eitaa logo
بصير
2.5هزار دنبال‌کننده
78.4هزار عکس
72.2هزار ویدیو
2.7هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ شیوه های کودکان به نماز الف: شیوه های 1️⃣ پذیرش از کودک پذیرش مطالب یا سخن حق از سوی کودک مساوی با القای حقایق به اوست. عَن ابنِ مَسعُودٍ قالَ قُلتُ لِلنَّبِی(صلي الله عليه و آله و سلم): عَلِّمنی کَلِماتٍ جَوامِعَ نَوافِعَ فَقالَ(عليه السلام) ... وَ اَقبِلِ الحَقَّ مِمَّن جاءَ بِهِ صَغیراً اَو کَبیراً وَ اِن کانَ بَغیضاً، وَ اَزدِدِ الباطِلَ مِمَّن جاءَ بِهِ صَغیراً اَو کَبیراً وَ اِن کانَ حَبیباً قَریباً. 📚{ منهج التربیة النبویة للطفل، ص 320 } ابن مسعودی گفت: به پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) عرض کردیم: به من جملاتی جامع و سودمند آموزش بدهید؛ پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: ... حق را از هر کسی چه کودک، چه بزرگ سال بپذیر، اگر چه به ذهن تو خیلی بعید می نماید و تو از آن ناراحتی، و باطل را از هر کسی، چه کودک و چه بزرگ سال، رد کن، اگر چه دوست داری به ذهن تو نزدیک آید. 2️⃣ و با کودک به جای تهدید و تنبیه گفت و گو و پرسش و پاسخ با کودک به او استقلال و شخصیت می بخشد و او را برای پذیرش نیکی ها آماده می کند. پیامبر اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) در مواجهه ی با کودکان ( به منظور تربیت، تشویق و...)، با آن ها به گفت و گو می نشست و بزرگ ترها را هم از تهدید و کتک زدن کودکان بر حذر می داشت. قبل از شروع جنگ بدر، کودکی آشنا با سپاه دشمن مشاهده شد، او سرگرم چرانیدن گله ی گوسفندی بود، برخی از اصحاب پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم)، درباره ی شمار لشکر قریش، از او سؤال کردند وی پاسخ نداد؛ او را زدند، باز هم پاسخ نداد؛ پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) متوجه شد و کودک را پیش خود خواند و به نرمی با او به گفت و گو پرداخت و از تعداد شترهایی که لشکر قریش برای غذا کشتار می کردند، پرسید؛ کودک گفت: نه تا ده نفر! پیامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: تعداد دشمن نهصد تا هزار نفر است. 3️⃣ پرداخت و یا احسان به دیگری با دست کودک آشنا ساختن کودک به مستحبات زمینه ی آشنایی او با واجبات را فراهم می سازد. محمد بن عمرو بن یزید گوید: به حضرت ابوالحسن عرض کردم که دو پسر از دستم رفته و یک پسر خردسال برایم مانده است. حضرت فرمود: از طرف او صدقه بده، گوید همین که خواستم برخیزم و از حضورش مرخص شوم به من فرمود: به فرزند خردسالت دستور بده تا با دست خودش قطعه نانی یا چیز دیگری صدقه بدهد، اگر بسیار کم باشد، زیرا چیزی که در را خدا صدقه داده می شود، اگر چه اندک باشد، در درگاه الهی بزرگ است، به شرط آن که صدقه دهنده، در نیت خود، صادق باشد. خدای متعال می فرماید: هر که به اندازه ی ذره ای کار خیر بکند، آن را خواهد دید. 📚وسائل الشیعه، ج 6، ص 261 https://eitaa.com/Basir_MN
🔵 بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/۶ شریعتمداری در آینه خاطرات 🔹شیخ عبدالحمید باقری بنابی درخاطرات خود می گوید: « آقای میرزا محمود وحدت از روحانیون و واعظان مشهور و مرید آقای شریعتمداری، مرا همراه خود سوار ماشین کرد و به قم برد و هنگام ظهر به منزل آقای شریعتمداری رفتیم. غرض آنها همان بود که بالاخره مرا مستقیماً با خود آقای شریعتمداری مرتبط نمایند! در آن دیدار مسائل و گفتوگوهای مختلفی در حضور آقای شریعتمداری در ارتباط با آذربایجان مطرح گردید. آنچه موجب شگفتی بنده در آن دیدار شد، این بود که مرحوم آقای ضمن صحبت‌هایش به من : «سعی کنید نام آقای خمینی در منابر و محافل دینی خیلی مطرح نگردد.» آقای شریعتمداری این حرف را در حضور آقای وحدت گفت که الان زنده‌اند و در تهران زندگی می‌کنند، اما خطاب اصلی ایشان به بنده بود. این خاطره بر می‌گردد به حدود سال 1356 یا اوایل سال 1357 که طلیعه انقلاب اسلامی آغاز شده بود.» 📚 خاطرات شیخ عبدالحمید بنابی، ص 135. https://eitaa.com/Basir_MN
بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/۶ شریعتمداری در آینه خاطرات 🔹شیخ عبدالحمید باقری بنابی درخاطرات خود می گوید: « آقای میرزا محمود وحدت از روحانیون و واعظان مشهور و مرید آقای شریعتمداری، مرا همراه خود سوار ماشین کرد و به قم برد و هنگام ظهر به منزل آقای شریعتمداری رفتیم. غرض آنها همان بود که بالاخره مرا مستقیماً با خود آقای شریعتمداری مرتبط نمایند! در آن دیدار مسائل و گفتوگوهای مختلفی در حضور آقای شریعتمداری در ارتباط با آذربایجان مطرح گردید. آنچه موجب شگفتی بنده در آن دیدار شد، این بود که مرحوم آقای ضمن صحبت‌هایش به من : «سعی کنید نام آقای خمینی در منابر و محافل دینی خیلی مطرح نگردد.» آقای شریعتمداری این حرف را در حضور آقای وحدت گفت که الان زنده‌اند و در تهران زندگی می‌کنند، اما خطاب اصلی ایشان به بنده بود. این خاطره بر می‌گردد به حدود سال 1356 یا اوایل سال 1357 که طلیعه انقلاب اسلامی آغاز شده بود.» (خاطرات شیخ عبدالحمید بنابی، ص 135) https://eitaa.com/Basir_MN