تذکرات چهارگانه ذیل وصیتنامه امام خمینی
بسمه تعالي
در زير اين وصيتنامه 29صفحهای و مقدمه، چند مطلب را تذكر ميدهم:
۱. اكنون كه من حاضرم، بعض نسبتهای بيواقعيت به من داده میشود و ممكن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض میكنم آنچه به من نسبت داده شده يا میشود،مورد تصديق نيست مگر آنكه صدای من يا خط و امضای من باشد، با تصديق كارشناسان؛ يا در سيمای جمهوری اسلامی چيزی گفته
باشم.
۲. اشخاصی در حال حيات من ادعا نمودهاند كه اعلاميههای اينجانب را مينوشتهاند.اين مطلب را #شديداً_تكذيبمیكنم. تا كنون هيچ اعلاميهای را غير شخص خودم تهيه كسی نكرده است.
۳. از قرار مذكور، بعضیها ادعا كردهاند كه رفتن من به پاريس به وسيلهی آنان بوده؛ اين #دروغ است.من پس از برگرداندنم از كويت، با مشورت احمد پاريس را انتخاب نمودم، زيرا در كشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ شاه بودند ولي پاريس اين احتمال نبود.
۴. من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطهی #سالوسی و #اسلامنمايی بعضی افراد، ذكری از آنان كرده و #تمجيدی نمودهام كه بعد فهميدم از #دغلبازی آنان اغفال شدهام. آن تمجيدها در حالی بود كه خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار مینماياندند و نبايد از آن مسائل سوء استفاده شود؛ و ميزان در هر كس حال فعلی او است.
روحالله الموسوی الخمينی
🔶حاشیه
متأسفانه پیشبینی امام پیرامون (افزایش حجم نسبتهای غیرواقعی) محقق شده و نمونه بارز آن #الفلامخمینی است.
https://eitaa.com/Basir_MN
🔵 چیستی، چرایی و ضرورت مقابله با #تحریفامام در نگاه مقام معظم رهبری
[صفحه ۲ از ۲]
🔹مقام معظم رهبری، راه نجات ملت ایران و دستیابی به اهداف عالیه را در شناخت مبانی و اصول و راه امام خمینی میداند و مقدمه آن را هوشیاری نسبت به پروژه تحریف امام برمیشمارد:
«اگر ملّت ایران بخواهد به آن هدفها برسد، بخواهد این راه را ادامه بدهد، باید راه امام بزرگوار را درست بشناسد، اصول او را درست بشناسد، نگذارد شخصیّت امام را تحریف کنند، که تحریف شخصیّت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملّت ایران است.
اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد.»
🔹ایشان با اشاره به خصومتهای گسترده دشمنان ملت ایران و خطرات ناشی از این تکاپوی خصمانه گسترده، عدم توجه به «تحریف امام» را مقدمه متوجه شدن خطرات دشمن به ملت ایران میداند و میفرماید:
«...اینجا است که خطر تحریف امام اهمّیّت پیدا میکند؛ اگر شخصیّت امام تحریف شد، بد معرّفی شد، غلط معرّفی شد، همه این خطرات بزرگ متوجّه ملّت ایران خواهد شد؛ اینجا است که خطر تحریف امام بهعنوان یک هشدار باید در گوش و چشم مسئولان کشور، صاحبنظران فکری انقلاب، شاگردان قدیمی امام، کسانی که علاقهی به این راه دارند و عموم جوانان، فرزانگان، دانشگاهیان، حوزویان تلقّی بشود.»
🔹جالب آنکه در منظر مقام معظم رهبری، مسئله تحریف امام هم منشأ بیرونی دارد و هم منشأ داخلی! و جالبتر آنکه به فرموده ایشان، دامنه تحریف امام مربوط به زمان بعد از ارتحال امام نبوده، بلکه در زمان حیات ایشان نیز تحریف امام با انگیزههای مختلف جریان داشت:
«در زمان حیات امام هم برای تحریف شخصیّت امام کار میشد؛ از یکطرف دشمن بود که از اوّل انقلاب سعی کرد در تبلیغات جهانی خود امام را بهصورت یک انقلابی خشک و خشن - از نوع آنچه در تاریخ انقلابهای بزرگ و معروف عالم مثل انقلاب فرانسه، انقلاب مارکسیستی شوروی و بعضی از انقلابهای دیگر میشناسیم - معرّفی کند؛ یک انسانی که خشک است و خشن است و گره ابروی او باز نمیشود و صرفاً نگاه میکند به مقابلهی با دشمن و هیچ عاطفهای، هیچ انعطافی در او نیست؛ امام را اینجوری معرّفی میکردند که این غلط بود. بله، امام قاطع بود، غیرمتزلزل بود، در تصمیم خود، انسانی راسخ بود لکن مظهر عاطفه بود، مظهر لطافت بود، مظهر محبّت بود، مظهر دلداری و دلدادگی در مقابل خدا و در مقابل خلق خدا، به خصوص نسبت به قشرهای مظلوم و مستضعف جامعه بود؛ این کاری بود که دشمن از روز اوّل در انقلاب ما، در تبلیغات جهانی نسبت به امام انجام میداد. در داخل هم بعضی ندانسته، بعضی هم دانسته [شخصیّت امام را] تحریف میکردند؛ حتّی زمان حیات خود امام. هر حرفی را که بهنظرشان پسندیده بود، به امام نسبت میدادند؛ درحالیکه ارتباطی به امام نداشت. بعد از رحلت امام هم همین جریان ادامه داشته است؛ حتّی تا آنجایی که بعضی حرفها و بعضی اظهارات، امام را بهصورت یک آدم لیبرال که هیچ قید و شرطی در رفتار او در زمینههای سیاسی، حتّی در زمینههای فکری و فرهنگی وجود ندارد معرّفی میکنند؛ این هم بشدّت غلط و خلاف واقع است.»
