eitaa logo
بصیرت عاشورایی
206 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
11هزار ویدیو
35 فایل
باسلام وادب مطالب کانال تایید یارد نمیشود منظور دانستن وتفکر است. بصیرت داشتن
مشاهده در ایتا
دانلود
وفاق ملی یا پلورالیسم سیاسی از ابتدای استقرار جناب آقای پزشکیان بر کرسی ریاست‌جمهوری یکی از پرتکرارترین عبارات ایشان که تأثیر چشمگیری بر عملکرد دولت علی‌الخصوص انتصابات آن داشته است و همچنین طبق گفته خودشان گفتمان اصلی دولت است، همین مسئله "وفاق و وحدت ملی" است. اما مهم‌ترین مسئله‌ای که اینجا مطرح می‌شود این است که وحدت بر سر چه چیزی؟ ملاک، معیار و محوریت وحدت چیست؟ آیا صرف ایرانی بودن و توانمند بودن می‌تواند ما را به وحدت برساند؟ یا مسئله دیگری که در نشست خبری با اصحاب رسانه مطرح شد بحث وحدت طوائف در زمان پیامبر بود. همچنین این مسئله در پاسخ به سؤال خبرنگاری مطرح شد که از انتصاب عاملین فتنه ابراز ناراحتی کرد. آنچه که در این مجال به‌اختصار می‌توان توضیح داد این است که در تعالیم دینی ما، ولایت محوریت وحدت است ولاغیر. طوائف مختلف نیز در زمان پیامبر با قبول توحید یعنی نفی عبودیت غیر خدا و ولایت پیامبر به وحدت کلمه رسیدند، نه صرف کنارگذاشتن اختلافات. اختلافات و اشتباهات نیز هرکدام حدومرز خود را دارند. رهبر معظم انقلاب بارها بر مسئله لزوم وحدت و آشتی ملی تأکید کرده‌اند؛ اما خطوط قرمز آن را هم مشخص کرده‌اند. اساساً هر شخص و هر حکومتی که زیر لوای اسلام ناب حرکت می‌کند مجموعه‌ای از جاذبه‌ها و دافعه‌هاست. "قهری وجود ندارد، البته مردم ما با کسانی که در سال ۸۸ به ‌روز عاشورای حسینی اهانت کردند و با قساوت و لودگی و بی‌حیایی، جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر هستند و با آنها آشتی هم نمی‌کنند." به قطع، ما هیچگاه با عاملین و حامیان فتنه زیر پرچم وحدت نخواهیم رفت. هنوز خطبه تاریخی 88 معظم له را فراموش نکرده ایم که فتنه گران را ببخشیم و با آنها دست دوستی بدهیم. و اما نکته آخر، "شما تصور می‌کنی حق با شماست طرف مقابل تصور میکنه حق با اوناست حالا این تصوراته دیگه؟" مهم‌ترین نکته‌ای که از این صحبت استخراج می‌شود، نسبی‌گرایی معرفت‌شناسی و درنهایت پلورالیسم سیاسی است. یکی از مهم‌ترین مبانی پلورالیسم سیاسی، پلورالیسم معرفتی است. در این مبنا تمام گزاره‌های معرفتی قابلیت اتصاف به صدق و حق را دارند؛ بنابراین همه گروه‌های سیاسی و اجتماعی که از دیدگاه‌های ضدونقیض برخوردارند، می‌توانند بر حق باشند. این مبنای معرفت‌شناختی به نسبی‌گرایی، شکاکیت و نفی معیار معرفت می‌انجامد. هرچند تفصیل این مسئله در این مجال نمی‌گنجد؛ اما باید گفت که این تفکر خطرناک در عرصه سیاست پیامدهای خطرناکی دارد و به قطع این مبنا باطل است چرا که هر انسانی اصول پایه مبتنی بر یقین دارد و در نتیجه می‌توان به یک نظام یقینی رسید. پیامد منفی این مبنا در سیاست را این‌طور می‌توان بیان کرد که در حداقلی‌ترین مسئله چنانچه یقینی برای انسان حاصل نشود عزم و اراده پیش برد و به کمال رساندن آن عقیده امری دورازذهن و غیرممکن است. این مسئله که حقیقتی وجود ندارد و همه اینها صرف تصورات است، در جمهوری اسلامی ایران که مبنای آن اسلام ناب محمدی است را چگونه می‌توان قبول کرد؟ ✍یادداشت سیاسی از 🌺اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💐 https://eitaa.com/BasirateAshurai/