🖌 #یادداشت_روز
🔹هرتزلیا، نمایش هراس اسرائیل از آینده
#سعدالله_زارعی
🔸نوزدهمین کنفرانس «هرتزلیا» در روزهای گذشته برگزار شد و مباحث آن مثل همیشه، منعکسکننده فضای حاکم بر رژیم و جامعه صهیونیستی بود. ۱۹ سال است که این اجلاس راهبردی امنیتی در یک بندر سیاحتی در شمال تلآویو برگزار میشود تا به قول رؤسای برگزارکننده، به اخذ تصمیمات راهبردی امنیتی کمک کند. این اجلاس هر ساله مطابق دغدغههای رژیم اسرائیل ذیل یک عنوان برگزار شده است. کما اینکه در سال گذشته در تابلو آن، «عادیسازی روابط اسرائیل با حوزه عربی» آمده بود. این کنفرانس سه روزه، امسال با عنوان «بازگرداندن اوضاع به حالت قبلی» و چشمانداز مناقشه تهران ـ تلآویو برگزار شد و حائز نکات مهمی بود که با یک مقدمه به آنها اشاره میشود:
۱- کنفرانس هرتزلیا اگرچه شکل رسمی ندارد، ولی از آنجا که طی حدود دو دهه گذشته بهطور منظم و با حضور مسئولین ارشد سیاسی و امنیتی رژیم اسرائیل برگزار شده، در حکم یک کنفرانس رسمی است. این کنفرانس جنبه فراحزبی داشته و از سوی همه احزاب و شخصیتهای مؤثر صهیونیستی حمایت میشود. هرتزلیا اگرچه مصوبه ندارد ولی نوعاً رهیافتهای مطالعاتی آن از آنجا که مقامات ارشد دستگاههای امنیتی، نظامی و سیاسی سابق و کنونی اسرائیل در آن شرکت مینمایند، به دستورکار دستگاههای ذیربط تبدیل میشود و علاوهبر آن میتوان گفت از آنجا که کنفرانس سالانه هرتزلیا مهمترین تریبون اسرائیل است و به مباحث آن توجه ویژهای صورت میگیرد، مباحث آن از ماهها قبل آماده میشود. کما اینکه هماهنگی بین سخنرانهای متفاوت این کنفرانس نمیتواند فیالبداهه صورت بگیرد. همانطور که مشاهده شد فعالیت رژیم اسرائیل در حوزه عربی در یک سال گذشته با رهیافتی که در ماه می سال گذشته در کنفرانس هیجدهم هرتزلیا بیان شده بود، انطباق کامل داشت. این کنفرانس امسال با عنوان «بازگرداندن اوضاع به حالت سابق» برگزار شد و سخنرانان آن بهطور مشترک شرایط کنونی رژیم صهیونیستی را شکننده ارزیابی کردند. مروری بر سخنان مقامات ارشد سابق و لاحق امنیتی نظامی رژیم اسرائیل در این کنفرانس به خوبی عمق هراس آنان از آینده را نشان میدهد. ...