🔹مقام معظم رهبری اعمال سلیقه و تحمیل برداشتهای شخصی در معرفی امام خمینی را یکی از زمینههای تحریف امام میشمارد و راه رهایی از تحریف را توجه به اصول و مبانی و محکمات امام میداند و چنین میفرماید:
«ما اگر بخواهیم شخصیّت امام را به معنای واقعی کلمه پیدا کنیم، این راه دارد؛ اگر ما این راه را رفتیم، مطلب حل خواهد شد والّا امروز کسانی میآیند طبق میل خود و سلیقه خود یکجور امام را معرّفی میکنند، ممکن است در فرداها کسان دیگری بیایند و بر طبق سلایق دیگری، بر طبق حوادث دیگری که در دنیا پیش میآید، مصلحت بدانند که امام را جور دیگری معرّفی کنند؛ این نمیشود. محبوبیّت امام در بین مردم یک چیز ماندگار است؛ این را نتوانست دشمن از بین ببرد؛ برای همین، مسئله تحریف شخصیّت امامِ نافذ در دلهای مردمان زیادی - در کشور و بیرون از کشور - خطر بزرگی محسوب میشود. آن راهی که میتواند مانع از این تحریف بشود، بازخوانی اصول امام است.»
▫️منبع: بیانات مقام معظم رهبری (مورخه: ۱۳۸۰/۳/۱۴_۱۳۹۷/۳/۷_۱۳۹۴/۳/۱۴)
♦️ پ.ن:
تکلیف جریان انقلابی در مواجهه با پدیده شوم تحریف امام روشن است و تصریحات مقام معظم رهبری نیز بر ضرورت هرچه بیشتر آن تأکید میکند اما:
برخی متولیان فرهنگی/رسانهای مدعی انقلابیگری با کدامین حجت شرعی و عقلی، همچنان بر ترویج آثار تحریفآمیز همچون #الفلامخمینی اصرار میورزند؟!
https://eitaa.com/Basir_MN
🔵 الف لام و داستانسرایی در خصوص شب ۱۵خرداد۴۲
[صفحه ۱ از ۲]
🔷 الفلام تحریف؛ پرونده ویژه روزنه در نقد #الفلامخمینی
🔹تمایل نویسنده الف لام خمینی به برخی داستانسراییها و خیالپردازیها و تلاش برای تبدیل آن به متن تاریخی، موجب شده پیرامون بازداشت امام در شب ۱۵ خرداد ۴۲ نیز به داستانی ساختگی استناد کند!
معالاسف در روزگار حاکمیت روحانیت و نظام جمهوری اسلامی، برخی جریانهایی که به ظاهر مأموریتشان ثبت حقایق تاریخی است دانسته یا ندانسته در تحریفگری مشارکت دارند و در تولید پارهای متون خیالانگیز و غیرواقعی به نام تاریخ شفاهی، زمینه تحریفگری عدهای دیگر را فراهم میآورند و در نتیجه، مشتی خیالپردازی و افسانهسرایی با تاریخ خلط میشود!
بخشی از داستان ساختگی مندرج در الفلامخمینی را که متأسفانه از زبان بانوی امام و به عنوان خاطرات آن بانوی بزرگوار منتشر کردهاند، در پی میآوریم:
... آقای خمینی بیدار بود؛ مثل هر شب؛ برای خواندن نماز شب. صدای هیاهو را شنید. بر بالین همسرش نشست و آهسته صدا زد: «خانم!» ساعت 2:30 بامداد 15 خرداد 1342 بود. «... آمدهاند مرا بگیرند. ناراحت نشو؛ هیچ صدایی درنیاید. بقیه را بیدار کن و به آنها سفارش کن که آرام آرام باشند...» اینها را گفت و برخاست. رفت که لباس بپوشد... ناگهان صدای کوبیده شدن لگدی به در ورودی خانه بلند شد. هیاهو بالا گرفت... فریاد آقای خمینی سکوت اهل خانه را شکست: «چه خبر است؟ چرا اینقدر سر و صدا میکنید؟ همسایهها خوابند؛ مزاحم همسایهها نشوید!» در ورودی با آخرین لگد شکست و نیروهای ویژه وارد خانه شدند. فرماندهشان پرسید: خمینی کجاست؟ «[خمینی] دست روی سینهاش (گذاشت)[؟!!] و با پوزخند گفت: اینجاست... من خمینی هستم. من روحالله خمینی هستم. به کسی کاری نداشته باشید.»... فرمانده پرسید: خودت هستی؟ «او گفت: بله، خودم هستم. این وقت شب چه کار دارید؟ دو، سه نفر با دستپاچگی گفتند بفرمایید برویم.»...(الف لام خمینی، صص318-317)
🔹از نویسنده الف لام خمینی که ادعای بیطرفی در گردآوری وقایع تاریخی دارد و قاعدتا باید تمام ماخذهای متقدم و معتبر را لحاظ قرار دهد، جای سؤال است که چگونه در بازخوانی وقایع دستگیری امام ناگهان تمام منابع و اسناد متقن را به کناری وانهاده و صرفا از روی یک منبع متأخر (که به نام خاطرات بانوی امام بیرون دادهاند) بدون وارسی، بررسی و راستآزمایی دوبارهنویسی کرده است!
لیکن آنچه که در کتاب نهضت امام آمده و از زیر نظر امام گذشته را نادیده انگاشته است؛ در صورتی که آنچه در کتاب نهضت امام آمده تنها ده سال پس از فاجعه دردناک خرداد خونین بوده است و آنچه از زبان بانوی امام آورده شده است- فرضاً که از زبان آن بانوی بزرگوار باشد- پس از گذشت نزدیک نیم قرن از آن روز سیاه بوده است و بیتردید انسان هر چند از حافظه قوی برخوردار باشد، خواه ناخواه پس از گذشت پنجاه سال، چه بسا دچار نسيان یا خطا شود و جزئیات رویدادها را به هم خلط کند.
