آب سرد مرجع اعلای عراق بر آتش فتنه افتراق بیت منتظری
🔺مدتی است که رسانه های اصلاح طلب به طراحی دوگانه ای کاذب و خطرناک دست زده اند که در ضمن آن تلاش دارند حوزه قم را مقابل حوزه نجف و مرجعیت اعلای عراق را مقابل ولایت فقیه قرار دهند.
🔺این جماعت در پی ارائه تفسیری #سکولار و دروغین از حضرت آیت الله العظمی سیستانی هستند و بدون لحاظ شرایط و اقتضائات خاص عراق که موجب محدودیت حداکثری برای مرجعیت اعلی شده٬ عدم دخالت حداکثری ایشان در امور سیاسی و اجتماعی را حمل بر مبانی و سیره سیاسی ایشان نموده اند و آن را در مقابل عملکرد ولایت فقیه قرار داده اند.
🔺باید از این جماعت پرسید مگر عراق یک جامعه انقلابی است و مگر مردم آماده اجرای احکام اسلامی هستند که مرجع اعلا امکان ورود داشته باشند؟! اصلا مگر ایشان در عراق بسط ید دارند؟ کسی که بسط ید داشته باشد چگونه بخاطر مسائل امنیتی بیش از یک دهه نتوانسته از منزل خارج شود. آنوقت نابخردی نیست بخواهیم موقعیت خطیر ایشان را نادیده بگیریم و به مقایسه با ایران بپردازیم؟
🔺این مقایسه ناپخته درست مثل مقایسه ایران دهه شصت با رهبری امام با عراق گرفتار بعث و صدام در عصر مرجعیت آیت الله العظمی خویی است که نمی شد از آن انتظار انقلاب داشت.
این وضعیت موجب شده بود که #سکولارهای_حوزوی در محافل خاله زنکی شان تصویری غیرانقلابی و العیاذبالله سکولار از آن مرجع معظم ارائه کنند و ایشان را مقابل امام قرار دهند.
🔺تاریخ اما نشان داد که خداوند اجازه نمی دهد دروغ پردازان با حیثیت بزرگان اسلام بازی کنند لذا بعد از تضعیف موقعیت صدام در پی حمله آمریکایی ها٬ و بلافاصله بعد از گشوده شدن اندک روزنه امید برای انقلاب٬ آیت الله خویی رأسا اقدام نمود و با تعیین بیست و چند نفر نماینده روحانی٬ تلاش داشت دامنه قیام را در اندک زمانی به سراسر عراق بکشاند که البته در این راه توفیق نیافت و آن سران انقلابی توسط صدام به #شهادت رسیدند و شبهه شهادت شخص ایشان نیز بسیار محتمل است و بر مزار ایشان نیز تصریحا ذکر شده که توسط صدام شهید شده اند.
🔺از همه اینها که بگذریم باید از دوگانه سازان و دروغ پردازان پرسید آیا مرجع اعلی به ترویج آزادانه و سازمان یافته تفکرات انحرافی در عراق راضی است؟ آیا اگر ایشان قدرت مقابله داشتند٬ بازهم از فساد فراگیر سیاسی و اقتصادی در حکومت عراق پیشگیری نمی کردند؟ از فروش آزادانه شراب و بسط فحشا در بغداد جلوگیری نمی کردند؟! این امور که با بدیهیات فقه و سیره اهل بیت(ع) سازگار نیست. طبعا همانطور که حلال و حرام خدا در عصر غیبت و حضور امام معصوم(ع) یکسان و الی یوم قیامه لایتغیر است٬ مقابله با منکر و بسط معروف نیز محدود به زمان حضور و ظهور نیست.
🔺 چطور جرأت می کنند در قالب ادبیات فریبنده مانند منطق سکوت٬ تلویحا چنین اتهامی را متوجه مرجع اعلا کنند.
🔺در آخرین نمونه از دوگانه سازی مذکور٬ #مجتبی_لطفی داماد و عضو رادیکال بیت آقای منتظری٬ در یادداشتی مدعی شد که آیت الله العظمی سیستانی در دیدار با چند آخوند اصلاح طلب٬ روحانیون را از دخالت در عرصه های سیاسی منع نموده است!
این سخنان با استقبال فراوان در محافل ضدانقلاب و سکولار داخلی مواجه شد و آسمان و ریسمان بسیار از آن بافتند تا آنکه اعلامیه روشنگرانه و تکذیبیه تاریخی دفتر مرجعیت اعلای عراق٬ آب سردی بر تن فتنه گران افتراق طلب ریخت و آنان را به سکوت مرگبار کشانید!
🔺نجابت مثال زدنی مرجع اعلا در پذیرش طیف های مختلف و پرهیز از پاسخ دهی مکرر به خاطره سازی های پرشمار دروغ سازان٬ زمینه سو استفاده را به وجود آورده است و این است که با حجم زیادی از روایت های ناروا پیرامون سلوک سیاسی آیت الله العظمی سیستانی مواجهیم که مع الاسف برخی از اعضای دفتر ایشان در قم نیز نه تنها در جلوگیری از آن اقدام نمی کنند٬ که گاه در دامن زدن به آن نیز مؤثرند و برای این جهت اقدام اساسی لازم است.