https://eitaa.com/Basir_MN
🔹نقشه چندلایه آمریکا برای عراق
#سعدالله_زارعی
🔸تحولات همزمان امنیتی در عراق و سوریه نشان داد که این دو کشور اگر یک ظرف واحد نباشند، دو ظرف کاملاً مرتبط با یکدیگر هستند. خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه و همزمان با آن عملیات ارتش ترکیه در شرق فرات بوی توافق میدهد. کما اینکه حمایت سفارت آمریکا از اغتشاشات در مراکز استانهای شیعی عراق و همزمانی حمله جنگندههای ارتش ترکیه به غرب عراق با آن هم بوی توافق میدهد و جمع این خبرها بیانگر آن است که ما با یک توطئه جدید در ابعادی منطقهای و فرامنطقهای علیه امنیت منطقه مواجه بوده و باید در انتظار رخدادهایی باشیم. جدای از اینکه این نوع اقدامات به نتیجه مورد نظر طراحان برسد یا نرسد، آنچه در این روزها شاهد هستیم تلاش برای تغییر اساسی در وضعیت اداره منطقه است. در این خصوص نکتههایی وجود دارد؛
۱- از حدود سه سال پیش یعنی درست از زمانی که مشخص شد امکان تغییر دولت در دمشق وجود ندارد، ترکیه که تا پیش از این به اعتبار بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر مرز مشترک با سوریه، توقع داشت بیشترین نقش را در تغییر حکومت در سوریه و استفاده از نتایج آن داشته باشد، درصدد برآمد به بهانه مقابله با P.k.k بر بخشهای شمالی سوریه به عمق حدود ۵۰ کیلومتر سیطره پیدا کند و در عمل هم توانست از الباب در جنوب حلب تا المنبج در شمال رقه را به تصرف نظامی خود درآورد و اداره آن را کاملاً به دست بگیرد. اما ترکیه برای گسترش نفوذ به شمال شرق سوریه - شرق فرات و یا منطقه جزیره - با دو مانع آمریکاییها و کردها مواجه بود و به این دلیل هرگاه تهدید به عملیات نظامی در شرق فرات میکرد با تشر ...
ادامه مطلب👇
http://kayhan.ir/fa/news/172136
https://eitaa.com/Basir_MN
🔴 نمیگذاریم قفقاز را بحرانی کنند.
👤 #سعدالله_زارعی
1️⃣ آنچه آمریکا، رژیم صهیونیستی، دولتهای ترکیه و آذربایجان و به طور کلی غرب در مناطق شمالی ایران دنبال میکند، اولاً واکنش به توفیقات بزرگ جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت میباشد. وقتی رژیم جنایتکار صهیونیستی از جمهوری آذربایجان به «لبنان اسرائیل» یاد میکند، به این معناست که «لبنان مقاومت» وجود دارد که در طول نزدیک به چهل سال گذشته هر توطئه اسرائیلی را از بین برده و به بحران بزرگ این رژیم تبدیل گردیده است.
2️⃣ در اینجا بعضی اشتباه کرده و میگویند معامله «سیونیک» با قرهباغ شمالی، موضوعی میان دولتهای آذربایجان و ارمنستان است و چیزی نیست که مخالفت ایران با آن وجهی داشته باشد و میگویند بله اجرای این توافق برای موقعیت منطقهای ایران ضرر دارد، اما این ضرر به صورت طبیعی اتفاق میافتد و حقی را برای ایران به وجود نمیآورد تا مخالفت آن مشروعیت داشته باشد؟
🔹 پاسخ این موضوع روشن است؛ در اینجا صحبت بر سر توافق دو کشور در مورد منطقهای مورد اختلاف نیست بلکه توافق بر سر ایجاد منطقهای برای ضربه زدن به موقعیت امنیتی، سیاسی و اقتصادی یک کشور ثالث است. وقتی آمریکاییها در عین اعتراف به شکست نظامی و سیاسی در افغانستان، با صراحت از پیگیری مدل جنگ نیابتی برای جبران شکست خود سخن میگویند و کمی بعد مشخص میشود که به آذربایجان علامت حمله و به ارمنستان علامت تحمل و پذیرش واقعیت پس از جنگ داده است .
🔸 اما جالب این است که در این جنگ آمریکا و اسرائیل به انهدام نیروها و امکانات یک دولت مسیحی غربگرا دستزده و به حمایت از یک دولت مسلمان روی آوردهاند! آیا این دُم خروس را نشان نمیدهد؟
✅ مراد آمریکاییها از جنگ نیابتی چه بود؟ در واقع آمریکاییها درصدد جنگ نیابتی در جایی بودند که ظرفیت و نیروی لازم برای این کار وجود داشته باشد. از نظر آمریکا باید روی عنصر «قومیت» (Ethnic) تأکید کرد و از قومیت، سلاح برنده علیه خیزشهای انقلابی آمریکاستیزانه ساخت. آمریکاییها از مدتها قبل روی مدل نژادپرستانه و در این منطقه، پانتورانیسم تمرکز و آن را یک «راهحل ممکن» و به تعبیر درستتر «تیر باقیمانده» تلقی کردند و به آن دل بستند.
