eitaa logo
بصير
2.5هزار دنبال‌کننده
77.7هزار عکس
71.3هزار ویدیو
2.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی امام به قلم ایشان نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/3 بسمه تعالى 🔹«به حسب شناسنامه شماره 2744 تولد 1279 شمسى در اما در واقع 20 جمادى‏الثانى 1320 هجرى قمرى، تاريخ قطعى تولد 20 جمادى‏الثانى مطابق اول مهر 1281 شمسى است. 18 جمادى‏الثانى 1320 مطابق 30 شهريور 1281 صحيح است. 🔸نام خانوادگى: مصطفوى پدر: آقا مصطفى مادر: خانم هاجر، دختر مرحوم آقا ميرزا احمد مجتهد ‏الاصل و خمين‏المسكن. صدور در به وسيله صفرى‏نژاد، رئيس اداره آمار ثبت گلپايگان. 🔹در در مكتب‏خانه مرحوم ملا ابوالقاسم تحصيل شروع و نزد مرحوم آقا شيخ جعفر و مرحوم ميرزا محمد (افتخارالعلما) درس‏هاى ابتدايى، سپس در خلال آن نزد مرحوم حاج ميرزا محمد مهدى (دايى) مقدمات شروع و نزد مرحوم آقاى نجفى خمينى شروع و نزد حضرتعالى (جناب پسنديده) ظاهراً سيوطى و شرح باب حادى عشر و منطق و مسلماً در مطوّل مقدارى. 🔸در كه سنه 1339 قمرى براى تحصيل رفتم نزد مرحوم آقا شيخ محمد على بروجردى، مطوّل و نزد مرحوم آقا شيخ محمد گلپايگانى، منطق و نزد مرحوم آقا عباس اراكى، شرح لمعه. 🔹پس از هجرت به قم، به دنبال هجرت مرحوم ـ رحمة‏اللّه‏ عليه‏‏ (ظاهراً هجرت ايشان 1340 قمرى بود، هجرت آيت‏اللّه‏ حائرى به قم، رجب 1340 و‏‏نوروز 1300 شمسى است) تتمه مطوّل را نزد مرحوم اديب تهرانى موسوم به آقا ميرزا‏‏محمدعلى و سطوح را نزد مرحوم آقاى حاج سيد محمد تقى خوانسارى مقدارى يا بيشتر نزد مرحوم آقا ميرزا سيد على يثربى كاشانى تا آخر سطوح و با ايشان به درس خارج مرحوم آيت‏اللّه‏ حائرى (حاج شيخ عبدالكريم) مى‏رفتيم و عمده تحصيلات خارج نزد ‏‏ايشان بوده است و فلسفه را مرحوم حاج و رياضيات، هيئت، حساب نزد ايشان و مرحوم آقا ميرزا على اكبر يزدى؛ و عمده استفاده در علوم معنوى و عرفانى نزد مرحوم آقاى ‏آبادى بوده است. پس از فوت مرحوم آقاى حائرى با عده‏اى از رفقا بحث داشتيم تا آن‌كه مرحوم آقاى ـ رحمة‏اللّه‏ ـ به قم آمدند. براى ترويج ايشان به درس ايشان رفتم و استفاده هم نمودم؛ و از مدت‏ها قبل از آمدن آقاى بروجردى عمده اشتغال به تدريس معقول و عرفان و سطوح عاليه اصول و فقه بود. پس از آمدن ايشان به تقاضاى آقايان مثل مرحوم آقاى به تدريس خارج فقه مشغول شدم و از علوم عقليه بازماندم و اين اشتغال در طول اقامت و مدت اقامت مستدام بود و پس از انتقال به پاريس از همه محروم و به امور ديگر اشتغال داشتم كه تاكنون ادامه دارد. 🔸نام عيال اينجانب خديجه ثقفى، معروف به «قدس ايران» متولد 1292 شمسى، صبيه حضرت آقاى حاج ميرزا محمدثقفى تهرانى، تاريخ ازدواج 1308، فرزند اول مصطفى متولد 1309 شمسى، 3 دختر در قيد حيات با يك پسر، احمد متولد 1324، دختران به ترتيب سن: صديقه، فريده، فهيمه، سعيده و بعد از احمد، لطيفه، آخرين فرزند در حيات: احمد. (نهضت امام خمینی، ج1، ص34-33) 📚بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی https://eitaa.com/Basir_MN
