش بودیم، تعجب میکردیم. حتی شنیدیم که طلا و سکه هم خریده». میان حرفش میپرسم «کجایش عجیب بود؟»
🔺میگوید: «خب ما یاد گرفته بودیم که او معمولا اشتباه نمیکند و برای همین حواسمان بود که پشت سرش راه برویم. اگر کسی جلو میافتاد، ممکن بود زمین بخورد؛ اما اگر پشت سرش راه میرفتی، ضرر نمیکردی. برای همین همیشه حواسمان به او بود و انصافا خودش هم همیشه راهنمای خوبی بود و حق پدری به گردن خیلیها دارد. الان در همین سبزهمیدان خیلیها کار و کاسبیشان را مدیون کمکهای او در سالهای قدیم هستند». حرفش را قطع میکنم و میگویم داشتی درباره تابستان حرف میزدی. چه سالی بود؟ میگوید:
🔸«سال80. ما هنوز برایمان سؤال بود که علت این خریدهایش چیست که فردا یا پسفردای آن، از ظهر گذشته بود و در مغازهمان نشسته بودیم که دیدیم تلویزیون یک برج خیلی بزرگ را نشان میدهد که دود از پنجرههایش بلند شده. صدا را زیاد کردیم که ببینیم کجا آتش گرفته که یک هواپیما آمد و خورد وسط برج. همه شوکه شده بودیم. به آمریکا حمله شده بود. حتما میدانی دیگر؟ 11 سپتامبر را شنیدهای حتما؟» با تکاندادن سر تأیید میکنم. ادامه میدهد «بازار جهان تکان خورد. اینجا هم. چند نفر پس افتادند. یک نفر اما بُرده بود. خوب هم بُرده بود. حتما میدانی چه کسی را میگویم.
🔺دوستانش به شوخی میگفتند لعنتی، تو خود مُلاعمر هستی که دستور حمله را دادهای و حالا داری کاسبیاش را میکنی. از آن روز لقب ملا را روی او گذاشتند. الان شما مینویسید سلطان؛ اما او ملا بود. ملاعمر تهران». و قاهقاه میخندد. میگویم «یعنی او قبلا از حملات 11 سپتامبر خبر داشت؟!» میگوید: «نمیدانم. چرا از خودش نمیپرسی؟ شاید بنلادن هم بداند». و دوباره قاهقاه میخندد.
🔸ادامه سؤالاتم هم با همین شوخیها همراه است. نمیتوانم بفهمم که چقدر از روایتش درباره معاملات مظلومین پیش از 11 سپتامبر حقیقت دارد؛ اما روایت او بیشتر از حدی که بتواند ساخته ذهن مغازهداری برای شوخیکردن باشد، واقعی به نظر میرسد. اینکه معاملات مظلومین در آن سالها اتفاق افتاده یا او از قدرت پیشگویی برخوردار بوده یا از رانت اطلاعاتی خاصی بهره میبرده، نیز هنوز در این جای تاریخ که ما ایستادهایم، سنجیدنی نیست. بااینحال این حقیقت که مظلومین بارها و بارها در طول این سالها به کمک اطلاعات دستاولش از حلقههای تصمیمگیری، جلسات تصمیمسازی اقتصادی و پیشنویس بخشنامههای هنوز ابلاغنشده، از بازیگران دیگر بازار چند قدم جلوتر بوده، انکارناپذیر است.
🔺روابطی که به قول نماینده دادستان در دادگاه اول مظلومین، به او کمک میکرده تا برای کسب سود بیشتر آنطور که دوست دارد، مهرههایش را در بازار حرکت دهد و از آب گلآلود ماهی بگیرد.
🔸اینکه آیا مظلومین در مقابل اطلاعاتی که دریافت میکرده، کمکهای محدودی به آنها انجام میداده (مانند آنچه نماینده دادستان از همکاریهای مظلومین با یکی از مدیران ارشد بانک مرکزی پس از بازنشستگیاش مثال زد) یا شرکای بزرگتری داشته که از او بهعنوان ابزاری در بازار استفاده میکردهاند نیز امروز قابل پیگیری نیست؛ اما ملاعمر بازار تهران را نباید فراموش کرد. پرونده او احتمالا تا آن زمان که بتوان اطلاعات بیشتری درباره روابط عیان و پنهانش به دست آورد، باز خواهد ماند.
