eitaa logo
بصير
2.5هزار دنبال‌کننده
77.8هزار عکس
71.5هزار ویدیو
2.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بخشی از مهم ترین دستاوردهای صنعت کشور در یک سال اخیر 🔻 🔸• رفع قطعی مکرر برق خانگی سال‌های گذشته 🔹• رکورد تاریخی افزایش ظرفیت تولید برق در کشور و افزایش ۶ هزار مگاواتی تولید برق 🔸• بهره‌برداری از ۶ نیروگاه برق با ظرفیت ١٠٢۶ مگاوات فقط در آبان ماه امسال 🔹• ساخت یک توسط سازنده داخلی در کم‌تر از ۶ ماه برای اولین بار (ساخت یک نیروگاه در شرایط نرمال ۱۲ تا ۱۴ ماه زمان نیاز دارد) 🔸• نصب ترانسفورماتور قدرت (انتقال) سه فاز یکپارچه ایران در مازندران 🔹• افزایش ۱۵ درصدی برق‌رسانی به صنایع کشور نسبت به سال گذشته در دوره اوج بار 🔸 • ۴۰ درصد از مشترکان در تابستان امسال مشمول پاداش صرفه‌جویی شدند (هزار و ۳۵۰ میلیارد تومان مجموع پاداش قبض مشترکانی که نسبت به سال گذشته مصرف کمتری داشتند) 🔹• در دستور کار قرار گرفتن تولید ۱۰ هزار مگاوات برق از https://eitaa.com/Basir_MN
﷽📚🕥📚🎆 📖 🦋 309_سال‏🦋 💫سيصد و نه سال قمرى (300 سال شمسى) از اين حادثه عجيب گذشت، در اين مدت دقيانوس و حكومتش نابود شد و همه چيز دگرگون گرديد. 💫اصحاب كهف پس از اين خواب طولانى (شبيه مرگ) به اراده خدا بيدار شدند، و از يكديگر درباره مقدار خواب خود سؤال كردند، نگاهى به خورشيد نمودند ديدند بالا آمده، گفتند: يك روز يا بخشى از يك روز را خوابيده‏اند. 💫سپس بر اثر احساس گرسنگى، يك نفر از خودشان را (كه همان تمليخا بود) مأمور كردند و به او سكه نقره‏اى دادند كه به صورت ناشناس، با كمال احتياط وارد شهر گردد و غذايى تهيه كند. تمليخا لباس چوپان را گرفت و پوشيد تا كسى او را نشناسد. 💫او با كمال احتياط وارد شهر شد، اما منظره شهر را دگرگون ديد و همه چيز را بر خلاف آن چه به خاطر داشت مشاهده كرده، جمعيت و شيوه لباس‏ها و حرف زدن‏ها همه تغيير كرده بود، در بالاى دروازه شهر، پرچمى را ديد كه در آن نوشته شده بود اءله اءلا الله، عِيسى رَسُولُ الله تمليخا حيران شده بود و با خود مى‏گفت گويا خواب مى‏بينم تا اين كه به بازار آمد، در آن جا به نانوايى رسيد. از نانوا پرسيد: نام اين شهر چيست؟ 💫 نانوا گفت: افسوس. تمليخا پرسيد: نام شاه شما چيست؟ نانوا گفت: عبدالرحمن. 💫آن گاه تمليخا گفت: اين سكه را بگير و به من نان بده. نانوا سكه را گرفت، دريافت كه سكه سنگين است از بزرگى و سنگينى آن، تعجب كرد، پس از اندكى درنگ گفت: تو گنجى پيدا كرده‏اى؟ 💫 تمليخا گفت: اين گنج نيست، پول است كه سه روز قبل خرما فروخته‏ام و آن را در عوض خرما گرفته‏ام و سپس از شهر بيرون رفتم و شهرى كه كه مردمش دقيانوس را مى‏پرستيدند. 💫نانوا دست تمليخا را گرفت و او را نزد شاه آورد، شاه از نانوا پرسيد: ماجراى اين شخص چيست؟ نانوا گفت: اين شخص گنجى يافته است. 💫پادشاه به تمليخا گفت: نترس، پيامبر ما عيسى عليه‏السلام فرموده كسى كه گنجى يافت تنها خمس آن را از او بگيريد، خمسش را بده و برو. 💫تمليخا: خوب به اين پول بنگر، من گنجى نيافته‏ام، من اهل همين شهر هستم. شاه: آيا تو اهل اين شهر هستى؟ تمليخا: آرى. شاه: نامت چيست؟ 💫 تمليخا: نام من تمليخا است. شاه: اين نام‏ها، مربوط به اين عصر نيست، آيا تو در اين شهر خانه دارى؟ تمليخا: آرى، سوار بر مركب شو بروم تا خانه‏ام را به تو نشان دهم. 💫شاه و جمعى از مردم سوار شدند و همراه تمليخا به خانه او آمدند ، تمليخا اشاره به خانه خود كرد و گفت: اين خانه من است و كوبه در را زد، پيرمردى فرتوت از آن خانه بيرون آمد و گفت: با من چه كار داريد؟ شاه گفت: اين مرد تمليخا ادعا دارد كه اين خانه مال اوست؟ 💫 آن پيرمرد به او گفت: تو كيستى؟ او گفت: من تمليخا هستم. 💫آن پيرمرد بر روى پاهاى تمليخا افتاد و بوسيد و گفت: به خداى كعبه، اين شخص، جدّ من است، اى شاه! اينها شش نفر بودند از ظلم دقيانوس فرار كردند. در اين هنگام شاه از اسبش پياده شد و تمليخا را بر دوش خود گرفت، مردم دست و پاى تمليخا را مى‏بوسيدند. شاه به تمليخا گفت: همسفرانت كجايند. 💫تمليخا گفت: آن‏ها در ميان غار هستند... شاه و همراهان با تمليخا به طرف غار حركت كردند، در نزديك غار تمليخا گفت: من جلوتر نزد دوستان مى‏روم و اخبار را به آن‏ها گزارش مى‏دهم، شما بعد بياييد، زيرا اگر بى خبر با اين همه سر وصدا حركت كنيم و آن‏ها اين صداها را بشنوند، تصور مى‏كنند مأموران دقيانوس براى دستگيرى آن‏ها آمده‏اند و ترسناك مى‏شوند. 💫شاه و مردم همان جا توقف كردند، تمليخا زودتر به غار رفت، دوستان با شوق و ذوق برخاستند و تمليخا را در آغوش گرفتند و گفتند: حمد و سپاس خدا را كه تو را از گزند دقيانوس حفظ كرد و به سلامتى آمدى. 💫تمليخا گفت: سخن از دقيانوس بگوييد، شما چه مدتى در غار خوابيده‏ايد؟ گفتند: يكروز يا بخشى از يك روز.  💫تمليخا گفت: بلكه 309 سال خوابيده‏ايد دقيانوس مدتها است كه مرده است، پادشاه ديندارى كه پيرو دين حضرت مسيح عليه‏السلام است با مردم براى ديدار شما تا نزديك غار آمده‏اند. دوستان گفتند: آيا مى‏خواهى ما را باعث فتنه و كشمكش جهانيان قرار دهى؟ 💫تمليخا گفت: نظر شما چيست؟ آن‏ها گفتند: نظر ما اين است كه دعا كنيم خداوند ارواح ما را قبض كند، همه دست به دعا بلند كردند و همين دعا را نمودند، خداوند بار ديگر آن‏ها را در خواب عميقى فرو برد. و درِ غار پوشيده شد، شاه و همراهان نزديك غار آمدند، هرچه جستجو كردند كسى را نيافتند و درِ غار را پيدا نكردند، و به احترام آن‏ها، در كنار غار مسجدى ساختند. https://eitaa.com/Basir_MN
جمعیت4مخالفین فرزندآوری.mp3
4.42M
🚨 پاسخ به شبهات مرتبط به جمعیت و فرزندآوری در ۲۰ قسمت ⭕️ قسمت چهارم 🔶 چرا برخی از افراد مخالف فرزندآوری هستند ؟! 🔹 نقش تبلیغات گسترده علیه فرزندآوری 🔸نقش روحیه راحت طلبی در کاهش فرزندآوری 🔹 ترس از تربیت فرزند بهانه ای برای نیاوردن فرزند ✅ حجت الاسلام محمدمسلم وافی https://eitaa.com/Basir_MN
﷽📚🕥📚🎆 📖 🦋🦋 💥وضع فلاكت بار قوم ناشكر سبأ 🌻 در روايتى از امام صادق عليه‏السلام نقل شده: من وقتى كه غذايى را از ظرفى مى‏خورم، ته ظرف را با انگشت و زبانم مى‏ليسم كه هيچ باقى نماند، تا آن جا كه ترس آن دارم خدمتگذارم مرا حريص و آزمند بخواند، ولى اين كار من به خاطر حرص و طمع نيست بلكه (به خاطر ترك اسراف است، توضيح اين كه:) قومى از اهالى ثرثار (همان قوم سبأ) در ميان وفور نعمت زندگى مى‏كردند، آن‏ها از مغز گندم، نان تهيه مى‏كردند (ولى به قدرى اسرافكار و ناسپاس بودند كه) با همان نان‏ها محل مدفوع كودكانشان را پاك مى‏نمودند، به گونه‏اى كه از انباشتن همين نان‏هاى آلوده كوهى از نان به وجود آمده بود. 