#عُدَی_بن_حاتم
🍂پسر حاتم طایی به نام عُدی، رئیس قبیله بود. خواهرش سفانه، برای او از #پیامبر صلیالله علیه و آله بسیار توصیف کرد. پس او به قصد دیدن #پیامبر صلیالله علیه و آله به مدینه آمد. #پیامبر صلیالله علیه و آله او را به خانه بردند و فرشی را با دست خود برای او گسترانیده و تکلیف به نشستن کردند.
چون فرش گنجایش بیش از یک نفر را نداشت، گفت: «شما بفرمایید.»
#حضرت قبول نکرده و او را روی فرش نشانیدند و خود روی زمین نشستند.
🍂 عُدی گوید:
«یقین پیدا کردم که #پیامبر، هوای سلطنت و ریاست ندارد که اینطور مرا احترام میکند.
پس #پیامبر صلیالله علیه و آله اسلام را بر من عرضه کردند و من قبول نمودم.»
📚 پیغمبر صلیالله علیه و آله و یاران، ج 4، ص 260.
✨اسحاق بن عمّار گوید:
«به #امام_صادق علیهالسلام عرض کردم:
مردی وارد مجلس میشود و انسان به احترامش به پا میخیزد، چطور است؟»
فرمودند: «مکروه است؛ مگر آن مرد #اهل_دین باشد.»
📚 بحار، ج 75، ص 466، تفسیر معین.
https://eitaa.com/Bayynat