3️⃣ سعودیها با صراحت اعلام کردهاند که در حال راهاندازی یک شبکه ۲۴ ساعته تلویزیونی برای منطقه ترکنشین قفقاز با عنوان «ترکنشنال» هستند. به چه دلیل رژیم سعودی در قفقاز، درصدد راهاندازی یک شبکه تلویزیونی است؟
4️⃣ طبعاً در این صحنه، ایران نمیتواند سکوت پیشه کند و چشم بر ابعاد و پیامدهای اقدامی که در مرزهای آن جریان دارد، ببندد. پس باید واکنش داشته باشد اما چه واکنشی؟
🔹 تردیدی وجود ندارد که درگیری نظامی و کشاندن پای ایران به معرکه نظامی سیاست شناخته شده جبهه آمریکاست، از سوی دیگر میدانیم که آنچه برای منطقه قفقاز در نظر گرفته شده، یک جنگ نظامی تمامعیار نیست، چه رسد به اینکه جنگی منطقهای و چندجانبه مدنظر باشد. پس در اینجا بحث جنگ نظامی به معنایی که از آن یاد میشود، نیست. سخن بر سر اقدامات برهمزننده آرامش این منطقه و مصالح قدرتهای اطراف آن است.
✅ از آنجا که صحبت از شکلگیری یک تهدید امنیتی قطعی علیه جمهوری اسلامی است، ایران حق دارد بدون هماهنگی با جایی و یا با فردی، کانون توطئه علیه خود را از کار انداخته و با آن مقابله کند.
🔹 نوع مقابله ایران برای صهیونیستها چندان هم غیرقابل درک نیست. ایران البته به خوبی میداند که از تحولات چگونه به ضرر دشمنان خود استفاده کند. جمهوری اسلامی طبعاً با مذاکره شروع میکند تا موضوع به صورت برادرانه بین همسایگان در دو سوی مرزهای شمال غربی ایران حل و فصل شود. آمریکا، ترکیه و رژیم صهیونیستی در طول دو دهه گذشته در هر فتنهای که به پا کردهاند، در نهایت باخته و با سرافکندگی از آن خارج شدهاند.
💢 آنان در حالی که قدرت تحمل و مدیریت جنگ را ندارند، فتنهگری میکنند. اگر این فتنهگریها کنار گذاشته نشود، با اقدامات ایران با شکست مواجه خواهد شد.
https://eitaa.com/Basir_MN
🔴 «عملیات اربعین» حزبالله و تحول میدانی جنگ غزه
🔻«عملیات اربعین» حزبالله لبنان چهار هفته پس از شهادت «فؤاد شکر» از فرماندهان ارشد مقاومت یک «عملیات ویژه» از نوع خود به حساب میآید چرا که روی مراکز اطلاعاتی و امنیتی رژیم غاصب تمرکز داشت.
🔸عملیات حزبالله در صبحگاهان روز اربعین حسینی (ع) با بهرهگیری از فضای معنوی و رمزگونه این روز صورت گرفت. شلیک حدود ۳۴۰ فروند موشک کاتیوشا یعنی استفاده از دهها قبضه شلیک موشک، به همراه استفاده از صدها پهپاد تهاجمی، خود یک مانور مهم بهحساب میآید و این ضمن آنکه قدرت بالای حزبالله به نمایش گذاشت، اسرائیل را به شدت تحقیر کرد.
🔹حزبالله اگرچه این عملیات را به نام ابومحسن فؤاد شکر گره زد اما واقعیت آن است که این عملیات در جهت حمایت از فلسطینیها و بهخصوص مردم و رزمندگان و گردانهای حماس و جهاد اسلامی و بقیه گردانهای غزه انجام گرفته بود و از اینرو همه گروههای فلسطینی بلافاصله پس از شروع حملات حزبالله، آن را تحسین کردند.