اینجا ارزش کار محقق تاریخ مشخص میشود که تا چه اندازه قدرت تجزیه و تحلیل منابع و تشخیص سره از ناسره دارد.
در کتاب نهضت امام درباره رویداد شب 15خرداد چنین آمده است:
... سر و صدای ناهنجار و غیر عادی، او را متوجه یورش دژخیمان شاه کرد. فوراً از جا برخاست و حاج سید مصطفی را که در حیاط در کنارش خوابیده بود بیدار کرد:
مصطفی! بلند شو، مثل اینکه آمدند؟
سید مصطفی چشم باز کرد و در جای خود نشست. ساعت 4 پس از نیمه شب را نشان میداد. پدر را دید که به سرعت لباس میپوشد، زمزمه گنگ و مبهمی از خارج به گوش میرسید. نتوانست باور کند که این مزدوران شاه هستند که هجوم کردهاند. از جای برخاست و خود را به پشتبام رسانید. دید سراسر کوچه و اطراف منزل پر از سرباز مسلح و کماندو است که برق اسلحههای گرم و سرد در دست آنان منظره وحشتناکی پدید آورده بود.
امام به پشت در آمده و گوش فرا داد. یقین کرد که ارتش شاه برای دستگیری او یورش آورده است... صدای ضجه و ناله آن چند نفر که تحت شکنجه دژخیمان، سرسختانه مقاومت میکردند به گوشش رسید... سخت خمینی را برآشفت و خشمناک ساخت به طوری که دیگر نتوانست تحمل کند... امام از خانه بیرون آمد و با صدای رسا اظهار کرد: «روحالله خمینی منم! چرا اینها را میزنید؟»... حاج سید مصطفی که از بالای بام ناظر جریان بود به شدت تحت احساسات قرار گرفت و خواست خود را از ارتفاع پنج متری به داخل کوچه بیفکند و تا آنجا که ممکن است از دستگیری پدر ممانعت به عمل آورد! امام که از داخل ماشین متوجه تصمیم خطرناک او شده بود با حرکت دست او را از این کار منع کرد... حاج سید مصطفی روی نهی و منع پدر از پایین پریدن منصرف شد، لیکن با تمام نیرو فریاد سر داد که: «... مردم خمینی را گرفتند»...(نهضت امام خمینی، ج1، صص511-509)
https://eitaa.com/Basir_MN
🔵 انکار حبس امام در سلول انفرادی!
🔷 #اختصاصی|| الفلام تحریف؛ پرونده ویژه روزنه در نقد #الفلامخمینی/ یادداشت ۱۰
🔹آقای هدایتالله بهبودی در کتاب تحریفآمیز الف لام خمینی بخشهایی از سوابق مبارزاتی امام را مخدوش روایت کرده که یک نمونه بارز آن، انکار زندانی شدن امام در سلول انفرادی است!
▫️نویسنده الفلامخمینی چنین آورده است:
... آقای خمینی را نه در سلول مخصوص زندانیان، بلکه در اتاق بزرگ در حیات پادگان عشرتآباد زندانی کرده بودند. جلوی اتاق را هم با پرده حصیری پوشانده بودند[!]...
🔹البته مادامی که مواد خام و سرمایههای کار تاریخنگاری افراد، اسناد و مدارک ساواک و خاطرات آکنده از خطا و دروغ این و آن باشد و گزارشهای ساواک بدون استثنا برای برخی نویسندگان- العیاذ بالله- حکم آیههای قرآن را داشته باشد و تحقیق و تدبیر تعطیل شود، اینگونه وارونهنویسی و تحریف نیز دور از انتظار و شگفتآور نیست؛ زیرا از دید امثال بهبودی گزارشهای «رطب و یابس» ساواک و خاطرهگوییهای غیردقیق امروزین برخی راویان، از نوشتههای پنجاه سال پیش که زیر نظر امام و علامه شهید سید مصطفی تدوین و تألیف شده است از اعتبار بیشتری برخوردار است.
در یکی از منابع معتبر و متقدم تاریخ انقلاب اسلامی، ماجرای زندانی شدن موقت امام در سلول انفرادی چنین نقل شده است:
... امام در 4 تیرماه 42 که به پادگان عشرتآباد انتقال یافت حدود 24 ساعت را در سلول تنگی که در آن هوای آزاد، درست جریان نداشت و نشست و برخاست به دشواری صورت میگرفت گذرانید و... (نهضت امام خمینی، ج1، ص680)
🔹نویسنده محترم الف لام خمینی توضیح نداده است که این خبر را که اتاق امام در حیات پادگان عشرتآباد بزرگ بوده و جلوی اتاق را با پرده حصیری پوشانده بودند از چه منبع صادقی گرفته و روایت کرده است؟!
🔻این نکته را نیز نباید اژ نظر دور داشت که امام در پادگان عشرتآباد در محلی زندانی نبود که دیگر زندانیان میگذراندند. امام از روزی که وارد آن پادگان شد تا روزی که از آن بیرون آمد هیچیک از زندانیان یا متهمانی که در آن پادگان محاکمه شدند، اطلاعی از زیستن امام در آن پادگان به دست نیاوردند.
https://eitaa.com/Basir_MN
🔵 الفلام و ارائه چهرهای محافظهکار و ضعیف از امام خمینی
🔷 الفلام تحریف؛ پرونده ویژه روزنه در نقد #الفلامخمینی/ یادداشت ۸
🔹با مطالعه و بررسی نوشتهها، گفتهها و اظهارنظرهای این و آن درباره امام، این نکته روشن میگردد کسانی که پیرامون شخصیت، جایگاه و ویژگیهای امام به بررسی مینشینند- صرف نظر از آنهایی که وابستگی جناحی و گروهی دارند و طبق انگارههای باندی و گروهی به تحریف اندیشههای امام میپردازند- برخی نیز به مصداق «هر کسی از ظن خود شد یار من»، بر پایه برداشت فردی و شاید حالات درونی خویش، امام را توصیف و معرفی میکنند، نه براساس برجستگیها و ویژگیهایی که در آن آزادمرد نهفته است.