نظم شگفت‌انگیز امام خمینی نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/4 🔹نظم و انضباط دقيق و موزون امام خمينى در شئون زندگى تا آنجاست كه افراد خانواده او ـ بنا به گفته خودشان ـ از حركات و كارهاى او حد و حدود اوقات را به دست مى‏آورند! مثلاً آنگاه كه او از مطالعه فارغ مى‏شود، يا مطالعه آغاز مى‏كند، از خواب بيدار مى‏شود، يا براى استراحت به رختخواب مى‏رود، براى تدريس به مسجد مى‏رود و يا در سطح بالكن خانه به قدم زدن مى‏پردازد و ... در مى‏يابند كه چه ساعتى از شب و روز مى‏باشد. 🔸از افراد داخل منزل او نقل شد كه گفته بودند: پيش از ظهرها آنگاه كه حاج آقا براى وضو گرفتن از اتاق مطالعه بيرون مى‏آيند، ما مى‏فهميم كه وقت طبخ برنج مى‏باشد و اگر ناهار برنج داريم فوراً به آشپزخانه رفته اجاق را روشن مى‏كنيم!(نهضت امام خمینی، ج1، ص42) 📚بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی https://eitaa.com/Basir_MN
امام خمینی؛ مرجع جوان علوم عقلی در قم نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/5 🔹تخصص ويژه امام خمينى در موجب شد كه او در همان عنفوان جوانى، تنها پاسخگوى اشكالات و شبهات عقلى نسبت به اسلام، در باشد و در آن روز اگر كسى نسبت به مسائل دينى اشكالى داشت و براى حل آن به قم رجوع مى‏كرد ـ با اينكه علماى زبردست و طراز اول در قم مى‏زيستند ـ او را براى برطرف كردن ابهام و اشكالش به حضور امام خمينى راهنمايى مى‏كردند. 🔸گويا در سال 1363 قمرى بود كه شخصى، به علت شبهاتى كه معاندين به او تلقين و تزريق كرده بودند، در ايمان و عقايد دينى خود دچار لغزش شد و براى به دست آوردن حقيقت به قم مراجعه كرد و او را به امام خمينى معرفى كردند؛ امام با پشتكار و اهتمام فراوان در مقام رفع شبهات و ابهاماتى كه در ذهن او جاى گرفته بود برآمد، و تا آنجا به آن اهتمام ورزيد كه سه روز حوزه درس خويش را تعطيل كرد و سرانجام موفق شد كه شبهات را از ذهن او دور سازد و از انحطاط فكرى او جلوگيرى كند و راه حق و حقيقت را به او نشان دهد. 🔹 نيز آن روز كه كتاب سفسطه‏آميز ساله منتشر شد، نظر به اين‌كه مطالب آن به مسائل عقلى مربوط بود، از طرف علما و مراجع قم براى رد آن به امام خمينى مراجعه شد و او با اينكه مدتى بود به درد چشم مبتلا بود و به مطالعه و نوشتن قادر نبود، دست به كار ردّ آن كتاب منحرف كننده شد. 🔸آورده‏اند كه وقتى امام به نوشتن رد اين كتاب دست زد و كتاب كشف اسرار را تأليف مى‏كرد، به‏طور معجزه‏آسا درد چشم او برطرف شد؛ به‏طورى كه گويا عارضه‏اى متوجه آن نبوده است. (نهضت امام خمینی، ج1، ص55-54) 📚بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی https://eitaa.com/Basir_MN