🔸حزبالله در این عملیات بهطور هوشمندانه وارد صحنه درگیری شده است. از یکطرف انتخاب مراکز جاسوسی، راداری و اطلاعاتی رژیم بسیار هوشمندانه صورت گرفته است.
🔺نکته دیگر در هوشمندی حزبالله این است که نقاط شلیک موشکها و نقاط راهاندازی پهپادها را از چشم سیستمهای اطلاعاتی رژیم و کشورهای عضو ناتو و بهخصوص آمریکا مخفی کرد و این برای یک گروه که کشور را در اختیار ندارد، کار بسیار پیچیده و دشواری بود که حزبالله از پس آن برآمد.
✍ دکتر #سعدالله_زارعی
#فروپاشی_اسرائیل
https://eitaa.com/Basir_MN
🟣 خطای راهبردی در تحلیل سوریه (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸گرفتن سرپل از مقاومت و سپس توسعه آن، حکایت تلاش ۴۶ سال است اما بعضی بدون توجه به تاریخ، وقوع یک اتفاق را محور قرار داده و بقیه مسائل را با آن تحلیل کرده و افق تحولات را هم بر اساس آن تبیین مینمایند. از اینرو در زمانهای مختلف شاهد انتشار تحلیلهای فراوان مبتنی بر تعمیم نتایج یک پدیده بر سایر پدیدهها بودهایم و اینک میتوانیم با قاطعیت بگوییم خطا بوده است. الان در صحنه تحولات، با سقوط یک دولت مقاومت در منطقه مواجه شدهایم و باید اعتراف کنیم که دشمنان یک سرپل مهم از محور مقاومت گرفتهاند. اما خطاست اگر گمان کنیم روند منطقه و تحولات در منطقه به سمت غلبه مخالفان بر مقاومت تغییر مسیر داده است. مرور تحولات این ۴۶ سال خطا بودن چنین نگاهی را نشان میدهد.
🔸در سال ۱۳۶۱ حدود دو هفته پس از بازپسگیری خرمشهر توسط قوای نظامی ایران، رژیم صهیونیستی از فضای درگیریهای داخلی لبنان استفاده و به این کشور حمله کرد و چند برابر مساحت خرمشهر را - که عمدتاً به شیعیان لبنان تعلق داشت - به تصرف خود درآورد. فضای رعب ناشی از اقدام سریع ارتش اسرائیل و ضعف شدید نظامی لبنان، این تصور را رقم میزد که اشغال لبنان دائمی خواهد بود. در آن زمان تحلیلهای زیادی در رسانههای عربی و غیرعربی نوشته میشد که از تهاجم قریبالوقوع ارتش اسرائیل به سوریه حکایت میکرد. اما برخلاف این تحلیلها، ارتش متجاوز اسرائیل چهار سال پس از تجاوز، در سال ۱۳۶۵ استان بیروت و مناطق شمالی و شرقی آن را ترک کرد و اولین عقبنشینی ارتش اسرائیل رقم خورد. در آن زمان شهید سیدحسن نصرالله فرمانده نظامی حزبالله در استان بیروت بود.
🔸یک واقعه دیگر مذاکرات مادرید و توافق اسلو بود که در سال ۱۳۷۲ صورت گرفت. در آن زمان دولتهای غربی، عربی، روسیه، چین، اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین که مهمترین سازمان نظامی فلسطین بود، توافقی را شکل دادند که ظاهر آن حل و فصل نهائی مسئله فلسطین و حل منازعه بین اسرائیل و فلسطینیها اما باطن آن، تثبیت اسرائیل و حذف فلسطین از معادله منطقه بود. در آن زمان جو آنقدر به نفع توافق اسلو غلیظ بود که بعضی دوستان منطقهای به مسئولان ما میگفتند، «مسئله تمام شده و نادیده گرفتن یک توافق جهانی، دیوانگی است.» اما برخلاف آنچه تصور میشد مذاکرات و توافق و درواقع طرح اسلو، به حل مسئله منجر نشد، به انتفاضه سال ۲۰۰۰ ختم شد که طی آن هم درگیری نظامی میان طرفین، جای سازش را گرفت و هم سازمان آزادیبخش فلسطین جای خود را به گروههای جدید جهادی داد. این در حالی بود که همانطور که گفته شد، برای تحقق اهداف اسلو، همه دولتهای اروپایی، آمریکایی، عربی، اسرائیل، روسیه، چین، سازمان ملل و مهمترین سازمان فلسطینی همداستان شده بودند.