▫️این است که گاهی افراد امامی را روايت میکنند که برساخته ذهن و گمان خودشان است نه امامی که در عالم واقع میزیسته!
🔻برای نمونه در کتاب الفلام خمینی به بازتکرار خاطرهای پرداخته و از زبان امام چنین آوردهاند:
... به آن طلبه که با خوانین ارتباط دارد بگویید پیش من نیاید، چون ما را متهم به ارتباط با خوانین میکنند...(الف لام خمینی، ص255)
🔹این قبیل ذهنیتسازیهای ناروا از امام در حالی صورت میگیرد که اسناد و شواهد، درِب منزل امام به روی عموم باز بود و امام هیچگاه از جوسازیها و یاوهگوییهای دشمن پروا نمیکرد و شخص یا جمعی را از دیدار با خود باز نمیداشت.
🔻بنابر گزارش ساواک در 1342/2/29 سه تن از مالکان لرستان با امام دیدار میکنند و او برای آنها سخنرانی میکند و در آن سخنرانی شاه را مورد حمله قرار دهد. (صحیفه امام، ج1، ص231)
آیا امام که آن گونه آزادمنشانه با مالکان دیدار و گفتوگو میکند و واهمهای به خود راه نمیدهد، میتواند تا آن پایه ضعف از خود نشان دهد و بگوید: «به آن طلبه که با خوانین ارتباط دارد بگویید پیش من نیاید»؟!!
امام آن ابرمرد تاریخ است که ضد تقسیم اراضی یا اصلاحات ارضی شاه فتوا داد و با صراحت اعلام کرد اصلاحات ارضی شاه مخالف عقل و شرع است و ملکی که از راه تقسیم اراضی شاهانه تصرف شده غصب و نماز در آن باطل است!
حال چگونه کسی ادعا میکند امام خمینی از دیدار فلان طلبه مرتبط با ملاک، خوف و هرس به خود راه دهد و راه بر بندد!
https://eitaa.com/Basir_MN
🔵 الفلام و تضعیف پایگاه مرجعیت امام خمینی
🔷 الفلام تحریف؛ پرونده ویژه روزنه در نقد #الفلامخمینی/ یادداشت ۹
🔹تضعیف پایگاه مرجعیت امام خمینی به انحاء مختلف، یکی از اهداف جریان تحریف و تخریب شخصیت امام خمینی(قدس سره الشریف) بوده است.
متأسفانه کتاب الف لام خمینی نیز به سهم خود با جریاناتی پیوسته که از این ناحیه به تحریف شخصیت امام پرداختهاند. در الفلام چنین میخوانیم:
«البته (آقا) [امام] مرجع تقلید بودند، اما رژیم ایشان را به این عنوان نمیشناخت و لازم بود که این مسئله رسماً اعلام شود.»(الف لام خمینی، ص338)
🔹برخلاف این پندار جایگاه علمی و مرجعیت امام، پیش از آن که برای بسیاری از مردم آشکار و محرز شود، برای رژیم شاه شناخته شده بود. گزارشها و نشانههایی در دست است که این واقعیت را روشن میسازد که سالها پیش از آغاز نهضت امام، رژیم شاه از علم و فضیلت و احراز مرجعیت امام آگاهی کامل داشته است.
سرهنگ قولقسه، رئیس دایره امنیت و مذاهب در گزارشی در سال 1335ش اذعان دارد که امام در ایالات مرکزی و غرب ایران مقلد دارد. او بنابر گزارشی که به مرکز داده است بیش از یک ماه با لباس شخصی در قم زیسته و با کلاهپوستی و پیراهن یقه آخوندی و کفش پاشنه خوابیده، روزها در مدارس دینی و بیوت مراجع و علما پرسه میزده و شبها در قهوهخانههای قم با زائران و مسافران و مردم قم به گپ و گفت مینشسته و اطلاعات به دست میآورده است. او نتیجه پرسوجو و جستار خود را در زمینه جریانهای مختلف به تهران گزارش کرده و از جمله از عالمان بزرگی که پس از درگذشت آیتالله بروجردی، صلاحیت جانشینی او را دارند نام برده که یکی از آنها امام است. او در این گزارش خود در سال 1335ش آمار شاگردان امام را حدود پانصد نفر برآورد کرده و چنین آورده است:
«که از لحاظ درس حائز اهمیت است... در ایالات مرکزی و غرب ایران مقلد دارد».(نهضت امام خمینی، ج1، ص76)
🔹روزنامه کیهان در 12 فروردین 1340 چند روز پس از درگذشت آیتالله بروجردی از میان عالمانی که طبق دید صاحبنظران روحانی برای جانشینی آقای بروجردی و بر دوش گرفتن مرجعیت جهان تشیع صلاحیت دارند، نخست نام امام را آورده و چنین گزارش کرده است:
آقایانی که ذیلاً نام آنان برده میشود و طبق نظر علمای علوم دینی و کلیه اعضای حوزه علمیه شهر قم دارای صلاحیت مرجعیت تقلید و مورد اعتماد کامل حوزه علمیه هستند:
1. حضرت آیتالله حاج آقا روحالله خمینی...
ایشان یک درس فقه صبحها و یک درس اصول عصرها در حوزه علمیه قم تدریس مینمایند که در هر یک از درس ایشان متجاوز از 400 نفر دانشجو و طلاب علوم دینی شرکت دارند...