🌻مرد صالحى در حال عبور، زنى را ديد كه با نان محل مدفوع كودكش را پاك مى‏كند، به آن زن گفت: واى بر شما! از خدا بترسيد تا مبدأ خدا بر شما غضب كند، و نعمتش را از شما بگيرد. 🌻آن زن در پاسخ به طور مسخره‏آميز و مغرورانه گفت: برو بابا! گويا ما را از گرسنگى مى‏ترسانى، تا هنگامى كه ثرثار (آب پربركت اين سرزمين) جريان دارد، ما هيچگونه ترسى از گرسنگى نداريم. 🌻طولى نكشيد كه خداوند بر آن هوسبازان و رفاه‏طلبان اسرافكار غضب كرد، آب كه مايه حيات است از آن‏ها گرفته شد، قحطى زده شدند، كار به جايى رسيد كه همه اندوخته‏هاى غذائيشان تمام شد و مجبور شدند كه به سوى آن نان‏هاى آلوده انباشته كه مانند كوهى شده بود، هجوم ببرند، و سر صف به نوبت بايستند تا از آن نان كه جيره بندى شده بود، جيره خود را برگيرند. 🌻در مورد رابطه كفران: نعمت و قحطى و فلاكت، روايات متعدد وجود دارد. ✨و در آيه 112 و 113 سوره نحل مى‏خوانيم: 📚وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ - وَ لَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَ هُمْ ظَالِمُونَ؛ 🌻خداوند براى آنها كه كفران نعمت مى‏كنند، مثلى زده است منطقه آبادى را كه امن و آرام و مطمئن بوده و همواره روزيش به طور فراوان از هر مكانى فرامى‏رسيده، امّا نعمت خدا را كفران كردند، و خداوند به خاطر اعمالى كه انجام مى‏دادند، لباس گرسنگى و ترس را در اندامشان پوشانيد - پيامبرى از خود آن‏ها به سراغ‏شان آمد، اما او را تكذيب كردند، و عذاب الهى آنها را فروگرفت در حالى كه ظالم بودند. به گفته بعضى از مفسران، دو آيه فوق در مورد قوم سبأ نازل شده است. ✨براى تكميل داستان قوم سبأ، به داستان زير توجه كنيد: 🌻امام صادق عليه‏السلام فرمود: پدرم (امام باقر) ناراحت مى‏شد از اين كه دستش را كه غذايى به آن چسبيده بود، با دستمال پاك كند بلكه به خاطر احترام غذا دست خود را مى‏مكيد، و يا اگر كودكى در كنار او بود، و چيزى از غذا در ظرفى باقى مانده بود، ظرف او را پاك مى‏كرد. و مى‏فرمود: گناه مى‏شود چيزى از غذا از سفره بيرون مى‏ريزد، و من به جستجوى آن مى‏پردازم، به حدى كه خادم منزل مى‏خندد (كه چرا دنبال يك ذره غذا مى‏گردم؟) سپس افزود: 🌻جمعيتى قبل از شما مى‏زيستند، خداوند نعمت فراوان به آن‏ها داد، اما طغيان و ناشكرى و اسراف كردند تا آن جا كه بعضى از آن‏ها به ديگران گفتند: پاك كردن محل مدفوع با سنگ كه خشن است، موجب رنج است، به جاست كه با نان محل مدفوع را پاك كنيم كه نرم است و همين كار را كردند. خداوند بر آن‏ها غضب كرد، حشراتى كوچك‏تر از ملخ به سراغ آن‏ها فرستاد، آن حشرات آن چنان بر رزق و روزى آن‏ها مسلط شدند كه همه را حتى درختان آن‏ها و هر چه را كه خوردنى بود خوردند، فشار گرسنگى و كمبود غذا به جايى رسيد كه آن‏ها به همان نان‏هاى آلوده (كه با آن‏ها قبلاً استنجاء كرده بودند) هجوم آوردند، و آن‏ها را خوردند، و اين حادثه همان است كه در قرآن در دو آيه فوق(نحل - 112 و 113) بيان مى‏كند. https://eitaa.com/Basir_MN