یک رخداد دیگر، اشغال نظامی عراق از سوی آمریکا و انگلیس در روزهای آخر سال ۱۳۸۲/ اول بهار ۲۰۰۳ بود. در این ماجرا همه تحلیلها و تصورها این بود که کار جمهوری اسلامی هم تمام است، بنابراین ایران یا همه سیاستهای داخلی و خارجی خود را تغییر میدهد و یا اینکه مانند دولتهای افغانستان و عراق از بین میرود. در آن زمان هنوز «جبهه مقاومت» وجود نداشت و دولتهایی در سوریه، سودان و حزبالله در لبنان با جمهوری اسلامی همراهی داشتند. جو آنقدر غلیظ بود که یکی از معاونان وقت وزارت امور خارجه ایران در اقدامی عجیب، از طریق سفارت سوئیس - بهعنوان حافظ منافع آمریکا در ایران - با تقدیم یک فکس به وزارت خارجه آمریکا اطلاع داد «ایران آمادگی دارد همه اختلاف خود با آمریکا را به گونهای که منجر به رضایت ایالات متحده شود، حل کند.» براثر این جو، یک جمع ۱۲۳ نفری از نمایندگان وقت مجلس ایران، طی بیانیهای خطاب به رهبر معظم انقلاب، تغییر اساسی در سیاست خارجی نظام را خواستار شدند!
🔻ادامه دارد...
https://eitaa.com/Basir_MN
🟣 خطای راهبردی در تحلیل سوریه (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔻در همان زمان نخستوزیر وقت انگلیس، تونیبلر در جمع نظامیان انگلیسی مستقر در بصره اعلام کرده بود «آنچه بر افغانستان و عراق گذشت یک پیام آشکار به ایران بود تا سیاستهای خود را تغییر دهد.» اما برخلاف آنچه تصور و بیان میشد صحنه به شکل دیگری رقم خورد و آمریکا سه سال پس از اشغال نظامی عراق به بنبست نظامی گرفتار شد و زمزمه خارج شدن از عراق آغاز کرد و جرج بوش در سال ۱۳۸۶/ ۲۰۰۷ ناگزیر شد توافق امنیتی خروج از عراق را با نوری المالکی نخستوزیر وقت عراق امضا نموده و دو سال بعد، خروج از این کشور را آغاز نماید. البته پیش از این و آنچه در اولین سالگرد اشغال عراق پیش آمد یعنی تن دادن آمریکا به تشکیل شورای عراقی حکم، اولین نشانههای بنبست آمریکا را بروز داده بود.
🔸با شکست برنامه نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، خیزشهای عربی شکل گرفت که رژیمهای سنتی عربی وابسته به آمریکا را هدف قرار داد و منجر به تغییر وضعیت در پنج کشور عربی شد. غربیها درصدد برآمدند با بدل زدن به این خیزشها، مسیر تحولات را برگردانند. از اینرو گروههای تکفیری با نامهای مختلف شکل گرفتند و با سرعت زیاد منطقه را تحت تأثیر خود قرار دادند. این گروهها، آشکار و پنهان از سوی آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی، ترکیه و اکثر دولتهای عرب حاشیه خلیجفارس حمایت میشدند اما این پروژه هم چندان دوام نیاورد و تا سال ۱۳۹۷ / ۲۰۱۸ عملاً تحت کنترل درآمد. شکست پروژه گروههای تکفیری، سبب تقویت بیشتر جریانات مقاومتی و جبهه مقاومت شد.