🔹جالب آنکه نخستوزیر وقت (علی امینی) در سال 1340 به بیت امام رفته و با ایشان به عنوان یکی از مراجع تقلید قم دیدار داشته است که نشان از این واقعیت دارد که رژیم شاه پس از درگذشت آیتالله بروجردی، امام را از علمای طراز اول و در مقام مرجعیت به رسمیت میشناخته است.
🔻روزنامه کیهان در تاریخ شنبه 2 دیماه/ 1340 با چاپ عکسهایی از دیدار نخستوزیر (علی امینی) با امام و دیگر علمای قم، زیر عنوان «نخستوزیر هنگام ملاقات با آیاتالله العظام، رؤسای حوزه علمیه قم» نوشت:
قبلاً به استحضار خوانندگان رسید که روز جمعه گذشته آقای نخستوزیر به اتفاق آقای شریفالعلما مشاور مذهبی و عدهای از همراهان با اتومبیل به قم رفت و پس از زیارت مرقد حضرت معصومه علیها سلام با چهار نفر رؤسای حوزه علمیه قم ملاقات کرد و عید سعید ولادت مولای متقیان علی علیهالسلام را به آنان تبریک گفت...
🔻رژیم شاه نسبت به امام، همان نظر را داشت که درباره دیگر علمای قم داشت و تفاوتی میان آنان نمیدید. در پی آغاز نهضت اسلامی در سال 1341 شاه در تلگرام خود به علمای قم (از جمله امام) آنان را با القاب واحدی خوانده بود که خود نشان از این واقعیت دارد که میان امام و دیگر علما تفاوتی نمیدید و به مرجعیت امام، اذعان داشت.
بنابراین، ادعای هدایتالله بهبودی که «رژیم ایشان را به این عنوان نمیشناخت» دور از واقعیت است.
https://eitaa.com/Basir_MN
🔵 الفلام و تردیدافکنی در صداقت امام!
[صفحه 1 از 2]
🔷 الفلام تحریف؛ پرونده ویژه روزنه در نقد #الفلامخمینی/ یادداشت ۱۱
🔹 در بخشی از کتاب #الفلامخمینی تحریفگری تا به آنجا رسیده که با شیوهای مرموزانه و زیرکانه! با اشاره و کنایه تلاش میشود امام خمینی در روز آزادی از زندان به قول و قرار با مقامات امنیتی شاه متهم شود و دوران زندگی سیاسی امام، مرموز و نامعلوم جلوه داده شود.
این نحو تحریف، که در نوع خود کمنظیر است، جای بررسی ویژه دارد که با چه هدفی صورت گرفته است.
اکنون پس از گذشت بیش از نیم قرن از آن جریان و آشکار شدن همه اسناد پشت پرده که بنا به اذعان نویسنده او به همه آنها دسترسی داشته و مورد بررسی قرار داده، در مورد ادعای سازمان امنیت شاه که طی اطلاعیهای در 12 مرداد 42 صادر کرده و روزنامه اطلاعات در روز 13 مرداد 42 نوشته، چنین قلم زده است:
آنچه در اطلاعیه دولت از تفاهم میان حکومت و علمای آزاده شده آمد، و فردایش/ 13 مرداد در سرمقاله روزنامه اطلاعات با تفصیل به آن پرداخته شد، به دلیل در دست نبودن گفتوگوهای پاکروان با آقایان در واپسین روز حبس، قابل بررسی و بازنمایی نیست؛ نه میتوان آن را یکسره دروغ خواند و نه میشود آن را به سان مدعیات آن سرمقاله تأیید کرد... دست کم مشی و مرام آیتالله خمینی میگوید بعید است او قولی که حکایت از دخالت نکردن در امور سیاسی باشد داده باشد[!!!] (الف لام خمینی، ص347)
🔹نویسنده محترم در این نوشته با این جمله نیشدار که «دست کم مشی و مرام آیتالله خمینی میگوید بعید است او قولی...» مینمایاند آنچه را امام با صراحت اعلام کرده است باور ندارد و بدینگونه صداقت امام را زیر سؤال برده و در آن تردید کرده است؛ در صورتی که تاکنون حتی دشمنان اسلام و انقلاب در صداقت امام اینگونه تردید نکرده بودند.
نویسنده الفلام احتمالا از این باب که در صداقت امام (که رسماً هر گونه «تفاهم» را رد کرده است) تردید دارد، چنین مینویسد:
اطلاعیه دولت [منظور اطلاعیه ساواک]... و فردایش... سرمقاله روزنامه اطلاعات... «نه میتوان آن را یکسره دروغ خواند و نه میشود آن را... تأیید کرد...»!
🔹این نحو قلمفرسایی در مورد سیره سياسی امام خمینی، در اذهان مخاطب تخم تردید میکارد و نقطه ابهامی در زندگی سیاسی امام میگذارد و میگذرد.
باید به این نویسنده محترم گفت که رژیم شاه و ساواک بیش از هر کس دیگری برای زیر سؤال بردن امام و مخدوش کردن چهره او حریص و پیگیر بودهاند و اگر کوچکترین سوژهای از امام داشتند از کاه، کوه میساختند و آن را با بوق و کرنا به دنیا اعلام میکردند.
رژیم شاه تا آن پایه در راه خدشهدار کردن چهره امام حرص و آز داشته است که پس از آزادی امام از زندان و بازگشت او به قم در کمیسیونی که برای به اصطلاح کنترل اوضاع تشکیل دادند نقشهها و برنامههایی را طرح کردند. در بند 3 آن طرح چنین آمده بود:
... مقامات دولتی با رفت و آمد آشکار با امام بکوشند که «... توجه مردم جلب شود که آقای خمینی هم دولتی است...»