درس مجتهدپرور نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/6 🔹 سبک تدريس و شيوه ويژه او در بررسى مسائل علمى و موشكافى‏ها، باريک‏بينى‏ها و ژرف‏نگرى‏هايى كه در مسائل و مطالب غامض فقه و اصول به عمل مى‏آورد، علاوه بر اين‌كه شاگردان را اهل دقت و تحقيق بار مى‏آورد، از دنباله‏روى و طوطى‏صفتى كه كلمات دسته‏كرده استاد را به ذهن بسپرد و همچون ضبط صوت تحويل دهد، عميقاً باز مى‏دارد و اصولاً حوزه درس او بوده، محصلين و دانش‏پژوهان را استقلال فكرى مى‏بخشد و راه و روش استنباط احكام را به آنان مى‏آموزد؛ از اين رو، مى‏بينيم كه بيش از پانصد نفر مجتهد صاحب‌نظر و بى‏نياز از تقليد، از حوزه درس امام خمينى در قم فارغ‏التحصيل شدند كه بعضى از آنان اكنون خود داراى صدها مقلد مى‏باشند.(نهضت امام خمینی، ج1، ص58) 📚 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی https://eitaa.com/Basir_MN
مبارزه منفی مردم قم علیه شاه نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/18 🔹به دنبال پخش اعلاميه امام بر ضد در قم، و آگاهى اهالى شهر از تعطيلى و تظاهرات پرشكوه مردم پايتخت عليه رفراندوم شاه، بعدازظهر روز سه‏شنبه دوم بهمن 1341، بازار قم نيز تعطيل شد. 🔸بازاريان پس از بستن بازار، به منازل علما روى آوردند و پشتيبانى خود را از خواسته‏ها و آرمان‏هاى مراجع دينى اعلام داشتند و براى مقابله با رفراندوم شاه از آنان كسب تكليف كردند. 🔹امام در پاسخ به احساسات شديد انبوه مردمى كه در منزل او اجتماع كرده بودند و از وظيفه خود در برابر لوايح شش‌گانه رژيم پرسش مى‏كردند، سخنرانى كوتاهى ايراد كرد و به آمادگى، وفادارى و پشتيبانى نسبت به اسلام و آرمان‏هاى اسلامى ارج نهاد و از عموم مغازه‏دارهاى قم دعوت كرد كه ـ همانند ديگر بازارى‏ها ـ دست از كسب و كار بكشند و از خانه‏هايشان بيرون نيايند و بدين‏وسيله به پيشنهاد نامشروع هيأت حاكمه پاسخ منفى بدهند و دست رد بر سينه دشمن بزنند. 🔸نظر امام از اين پيشنهاد علاوه بر مبارزه منفى با رفراندوم قلابى نشان دادن درجه تنفر و انزجار اهالى قم نسبت به شاه بود كه مى‏خواست در چهارم بهمن به قم بيايد و دستگاه ساواک و فرماندارى قم سخت در تكاپوى تدارك جشن و چراغانى براى استقبال از او بودند؛ نيز مى‏خواست با بيرون نيامدن مردم از خانه‏هايشان، راه بهانه‏گيرى دستگاه جاسوسى شاه براى ايجاد آشوب و بلوا و حمله به مردم به‌كلى بسته شود. 🔹روز چهارشنبه سوم بهمن 1341، شهر مذهبى قم، شاهد و چشم‌گيرى بود كه نظير آن را كمتر به خود ديده بود، در روزهاى تعطيل رسمى، مانند عاشورا و بيست و يكم رمضان بقالى‏هاى كوچه ـ پس كوچه‏ها و سوهان‏فروشان اطراف صحن مطهر‏‏ كه وقت فروش‌شان مى‏باشد ـ غالباً نمى‏بندند؛ ليكن در اين روز حتى در پس كوچه‏هاى قم نيز، يک مغازه باز به چشم نمى‏خورد، مغازه‏ها بسته، خيابان‏ها خلوت، و از رفت‏وآمد و جوش و خروش هر‏‏روزه خبرى نبود. 