🔸پس از این تحولات، غربیها پیمان ابراهیم ناظر بر عادیسازی عربی - اسرائیلی را روی میز گذاشته و چند دولت عرب با خود همراه کردند. در این زمان وقتی فضای توافق اسلو برگشت، خیلیها گمان کردند از این پس این اسرائیل است که آینده منطقه را رقم میزند و دیگر جایی برای اندیشهها و راهکارهای معارض نظیر «جریان مقاومت» باقی نمیماند. اما بهزودی در این کار هم گره افتاد و این روند پس از پیوستن لرزان سودان و مراکش متوقف گردید. کمی بعد، جهان با عملیات حیرتانگیز فلسطینیهای ساکن در غزه - طوفان الاقصی - مواجه گردید. اقدام فلسطینیها آنقدر مؤثر بود که صحنه منطقه را دگرگون کرد. اسرائیل که تا قبل از آن خود را در موقعیت «حکمران منطقه» میدید، به یک باره به موقعیتی نزول کرد که به گفته نتانیاهو مابین مرگ و حیات قرار گرفت. با واکنش خشن اسرائیل و شروع جنگ علیه غزه، جهان علیه اسرائیل به پاخاست، دولتهای غربی شکلگیری دولتی فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ را مطرح کردند تا بر جراحات ناشی از حملات وحشیانه رژیم، مرهم گذارند. دادگاه لاهه به بازداشت سران اسرائیل رأی داد. ارتباطات عربی - اسرائیلی از هم گسیخته شد و مقاومت در سطح جهان بهعنوان تنها گزینه ممکن، مورد تمجید قرار گرفت. پس در اینجا هم یک بار دیگر ورق برگشت.
🔸پس از این صحنه، آمریکا، اسرائیل و ترکیه به ابتکار جدیدی دست زدند؛ این ابتکار، تغییر دولت در دمشق بود. وضع داخلی سوریه طی ده سال گذشته به گونهای بود که شکلدهی به یک جبهه کوچک هم میتوانست به تغییر حاکمیت سیاسی منجر شود اما آمریکاییها و اسرائیلیها به دلیل نگرانیهایی که داشتند، تغییر دولت را اجرائی نکردند تا اینکه مشکلات شدید در مدیریت تحولات منطقه، آنان را بهشدت به آن نیازمند کرد. نخستوزیر اسرائیل در سخنرانی مرداد ماه گذشته در سازمان ملل، از ضرورت همکاری همگان برای تغییر در خاورمیانه صحبت کرد و گفت «اگر خاورمیانه تغییر نکند، ایران نقشه آینده آن را ترسیم خواهد کرد». این عبارات بیانگر آن بود که از نظر آنان باید کاری صورت گیرد تا همگان تغییر در خاورمیانه را لمس کرده و با اسرائیل در این مسیر همراه شوند.
🔸این کار نمادین، «تغییر نظام سیاسی سوریه» بود. در ایجا اسرائیل برای رها شدن از نگرانیهای امنیتی قبلی خود، به عملیات نظامی و تصرف بخشهایی از سوریه دست زد. از نظر رژیم اسرائیل سقوط یک دولت متعارف در دمشق در حالی که ماهیت دولت جایگزین آن مبهم و مخاطرهآمیز میباشد، ریسک بزرگ دارد چرا که رژیم غاصب هیچگاه از سمت جریانهای تکفیری از جمله «تحریرالشام» نگرانی نداشته است کما اینکه اظهارات اخیر مقامات این گروه هم نشان داد جایی برای نگران شدن اسرائیل وجود ندارد. پس نگرانی اسرائیل - و آمریکا، ترکیه و حوزه عربی - طبعاً چیزی دیگری است. چه چیزی بیش از دولت اسد در دمشق میتواند اسرائیل را تهدید کند؟ این چیزی غیر از سر برآوردن نهائی یک جریان مقاومت مردمی از نوع حزبالله لبنان یا از نوع حشدالشعبی عراق یا از نوع انصارالله یمن در سوریه نیست.
https://eitaa.com/Basir_MN