با همه این قسم توطئهچینیها، تاریخ نقطه ابهامی در سلوک سیاسی امام ثبت نکرده که بتوان با آن، صداقت سیاسی امام را مورد تردید قرار داد یا اندکی در ثبات قدم امام در نفی طاغوت و مواجهه با رژیم تردید ایجاد کرد.
رژیم شاه پس از آنکه امام را از زندان به منزلی در قیطریه برد و در حصر خانگی قرار داد، به منظور ایجاد تشویش در اذهان عمومی و زیر سؤال بردن امام اطلاعیهای بدین مضمون صادر کرد که؛ «بین مقامات انتظامی و حضرات آقایان خمینی، قمی و محلاتی تفاهم حاصل شده که در امور سیاسی مداخله نخواهند کرد...»
(روزنامههای عصر تهران، 12مرداد1342)
روزنامه اطلاعات نیز در روز یکشنبه 13 مرداد 42 در سرمقاله خود زیر عنوان «سیاست و دیانت» کوشید شاه را هوادار اسلام و مذهب بنمایاند و «تفکیک مذهب از آلودگیهای سیاسی را یک منطق قوی» نشان دهد و چنین وانمود کند که میان مقامات دولتی و علمای زندانی: امام، قمی و محلاتی بر سر «تفکیک دین از سیاست» تفاهم برقرار شده است!! لیکن این سمپاشیها و جوسازیها برای ملت آگاه و رشدیافته ایران که از رهبر و مرجع خود شناختی عمیق و ریشهای داشت نه تنها تأثیرگذار و شکبرانگیز نبود بلکه با منطق قوی و استوار آن را بیجا و ناروا دانستند و این پرسش را مطرح کردند که اگر امام با رژیم به تفاهم رسیدهاند چرا امام آزاد نشدند، بلکه «به منازل خصوصی منتقل شدند» و از آن بدتر چرا امام در محاصره قرار گرفت(نهضت امام خمینی، ج1، ص717) و مردم را از دیدار با او محروم کردند؟!
https://eitaa.com/Basir_MN
🔵 تحریف آشکار مواضع امام در الفلام!
🔷 الفلام تحریف؛ پرونده ویژه روزنه در نقد #الفلامخمینی/ یادداشت ۱۲
نويسنده الف لام گاهی گوشهها و فرازهايی از سخنان امام را درز می گيرد و رسما به تحريف تاريخ دست می زند.
از آن جمله میتوان به نحوه بازتاب اظهارات امام در ديدار با حسنعلی منصور در دوران حصر امام اشاره کرد.
بهبودی هنگامی که بیانات امام را بازگو میكند، جملهای راهبردی از گفتار امام را حذف میکند.
🔹مواضع امام در این دیدار، توسط خود ایشان روایت شده و متن کامل آن از قرار ذیل بوده است:
...آمد گفت به من كه خب آن دولت (اميراسدالله علم) با شما چه بود و چه بود و چه كرد... خب آن رفت. بحمدالله حالا يك دولتی (حسنعلی منصور) آمده است كه اين اشخاصش بسياریشان پدرانشان روحانی بودهاند و... گفتم كه آقا! نه ما دشمنی با آن دولت داشتيم و نه عقد اخوتی با شما خوانديم، ما به اعمالتان نگاه می كنيم، ما اينجا مراقبيم اگر اعمال شما تكرار اعمال آنهاست، همانطور كه با او مخالف بوديم هستيم الی يوم القيامهو رويشان سياه شد تا آخر شما هم آن جور خواهيد شد... . (صحیفه امام، ج1، ص298)
نويسنده الف لام اين گفتار امام را آورده ليكن اين جمله را كه «رويشان سياه شد تا آخر» و بخشی از جمله پيش از آن را: «هستيم الی يوم القيامه» حذف كرده است؛ چون جمله «مخالف... هستيم الی يوم القيامه» نشان از سازشناپذيری دارد و «رويشان سياه شد تا آخر...» نيز از صراحت و قاطعيت يك نيروی انقلابی حكايت دارد و اين ويژگیها با روش ليبراليستی همخوانی ندارد.
https://eitaa.com/Basir_MN
🔵 القای چهرهای سازشکار از امام در الفلام!
🔷 الفلام تحریف؛ پرونده ویژه روزنه در نقد #الفلامخمینی/ یادداشت ۱۳
نويسنده الفلام به رغم شواهد و مدارك آشكار مبنی بر اراده امام برای ادامه نهضت و مبارزه با رژیم شاه، به پيروی از گزارشهای بی پايه و دلبخواهی برخی پادوهای ساواك، چنین آورده است كه:
به نظر میرسد یکی دو روز مانده به 23 اردیبهشت (اول ماه محرم که مصادف با سالگرد 15خرداد بود) آيت الله به اين نتيجه رسيد كه محافل و مجالس ماه محرم و صفر بايد دور از تشنج و هيجان برگزار شود.
البته او پيش از اين نيز تمايلی به حضور قهرآميز مردم در راهپيمايی، تظاهرات و يا حمله به اماكن دولتی نداشت. آخرين جمله او در سخنرانی عصر عاشورای سال گذشته توصيه به حفظ آرامش بود!! (الف لام، ص414)
آنچه در اين بخش از الفلام آمده نتیجه سفسطه و غلطاندازی و استخدام عباراتی چون «تشنج» و «حمله به اماكن دولتی» در كنار تظاهرات و راهپيمايی و به كار گرفتن نوعی بازی با كلمات است که در ورای آن تلاش میشود نظر خلاف واقع و تحريفگرانهای به خواننده القا شود!