🔸اندوه و عزايى گنگ و مبهم، سراسر شهر را فرا گرفته بود. عكس قدى و بزرگى از امام خمينى كه « » كشيده و زيبايى و هنر خاصى در آن به كار برده بود در ميدان آستانه جلب نظر مى‏كرد. 🔹دستگاه جاسوسى «ساواک» و ديگر مقامات دولتى قم از وضعى كه به وجود آمده بود، سخت نگران و خشمگين بودند، بنا بود روز بعد، شاه وارد قم شود و مورد استقبال گرم و پرشور اهالى و علما و روحانيان قرار گيرد! ليكن قم به صورت شهرى عزادار و ماتم‏زده درآمده بود...(نهضت امام خمینی، ج1، صص274-273) 📚 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی https://eitaa.com/Basir_MN
شهر اسلامى قم از شاه استقبال نكرد نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/19 🔹شب چهارم بهمن 1341 ماشين‏هاى شركت واحد، صدها كماندوى ورزيده و كارآزموده و كارشناسان را به قم آورد، و تمام خيابان‏ها، ميدان‏ها، گلدسته‏هاى حرم و مساجد و نيز ساختمان‏هاى بلند حومه آن، از طرف آنان، اشغال و تحت‏نظر قرار گرفت. 🔸روز چهارم بهمن، شهر به صورت يک پايگاه نظامى درآمده بود، مأموران انتظامى و سربازان تا دندان مسلح و سربازان گارد كه به قم اعزام شده بودند، در سراسر خيابان‏ها و بسيارى از كوچه‏ها گماشته شدند و رفت و آمدها را زير نظر گرفته، به شدت كنترل مى‏كردند؛ منازل برخى از علما، مدارس دينى و مراكز حساس شهر در محاصره پليس مخفى و كارآزموده «ساواک» قرار گرفت؛ تانک‏ها و كاميون‏هاى نظامى مجهز به مسلسل‏هاى سنگين در اطراف صحن مطهر و در سر چهارراه‏ها مستقر شده بود؛ در بالاى مناره‏ها و گلدسته‏ها و پشت‏بام‏هاى بلند، سربازان با مسلسل سنگر گرفته بودند. ميدان آستانه از كماندوها و نظاميانى كه با لباس مبدل، به اسم «اهالى شاه‏دوست قم»! فرياد جاويد شاه سر مى‏دادند انباشته بود. از مردم و رفت و آمدهاى هر‏‏روزه و جنب و جوش‏هاى صبحگاهى خبرى نبود. 🔹برخلاف همه روزه كه ميدان آستانه و جلوى درب مدرسه فيضيه و خان، از روحانيان، زوار و مردم قم موج مى‏زد، آن روز چيزى به چشم نمى‏خورد. گويا شهر از سكنه خالى شده بود! 🔸اين تنها مردم و روحانيان نبودند كه با بيرون نيامدن از خانه و خوددارى از استقبال از شاه تنفر و انزجار خود را از ديكتاتور ايران به نمايش گذاشتند، بلكه برخى از مقامات رسمى و وابسته به رژيم ـ چون ابوالفضل مصباح، توليت آستانه قم ـ نيز به عنوان اينكه امام خمينى استقبال از شاه را تحريم كرده است، در صف مردم قرار گرفتند، از رفتن به استقبال شاه سرباز زدند و از منزل بيرون نرفتند. او بر اثر اين موضع‏گيرى مردمى، مبغوض شاه واقع شد و از قم تبعيد گرديد. او به اراده ملوكانه از توليت آستانه معزول شد و شخص شاه توليت آستانۀ قم را چون ديگر مناصب اجتماعى غصب كرد.(نهضت امام خمینی، ج1، صص288-287) 📚 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی https://eitaa.com/Basir_MN