🔺 از همه اینها که بگذریم٬ سکولارهای حوزوی اگر در ارادت به مرجع اعلای صداقت دارند٬ و بر فرض محال اگر ایشان نظرشان بر عدم دخالت روحانیون در سیاست است٬ از چه رو در این زمینه پیش قدم نمی شوند و سایه شوم شان را از عرصه سیاست دینی کنار نمی کشند تا مردم و نظام اسلامی از شر کارشکنی های مکررشان در امان باشند.
طبعا آنان با دمیدن بر فته افتراق و ترویج تئوری استعماری جدایی دین و دینداران از سیاست٬ در پی حذف صالحین از عرصه سیاست و قبضه همه جانبه قدرت سیاسی اند و در این راه از دروغ بستن به مراجع عظام هم ابایی ندارند.
🔺از دفتر مرجعیت اعلی انتظار می رود به سان دفتر امام در دهه شصت٬ تمام مکالمات دیدارهای خصوصی با ایشان را ضبط کنند تا امکان سو استفاده خناس ها از بین برود.
۹۸/۲/۱ .
https://eitaa.com/Basir_MN
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیتالله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش هفتم
⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیتالله العظمی بروجردی
🔹 در بخشی از کتاب #مجتبی_لطفی به نقل از آقای #منتظری ادعا شده بود درج نام امام در جراید به عنوان #مرجع_تقلید به خاطر مصاحبه ایشان بوده است. این ادعا نیز پیش از این در خاطرات منسوب به آقای منتظری منتشر شده بود:
🔸 ... پس از فوت آیتالله بروجردی از روزنامهها آمده بودند با طلبهها راجع به مراجع مصاحبه میکردند، ما آیتالله خمینی را مطرح کردیم و روزنامهها نام ایشان را جزو مراجع نوشتند...
تاریخنگار انقلاب اسلامی جناب سیدحمید روحانی در نقد این خاطره مینویسد:
🔹 اولا در آن روز اینگونه مرسوم نبود که خبرنگاران در کوچه و بازار راه بیفتند و با مردم یا طلاب مصاحبه کنند.
🔸 ثانیا نمایندگان و خبرنگاران روزنامهها در #قم به علت اینکه بلیت بختآزمایی، ورق قمار و کتابهای مستهجن میفروختند، از نظر روحانیان و طـلاب آنقدر منفور بودند که به خود جرأت نمیدادند به فیضیه و طلاب و روحانیان نزدیک شوند.
🔹 ثالثا آقای منتظری از نظر ارباب جراید و مطبوعات چهره شناخته شدهای نبود که خبرنگاران سراغ او بروند، تنها روحانیانی که در حوزه قم از نظر ارباب جراید شناخته شده بودند نویسندگان مجله « #مکتب_اسلام » بودند.
🔸 رابعا اگر خبرنگاری به سراغ آقای منتظری رفته بود و با او در زمینه مراجع گفتگویی کرده بود، بیتردید آقای منتظری یا تنظیم کنندگان خاطرات او آن را با آب و تاب بیان میکردند که خبرنگار روزنامهای مثلا به منزلم آمد، یا سر درس من حاضر شد و یا اینکه در مسیر راه جلوی مرا گرفت. آقای منتظری در خاطرات آنگاه که با کلمه «ما» و به صورت سربسته ادعایی میکند: «ما آیتالله خمینی را مطرح کردیم» نشان از این نکته دارد که شخصا نقشی نداشته است و میخواهد به اصطلاح خود را به گونهای «قاطی» کند!
🔹 خامسا این علمای تهران مانند #شهید_مطهری، #شهید_بهشتی و #شهید_محلاتی و حتی مرحوم سید محمد بهبهانی بودند که در گفتگو با برخی از ارباب جراید از مقام و موقعیت علمی امام سخن گفتند. آنگونه که شهید محلاتی روایت میکرد در ملاقات خصوصیای که برخی از ارباب جراید مانند عباس مسعودی در پی درگذشت آقای بروجردی با سید محمد بهبهانی داشتند، آقای بهبهانی صریحا اظهار کرده بود «آقای خمینی اگر به میدان بیاید از همه این مراجع شایستهتر است، حیف که اهلش نیست».
🔸 سادسا مقامات دولتی و کارشناسان #رژیم_شاه در امور روحانیت سالیان درازی پیش از درگذشت آقای بروجردی از مقام و موقعیت امام آگاهی داشتند، چنان که در پیش اشاره شد، سرهنگ قلقسه در گزارش خود در سال 1335، شمار شاگردان امام را و اینکه در کدام منطقه ایران مقلد دارد، بازگو کرده است، بنابراین امام به عنوان مرجع تقلید مطرح بود، نه اینکه آقای منتظری بنابر ادعای خود، او را مطرح کرده باشد و روزنامهها طبق گفته او «نام ایشان را جزو مراجع» نوشته باشند.(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزههای پیدایش جریان آقای منتظری-حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره 5 سال1384)
◀️ ادامه دارد...
📚بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/Basir_MN