كيست نداند كه امام با هر گونه تشنج، حمله به اماكن دولتی و كارهای خلاف موازين آرامش و امنيت مخالف بود، ليكن هيچگاه حتی برای يك لحظه با تظاهرات و راهپيمايیهای سياسی و حضور در صحنه نه تنها مخالفت نمیكرد، بلكه بر اين نظر بود كه ضمن بهرهگيری از راه حسينی و شور و شعور عاشورايی (آن هم در ايام عاشورا) و الهام از مكتب و مقصد حضرت امام حسين(سلام الله عليه) بايسته است عزاداران حماسه بيافرينند و مردم بايد راهپيمايی و تظاهرات و اعلام انزجار از يزيديان زمان را سرسختانه پی بگيرند.
به راستی آیا امام از ابتدایی ترین محاسبات سیاسی و اجتماعی غافل بوده، نمیدانستند که نتیجه فراخوان عمومی به هیئات مذهبی برای بازگو کردن مصائب جامعه اسلامی، با چالش و درگیری با رژیم مواجه خواهد شد؟!
آیا امام بدون لحاظ احتمال درگیری با رژیم، به تکرار روضه فیضیه در فراز منابر و در محافل حسینی عاشورای ۴۲ را توصیه فرمودند؟
رژیمی آدمکش که پیشتر یک جلسه روضه غیر سیاسی در مدرسه فیضیه را به خاک و خون کشیده بود، چگونه ممکن بود نسبت به مجالس روضه سیاسی در سراسر کشور بیاعتنا باشد؟!
چگونه متصور است امام بدون اطلاع از احتمال درگیری امر به روشنگری محافل مذهبی فرموده باشند؟!
کاش جناب نويسنده در كنار غور در اسناد ساواک و شيفتگی در گزارشات ساواكیها، به نوشتهها و ديدگاه های امام نيز گذری میكرد و میديد و میخواند كه امام در اعلاميههايی كه در آن محرم و عاشورای حسينی چه طوفان و حماسهای برپا کرده است و چگونه با زبانی سرخ و صریح مردم را به مبارزه دعوت نموده است!
بخشهایی از مواضع عاشورایی امام که توسط بهبودی نادیده گرفته شده یا کمرنگ شده، به قرار ذیل است:
...ما از جانب خدای تعالی مأمور حفظ ممالک اسلامی و استقلال آنها هستيم و ترك نصيحت و سكوت را... جرم میدانيم، گناه بزرگ میدانيم، استقبال از مرگ سياه میدانيم. پيشوای بزرگ ما حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام سكوت را در مقابل ستمكاری جايز نمیدانست و ما نيز جايز نمیدانيم... در اين زمان سكوت در مقابل ستمكاری اعانت به ستمكاران است. وظايف اسلامی، وظيفه ما تنها نيست، وظيفه تمام طبقات است...وظيفه تمام ملت است.(صحیفه امام، ج1، ص337)
به راستی امام معرفی شده در #الفلام کجا و #امامواقعی کجا؟!
https://eitaa.com/Basir_MN
🔵 تجلیل #حسنروحانی از #هدایتاللهبهبودی بخاطر نگارش کتاب تحریفآمیز #الفلامخمینی!
🔹 گفتنی است این اثر بعنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده است!
▫️برخی تحریفات و اغلاط الفلام را اینجا بخوانید:
👇
https://eitaa.com/rozaneebefarda/11066
https://eitaa.com/Basir_MN
🔴 ۴ نکته درباره یادداشتهای محسن هاشمی درباره انرژی هستهای: خاطرات پدر را بخوانید تا معنای خودسانسوری مشخص شود
خاطرهبازیهای هستهای محسن هاشمی!
#گزیدهیادداشت
محسن هاشمی رفسنجانی در یادداشتی که اخیراً در روزنامه اعتماد منتشر شده بود، براساس خاطرات منتشر نشده از پدر خویش در سالهای 84 و 85، نکاتی پیرامون پرونده هستهای ایران ابراز داشته است.
آقای محسن هاشمی از مجموع خاطرات آن سالها به 5 آسیب راهبردی در پرونده هستهای اشاره کرده است؛ از آنجا که محسن هاشمی با صرف اتکاء به آن خاطرات این 5 آسیب را بدون ذکر نمونه و مصداق ذکر کرده، صحت سنجی این تحلیل وی مشکل است و بهتر بود در پیوست، اسامی افراد و متن دقیق دستنوشتها را ذکر میکرد تا بهتر بتوان قضاوت کرد.
با این وجود با تکیه بر دادههای پیشین و وقایع آن روزها، نقدهای جدی بر این تحلیل و صحت نقل قولهای منتسب به مرحوم هاشمی وارد است.
وی در این یادداشت مدعی خودسانسوری مقامات میشود و میگوید: مسئولان در دیدار با مرحوم هاشمی از نگرانیها و عواقب پرونده هستهای میگویند اما در دیدارهای فردی یا جمعی با رهبری مشکلات و نگرانیها را پنهان میکنند.
احتمالاً آقای محسن هاشمی این گزاره را با این تصور نوشته که مخاطبان گویا از محتوای خاطرات منتشر شده از سوی آقای هاشمی اطلاع نداشته و در آینده نیز دسترسی به آنها نخواهند داشت؛ چرا که اگر کسی خاطرات آقای هاشمی را مرور کرده باشد از این سخنان پسر ارشد ایشان عمیقاً تعجب خواهد کرد.
در خاطرات آقای هاشمی، هر آنکس که با او دیدار میکند، تقریباً به صورت مطلق، مدح و ثنای هاشمی را میکند گویی که حتی به اندازه یک ارزن در وجود و عملکرد و کارنامه و نظرات و ... ایشان، نه خبط و خطا، بلکه هیچ نقص و قصوری هم نیست! و در مقابل، این ملاقاتکنندگان همه دیگران را نقد میکنند. پس اگر منظور آقای هاشمی از عدم خودسانسوری مقامات در مقابل هاشمی مرحوم چنین مدح و ثناهایی است، لاجرم نعوذبالله باید آقای هاشمی را جزو معصومین بدانند که چون هیچ نقصی نداشته پس نقدی هم متوجهش نشده؛ در غیر اینصورت لااقل باید چند جملهای هم در این جهت نوشته میشد!