#نهان_خانه
#دانه_درشت_ها
•┈••✾••┈•
💠 #رهبران_شیعه
🌐 eitaa.com/shia_leaders
🌐 sapp.ir/shia_leaders
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ دانشجویان پیرو خط امام(ره) از طریق اسناد لانه جاسوسی به ارتباط بنی صدر با CIA پی برده بودند ؛ اما یک نفر مانع انتشار این اسناد مهم شد!
⁉️ حدس بزنید چه کسی مانع انتشار این اسناد و در نتیجه رسیدن بنی صدر به قدرت شد؟
👤 محمد #موسوی_خوئینی_ها
#نهان_خانه
#شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید
👇👇
╭┅──────┅╮
🌍 @Basijvelayat1
╰┅──────┅╯
⭕️ #یهودیان و #بهائیان مخفی در اندیشه حضرت امام (ره]
🔸 «میگویند یک یهودی در همدان مسلمان شده بود. بعد خیلی به آداب اسلام پایبند شده بود؛ خیلی زیاد! این موجب سوءظن مرحوم آسید عبدالمجید، كه یكی از علمای همدان بود، شده بود كه این قضیه چیست. یکوقت خواسته بودش، گفته بود كه تو مرا میشناسی؟ گفت: بله. گفت: من کیام؟ گفت: شما آقای آسید عبدالمجید. گفت من از اولاد پیغمبرم؟ گفت: بله. تو كی؟ من یك یهودی بودم، پدرانم یهودی بودند و تازه مسلمان شدهام. گفته بود: نکتهی اینکه تو تازه مسلمان كه همهی پدرانت هم یهودی بودند و من هم سید و اولاد پیغمبر و ملا و این چیزها، تو از من بیشتر مقدسی، این نكتهی این چیست؟! من شنیدم که یهودی گذاشت و رفت! معلوم شد حقه زده. یک قضیهای بوده. میخواسته با صورت اسلامی کارش را بکند. تو یهودیها اینگونه کارها هست».
📚[صحیفه امام خمینی (ره)، ج8، ص۱۳۴–۱۴۵]
🔸علاوه بر گفتار فوق، امام خمینی (ره) در موارد دیگر نیز به پدیده #یهودیان_مخفی و پیوند آن با #بهائیان_مخفی توجه کرده و در این زمینه هشدار دادهاند. برای مثال، حدود پنج ماه پیش از قتل حسنعلی منصور و صعود #امیرعباس_هویدا به صدارت، که به یک خانواده سرشناس #بهائی تعلق داشت، دربارهی #نفوذ صهیونیسم در #ایران و پیشینهی #تروریسم بابی – بهائی و خطر نفوذ بهائیان مخفی در دستگاههای دولتی فرمودند:
🔺 «این عمّال #اسرائیل در ایران هرجا انگشت میگذاری میبینی که یکی از اینهاست. مراکز حساس، مراکز خطرناک، والله مراکز خطرناک برای تاج این آقا. ملتفت نیستند اینها. اینها آنها بودند که در شمیران توطئه کردند ناصرالدینشاه را بکشند [و] مملکت ایران را قبضه کنند. شما تاریخ نگاه کنید. تاریخ که میدانید. در نیاوران توطئه کردند. در نیاوران چند نفر رفتند ناصرالدینشاه را ترور کنند و یک عده هم در تهران بودند که حکومت را قبضه کنند. اینها حکومت را از خودشان میدانند. اینها در کتابهایشان نوشتهاند، در مقالاتشان نوشتهاند حکومت مال ماست، باید ما یک سلطنت جدیدی بهوجود بیاوریم، یک حکومت جدیدی بهوجود بیاوریم، حکومت عدل… آقا بترسید از اینها. یک جانورهاییاند اینها».
📚[صحیفه امام خمینی (ره)، ج1، ص۳۷۳–۳۹۵]
#نهان_خانه
#شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید
╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮
@Basijvelayat1
╰┅──────┅