ظاهرا یکی از منافقین که قبلا از نیروی هوایی اخراج شده بود،تلفنی با اسکندری تماس میگیره
چندسال بنده خدا رو از نیروی هوایی اخراج کردن تا سال ۷۲ که دادگاه متوجه میشه اصلا اسکندری کاره ای نبوده و برمیگرده نیروی هوایی و بعدشم بازنشسته اش میکنن و سال ۸۰ هم سوار بر پراید تو کرج با خاور تصادف میکنه و از دنیا میره
🟤شهید مطهری و روایتی از ۴ ایمان امام!
آیتالله شهید مطهری در دوران حضور #امام_خمینی در نوفلوشاتو به دیدار ایشان رفت و روایت جالبی از این دیدار ارائه کرده است:
دوستانی که در دوره قم بودند میدانند که من لااقل 12 سال در خدمت ایشان تحصیل کردهام؛ باز در سفری که به پاریس رفتم چیزهایی از روحیه این مرد کشف کردم که نه تنها بر ایمان من بلکه بر حیرت من افزود.
وقتی که برگشتم رفقا پرسیدند چه دیدی؟ گفتم چهارتا «امَنَ» دیدم:
«امَنَ بِهَدَفِهِ» به هدفش ایمان دارد. دنیا جمع بشوند نمیتوانند او را از هدفش منحرف کنند.
«امَنَ بِسَبیلِهِ» به راهی که برای هدف خودش انتخاب کرده ایمان دارد، امکان ندارد او را از این راه منصرف کرد؛ شبیه همان ایمانی که پیغمبر به هدفش و به راه خودش داشت.
و «امَنَ بِقَوْمهِ». من دیدم در همه رفقا و دوستانی که من سراغ دارم احدی به اندازه ایشان به روحیه مردم ایران ایمان ندارد. افرادی به ایشان میگویند کمی آرامتر، مردم سرد میشوند، مردم از پا درمیآیند. میگوید مردم این طور نیستند که شما میگویید، من مردم را از شما بهتر میشناسم.
از همه بالاتر: «امَنَ بِرَبِّهِ».
در جلسه خصوصی ایشان به من گفت: «فلانی این ما نیستیم [که این نهضت را ایجاد کردهایم،] من دست خدا را حس میکنم.» آدمی که دست خدا و عنایت خدا را حس میکند و در راه خدا قدم برداشته، مصداق آن اصل قرآنی است: انْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْکمْ
تو اول یک قدم به طرف خدا بردار، خدا به تو عنایت میکند. آیه دیگر: انَّهُمْ فِتْیةٌ امَنوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدًی. وَ رَبَطْنا عَلی قُلوبِهِمْ اذْ قاموا.
راجع به اصحاب کهف میگوید جوانمردانی بودند، به پروردگارشان ایمان آوردند، اعتماد و تکیه کردند، خدا هم بر بینش آنها افزود. آنها برای خدا قیام کردند، ما هم دل آنها را محکم کردیم.
این را من در این مرد میبینم. برای خدا قیام کرده و خدای متعال یک قلب قوی به این مرد داده که اصلا تزلزل، ترس، بیم در این دل راه ندارد. اطبای فرانسه اخیرا قلب این پیرمرد 78 ساله را- که پانزده سال است حداقل دچار جنگ اعصاب است و جوانی آنچنان برومند را در یک سال و نیم پیش از دست داده- معاینه کردند گفتند قلب جوان بیست ساله است.
آینده انقلاب اسلامی، صص51-50.
تقریظ آیتالله شهید مطهری بر کتاب "مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان" با ترجمه و تحشیه آیتالله العظمی خامنهای
در روزهای ۴۸/۵/۲۷ الی ۴۸/۶/۱، این کتاب که از سوی مؤلف و مترجم اهدا شده است، در مشهد مطالعه شد.
بسیار کتاب مفید و لازمی است و در موضوعاتی مانند این موضوع زیاد باید نوشته و به همین خوبی باید تجزیه و تحلیل بشود جزاه الله عن الاسلام و المسلمین خیر الجزاء. مرتضی مطهری۴۸/۶/۱.
🟤زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
استاد شهید #مرتضی_مطهری، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته.
شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار #جمهوری_اسلامی است.
مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است.
شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح #تحول_حوزه متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و #اصلاحات_حوزه به تاریخ پیوست!
شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛
1- #متحجرین کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند.
2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به #دربار هم بودند!
همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند.
شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت!
در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند.
زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند.
مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد.
او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد.
دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند #هیئت_های_مؤتله گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد.
روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود.
در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود.
مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد.
این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود!
چنانکه همنشینی با امثال #حسین_نصر هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید.
🟤زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات #حسین_نصر(همان #ملیجک_فرح) که توسط #دهباشی و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند!
یا چنان که #قوچانی در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری #اعتدالگرا و #ملی_مذهبی به سان #بازرگان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند!
برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال #جعفریان می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در #هادی_نامه برای جا زدن مطهری در زمره حلقه #دارالتبلیغ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت)
مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است!
و نه آنچنان که #برجامیان آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است!
اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند #شریعتمداری است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند!
مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که #ابهام_استراتژیک پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید.
این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با #زرین_کوب و #آریان_پور به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال #عاشوری خرده می گرفت. مخالفت با #شریعتی(معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد.
مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه #حوزه_انقلابی دانست.
اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است.
شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت.
روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، #سکولارهای_عرفی و #سکولارهای_مقدس را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان #امام_خمینی و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد.
این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق #معلم_شهید_انقلاب_اسلامی و پرچمدار و نماد #حوزه_انقلابی است.
🟤روایت #آیت_الله_شهید_مطهری از شاخصه های عالم دینی در نگاه آیت الله العظمی #میرزای_شیرازی
داستانى را من خيلى سابق از يكى از علماى قم شنيدم. در ميان علما و #مراجع گذشته در اين صد سال اخير، مرحوم ميرزاى شيرازى (ميرزاى بزرگ، مرحوم حاج ميرزا محمدحسن، همانكه #تنباكو را تحريم كرد) از كسانى است كه در علم و در عقل و در تقوا تقريباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنويت شايد در طبقه مراجع كسى به حد او نرسيده يا كمتر رسيده است، و ظاهرش هم هيچ نشان نمى داد، خيلى مرد عجيبى بوده است.
در يكى از شهرستانها يك ملايى بوده است، بعضى از دوستان ميرزا گفته بودند ما نامهاى خدمت ايشان نوشتيم و از ايشان تأييد خواستيم كه اين آقا در اين شهرستان هست؛ مرتب نامه به ايشان نوشتيم كه فلان شخص در اين شهر مردى است خيلى عالم، در اين حد عالم است، #مجتهد است و خيلى هم باتقوا، شما ايشان را تأييد كنيد، مثلًا اجازه به ايشان بدهيد.
مى گويد: ما نامه نوشتيم، ميرزا جواب نداد. بار ديگر نامه مىنويسد، باز تعريف مىكند كه اين مردى است بسيار عالم و باتقوا، هم علمش را تأييد مى كند و هم تقوايش را. باز ميرزا جواب نداد.
تا بالاخره آن كسى كه اينهمه او را تأييد مى كرده بلند مى شود مى رود سامره كه چرا ميرزا جواب نداد، آيا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه براى اين آقا تأييد خواستيم شما تأييد نكرديد، چرا نامه هاى ما را جواب نداديد، آيا حرف ما را قبول نداريد كه او مرد عالم و باتقوايى است؟
[میرزای شیرازی] فرمود: چرا، همه حرفهاى شما را قبول كردم. پس چرا شما تأييد نكرديد؟
فرمود: تو همواره در نامه هايت نوشتى كه اين چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در يك نامه ات ننوشتى كه #عقلش در چه حدى است؟
براى ملّا٬ علم و تقوا كافى نيست، عقل و فكر و دورانديشى و هوشيارى و ادراك شرايط زمانِ خودش و شناختن مردم، اينها خودش ركن اساسى است.
خيلى هم عالم و باتقوا باشد اما يك آدم #ساده_دل، نتيجه چيست؟ #ابزاردست #شيّادها مىشود، يعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام ها، ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فايدهاش چيست؟
تو هيچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى. من نمى توانم كسى را فقط به دليل علم و تقوا تأييد كنم درصورتىكه براى من محرز نيست كه از نظر عقل و تدبير و هوشيارى و درك شرايط زمان و درك و شناخت مردم در چه حدى است.
بسيار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است، اما من نمى توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست كسى بدهم كه عقلش براى من محرز نيست.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج27، ص 498)
حاشیه
در عصر حاضر با پدیده #سکولارهای_حوزوی مواجهیم که تمرکز خود را بر #مرجع_سازی قرار داده اند و سوگمندانه٬ مهم ترین شاخصه مورد تاکیدشان٬ تسلط به اصطلاحات علمی است و کمتر به توانمندی و صلاحیت افراد در اداره مقدرات اسلام و لوازم آن توجه دارند.
آنان با سلب مسؤولیت سیاسی/اجتماعی از خود٬ مرجعیت شیعه را از یک نهاد مقتدر و کارآمد به خرده جریانی کم اثر که صرفا جایگاه دانشی دارد٬ تقلیل داده اند.
آنگونه که خواندید٬ سلف صالح ما٬ همواره در صلاحیت سنجی مجتهدان٬ به عقل و تدبیر و صلاحیت های مدیریتی فراتر از علم و تقوا٬ تاکید داشته اند.
مساله ای که اگر اکنون مورد توجه #نوشریعتمداریها قرار می گرفت٬ در پرهیز آنان از ریاست دینیه و عدم دعوت به خود و گریز از فعال کردن گسل های اختلاف و انشقاق٬ کفایت می نمود.