علاوه بر این، سخنان آقای محسن هاشمی در این باره از دو جهت قابل تأمل است؛ اولاً بهتر بود برای اثبات ادعا آن فرازهای از خاطرات سال 84 و 85 که بههرحال در سالهای آینده منتشر میشود را ذکر میکردند. از طرف دیگر، نگاهی به مشی رهبری نشان میدهد که ایشان صرفاً با اتکاء به شنیدهها و گزارش های رسمی تصمیم نمیگیرند و از طرق دیگر نیز از مسائل آگاهی پیدا میکنند. در بخشی از مستند غیررسمی، رهبر انقلاب در دیدار جمعی از کارگردانان سینما در تاریخ 96/10/28 درباره دغدغه یکی از سینماگران فرمودند:
«شما خیال میکنید همه میآیند پیش من به به و چه چه میکنند؟ من هرروز گزارشهای مردمی را میخوانم؛ غیر از گزارشهای رسمی و دولتی، گزارشهای مردمی از روشنفکر و غیره را میخوانم. خیلی از گزارشها هم انتقادی است و ما هم دنبال میکنیم. اینگونه نیست که دنبال نکنیم!»
با این وجود، اگر این سخن که رهبری با اتکاء به سخنان خلاف واقع آن مسئولان تصمیم گرفته را درست تصور کنیم، شخص مرحوم هاشمی نیز در این مسئله متهم است که رهبری را از واقعیات آگاه نکرده است.
🔹خاطرات مرحوم هاشمی اگرچه مجموعه مورد اعتنایی در تاریخ معاصر است اما نیازمند بررسی و تطبیق تاریخی است تا صحت و سقم برخی برداشتها و تحلیلهای آن مرحوم مشخص شود و با صرف تکیه به دستنوشتهای آیتالله هاشمی نمیتوان تاریخ را قضاوت کرد؛ اگرچه یادداشت اخیر محسن هاشمی استناد به دستنوشتهای پدر بوده و از در اختیار قرار دادن متن آنها هم خودداری کرده است!
▫️متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید:
👇
https://tn.ai/2739018
🔶حاشیه روزنه
خاطرهبازیهای خاندان هاشمی یک #تهدید_شناختی برای حافظه تاریخی ملت ایران است که مقابله با آن نیازمند چارهجویی بهنگام، هوشمندانه و ذوابعاد متولیان است.
گرچه نقدهای موسمی(بعضا برآمده از اقتضائات سیاسی) نیز مؤثر و قابل تقدیر است اما انتشار یکسویه و گسترده خاطرات آقای هاشمی و ارجاعات پرتکرار به آن که ریشه در #فقداندسترسیمحققینمتعهد به #اسناد_معتبر_و_دست_اول دارد، موجب شده که روایت هاشمی بر تاریخنگاری جمهوری اسلامی سایه بیاندازد و نقدهای موسمی و موردی را یارای مقابله با آن نیست.
انتظار آن است که شبکه رسانهای انقلاب اسلامی، پیش از ورود تحریفات به حافظه تاریخی، در نقد مستند منابع تحریفآمیز اهتمام بورزند و بیش از هر چیز، مصالح انقلاب اسلامی و منافع ملی و تعهد شرعی را در نظر بگیرند.
کشف مضرات تحریف دشوار و اثرش دیرپاست!
انتظار میرود در امتداد این رویکرد راهبردی و دقیق، نقد #الفلامخمینی نیز مدنظر متولیان #رسانههایانقلابی قرار گیرد!
https://eitaa.com/Basir_MN
در غیبت حکمرانی فرهنگی!
از تطهیر چهرههای مذهبستیز و بیگانهپرست مانند آقاخان کرمانی و آخوندزاده و شیخ ابراهیم زنجانی و حتی #رضاخان تا تخریب مجاهدان راه خدا همچون شیخ فضلالله نوری!
🔴 پ.ن:
هیچ اتفاقی نباید موجب شود عزیزان از سنگری که در آن مسئولیت و ماموریت دارند، غافل شوند. البته خدای ناکرده اگر غفلت در کار نباشد و آگاهانه چنین اباطیلی امکان نشر مییابند که واویلاست!
امیدواریم این رویههای غلط در فضای نشر که در ادوار گذشته پایهریزی شده، با همت نیروهای انقلابی بدنه نهادهای نظارتی و فرهنگی کشور اصلاح شود.
اگر در دورانی که امور به دست نیروهای انقلابی است، قرار بر نشر چنین حرفهایی باشد، چه انتظاری از دیگران باید داشته باشیم؟!
اگر تحریف تاریخ و تطهیر عناصر بیگانهپرست اینچنین آشکارا و صریح و بدون لنکنت صورت پذیرد، جوانانی که مخاطب این آثار هستند چرا نباید اسیر جنگ روایتها شوند؟
پیش از این بارها و بارها در مورد خطر تحریف هشدار داده شد و نمونههایی از تحریف به صورت مستند مورد نقد قرار گرفت که نمونه بارز آن کتاب تحریفآمیز #الفلامخمینی است!
جریان روشنفکری وقتی ببیند در مورد این حجم از تحریف آنهم در مورد شخصی همچون امام خمینی صورت میپذیرد و هیچ کس اقدامی صورت نمیدهد و حتی نویسنده به ویرایش تحریفات کاملا آشکار هم ملزم نمیشود، طبيعی است که آنان هم خط فکری خود را با آرامش خاطر پی میگیرند و نتیجهاش انتشار چنین آثاری ست!
این را بگذارید در کنار بلاتکلیفی یکساله و معطل ماندن مجوز نشر برخی آثار انقلابی که بیان جزئیات این قبیل مانعتراشیها موجب خجالت است!
@Basir_MN