🔴 سریال واکنش ها به پشیمانی شمخانی‼️
🔻 #ماجرا : هفته گذشته علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در مصاحبه با شبکه «انبیسی نیوز» گفت :
🔸«ما نباید توافق هستهای دوران ریاست جمهوری (باراک) اوباما (برجام) را امضا میکردیم.»
او ادامه داد:
🔸«برخی از مردم در ایران احساس میکردند که امضای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ میلادی اشتباه بود.»
❇️ شمخانی در پاسخ به این سؤال که «آیا شما نیز یکی از این افراد هستید»، گفت: «بله؛ من تابع دیدگاههای مردم هستم؛ مردم ایران.»
🔻این اظهارات شمخانی واکنشهایی را برانگیخته است.
🔹روزنامه اصلاحطلب #همدلی در شماره دیروز خود با مطلبی تحت عنوان «تحمیل موضع شخصی» که اصرار دارد برجام را تصمیم نظام و رهبری (!) معرفی کند، نقش پررنگ شمخانی در تصویب برجام به وی یادآوری شده و آمده است:
🔘 «نمیتوان نقش پررنگ علی شمخانی در تصویب برجام بهعنوان یک قانون را نادیده گرفت. بنابراین او تا پیش از این از مدافعان تصویب برجام بوده و حالا شاید با اتکا به ذهن فراموشکار انسان به دنبال آن است تا پای خود را کنار بکشد و همنوا با دلواپسان، اقتدارگرایان و قدرت طلبان امضای برجام را اشتباه بداند».
🔹 #علی_مطهری هم گفته:
◽️ «این گفتهها درباره برجام موضع شخصی آقای شمخانی بوده است که با موضع نظام فاصله دارد، چراکه برجام تصمیم کل نظام از جمله مقام رهبری بود و به نفع نظام بود و با وضع فعلی هم به نفع نظام است.»
🔶 #کیهان ضمن استقبال از اظهارات شمخانی نوشت:
🔺«موضع آقای شمخانی درباره اشتباه بودن امضای برجام، موضعی بجاست که پیش از اینها باید ابراز میشد. در حالی که تعداد اندکی از منتقدین از ابتدا و از روی دلسوزی این موضع را ابراز کرده بودند، اما دولت بهجای پاسخ منطقی و برخورد کارشناسانه با این انتقادات، صرفاً به فحاشی و انگزنی به آنان پرداخت».
🔶 سایت #رجانیوز هم با انتشار مطلبی تحت عنوان «فصل توبه از اعتماد به دشمن» نوشت:
🔺«این سخنان دیرهنگام شمخانی درحالی است که وی با مسئولیت خطیری که داشته میتوانست نقشی مهم و جدی در این عرصه برای جلوگیری از تحمیل خسارتنامه برجام انجام دهد.»
https://eitaa.com/Basir_MN
💎 #ماجرا | پدری که استاد بود
⭐️ پدر ما را عادت داده بود که هیچ فرصتی را از دست ندهیم و هیچ روزی را بدون بهرهگیری از درس و مباحثه نگذرانیم. ایشان از فرصت تعطیلی درس حوزه در ایّام ماه محرّم و همچنین ماههای تابستان هم بهره میگرفت. در هفت روز اوّلِ ماه محرّم به من درس میگفت و سه روز بعد از آن را به مجالس روضهی امام حسین (علیهالسّلام) میرفت.
🔆 چیزی را به نام «تعطیلی تابستانی» قبول نداشت و میگفت: ما در نجف علیرغم هوای طاقتفرسا و گرمای سخت، درسمان را ادامه میدادیم؛ بنابراین تابستانها در مشهد چرا باید درس و تحصیل تعطیل شود؟!
🌀 مطوّل* را در ماههای تعطیل تابستان خواندم. شیخ فشارکی در تابستان از قم به مشهد میآمد و دو ماه میماند. من او را قبلاً دورادور میشناختم، چون پیشتر در مشهد ادبیات عرب را تدریس میکرد و بعد هم که به قم میرفت، به تدریس همین دروس در قم میپرداخت. از او خواستم در مشهد به من مطوّل درس بدهد، که پاسخ مثبت داد و من ساعتهایی طولانی از روز را به درس خواندن در نزد او میپرداختم. لذا بیان و مقداری از معانی و بدیع مطوّل را در خلال دو تابستان ـ یعنی ظرف چهار ماه ـ به پایان رساندم.
💥 شیخ فشارکی بعداً فهمید که من مکاسب هم میخوانم و لذا از پیشرفت سریع من در فقه شگفتزده شد. او خود، این کتاب را در قم تدریس میکرد.
🔰 پدرم بر درس خواندن ما به طور مستمر نظارت میکرد. ما را گاه با تشویق و گاه با تندی، به آن ترغیب میکرد. من همیشه تسلیم روش پدر و مجری خواست او بودم. هرگاه در مورد درسی که میخواندم، اظهار نظر میکردم، پدرم خیلی خوشحال میشد و به من که چهارده پانزده ساله بودم، میگفت: تو مجتهدی و قدرت استنباط داری.
💡 با برادرم مباحثه میکردم. پس از مباحثه، پدرم ما را به اتاق خود میخواند، از ما پرسش میکرد و آنچه را نتوانسته بودیم بفهمیم، برایمان توضیح میداد.
🏡 خانهی ما سه اتاق داشت. دو اتاق از آنِ پدر بود: یک اتاق نسبتاً بزرگ برای میهمانها، و یک اتاق هم برای مطالعه و غذا خوردن و استراحت؛ شبیه حجرهی طلّاب. ما هم همگی یک اتاق داشتیم: چهار برادر و چهار خواهر، با مادر! در مواردی که مادر میهمان یا روضه داشت، ناگزیر بودیم بیرون خانه بمانیم! در اتاق مخصوص پدر، میزی به درازا و پهنای ۸۰ در ۴۰ بود. پدر در سمت طول میز چهارزانو مینشست، ما هم هر دو کنار یکدیگر در یک سمت عرض آن مینشستیم. بهخاطر هیبت و جدّیّت پدر در اثنای درس و مذاکره، من و برادرم بر سر اینکه کدام دورتر از پدر بنشینیم، با هم کشمکش داشتیم!
💯 بیشک این تندی و خشم پدر هرچند جنبههای منفی داشت، امّا منکر جنبههای مثبت آن نمیتوانم بشوم؛ زیرا این سختگیری ما را منضبط بار آورد و از انحرافاتی که برای برخی فرزندان روحانیّون به علّت عدم توجّه به آنها پیش میآمد، به دور داشت. یکی دیگر از اثرات آن نیز این بود که من توانستم ادبیات عرب و دورهی سطح فقه و اصول را در پنج سال و نیم به پایان برسانم...
🔻* مطول: این کتاب شرحی است در زمینه علوم زبان عربی
🔻** مکاسب: از مهمترین کتابهای فقهی شیعه در باب معاملات
❇️ بخشی از خاطرات دوران جوانی و مبارزات آقا به نقل از کتاب «خون دلی که لعل شد»
▪️به مناسبت سالگرد درگذشت آیتالله سیدجواد حسینیخامنهای
https://eitaa.com/Basir_MN