🟤پیام امام خمینی به مناسبت شهادت استاد مطهری
بسم الله الرحمن الرحیم
انا للَّه و انا إلیه راجعون
این جانب به اسلام و اولیای عظیم الشان آن و به ملت اسلام و خصوص ملت مبارز ایران ضایعه اسفانگیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالیمقام مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی مطهری- قدس سره- را تسلیت و تبریک عرض میکنم. تسلیت در شهادت شخصیتی که عمر شریف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد، تسلیت در شهادت مردی که در اسلامشناسی و فنون مختلفه اسلام و قرآن کریم کم نظیر بود. من فرزند بسیار عزیزی را از دست دادم و در سوگ او نشستم که از شخصیتهایی بود که حاصل عمرم محسوب میشد.
در اسلام عزیز با شهادت این فرزند برومند و عالِم جاودان ثُلمهای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست. و تبریک در داشتن این شخصیتهای فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوه خود نورافشانی کرده و میکنند. من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات میبخشند و به ظلمتها نور میافشانند، به اسلام بزرگ، مربی انسانها و به امت اسلامی تبریک میگویم. من گرچه فرزند عزیزی را که پاره تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد. مطهری که در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود، رفت و به ملا اعلی پیوست، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفیاش نمیرود.
تروریستها نمیتوانند شخصیت انسانی مردان اسلام را ترور کنند. آنان بدانند که به خواست خدای توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصممتر میشوند. ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشههای گندیده رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پای نمینشیند. اسلام عزیز با فداکاری و فدایی دادن عزیزان رشد نمود. برنامه اسلام از عصر وحی تا کنون بر شهادت توام با شهامت بوده. قتال در راه خدا و راه مستضعفین در راس برنامههای اسلام است. مَا لَکُم لا تُقاتِلونَ فِی سَبیلِ اللهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرّجالِ وَ النّساءِ وَ الولدانِ. «۱»
اینان که شکست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیر انسانی میخواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در اسلام را بترسانند، بد گمان کردهاند. از هر موی شهیدی از ما و از هر قطره خونی که به زمین میریزد، انسانهای مصمم و مبارزی به وجود میآید. شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور کنید و الّا ترور فرد هر چه بزرگ باشد، برای اعاده چپاولگری سودی ندارد. ملتی که با اعتماد به خدای بزرگ و برای احیای اسلام بپاخاسته با این تلاشهای مذبوحانه عقبگرد نمیکند. ما برای فداکاری حاضر و برای شهادت در راه خدا مهیا هستیم.
این جانب روز پنجشنبه سیزده اردیبهشت 58 را برای بزرگداشت شخصیتی فداکار و مجاهد در راه اسلام و ملت، عزای عمومی اعلام میکنم و خودم در مدرسه فیضیه روز پنجشنبه و جمعه به سوگ مینشینم. از خداوند متعال برای آن فرزند عزیز اسلام رحمت و غفران و برای اسلام عزیز عظمت و عزت مسالت مینمایم. سلام بر شهدای راه حق و آزادی.
روح الله الموسوی الخمینی
(صحیفه امام خمینی، ج7، ص178)
🟤توصیه امام خمینی به جوانان پیرامون استفاده از آثار استاد شهید مطهری
بسم الله الرحمن الرحیم
گرچه انقلاب اسلامی ایران- به رغم بدخواهان و ماجراجویان- به خواست و توفیق خداوند متعال به پیروزی رسید و نهادهای اسلامی- انقلابی یکی پس از دیگری در ظرف تقریباً یک سال با آرامش و موفقیت انجام گرفت، لکن بر ملت ما و به حوزههای اسلامی و علمی خسارتهای جبران ناپذیر نیز به دست منافقین ضد انقلاب واقع شد؛ همچون ترور خائنانه مرحوم دانشمند و اسلامشناس عظیم الشان حجت الاسلام آقای حاج شیخ مرتضی شهید مطهری- رحمه الله علیه.
این جانب نمیتوانم در این حال احساسات و عواطف خود را نسبت به این شخصیت عزیز ابراز کنم. آنچه باید عرض کنم درباره او آن است که او خدمتهای ارزشمندی به اسلام و علم نمود و موجب تاسف بسیار است که دست خیانتکار، این درخت ثمربخش را از حوزههای علمی و اسلامی گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن، محروم نمود.
مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانهای محکم برای حوزههای دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای ملت و کشور بود.
خدایش رحمت کند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جایگزین فرماید.
اکنون شنیده میشود که مخالفین اسلام و گروههای ضد انقلاب درصدد هستند که با تبلیغات اسلام شکن خود دست جوانان عزیز دانشگاهی ما را از استفاده از کتب این استاد فقید کوتاه کنند.
من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهد توصیه میکنم که کتابهای این استاد عزیز[شهید مطهری] را نگذارند با دسیسههای غیر اسلامی فراموش شود.
از خداوند متعال توفیق همگان را خواهانم. و السلام علی عباد الله الصالحین.
27 اسفند ماه 58
29 ربیع الثانی 1400
روح الله الموسوی الخمینی