🎼 پادڪست بسیار زیبا 🎤 حجت الاسلام عالی ✅ #حقیقت آثار گناه ⏱ ۷ دقیقه و ۳۶ ثانیه https://eitaa.com/Bayynat

💢 زمان پرداختن به فلسفه غرب استاد عبدالرسول #عبودیت (شاگرد علامه #مصباح_یزدی و عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی): 🔸 تا انسان در فلسفه اسلامی اهل نظر نشده است، نباید سراغ #فلسفه_غرب برود که او را به #شکاکیت می‌کشاند. وقتی اهل نظر شد، مطالب خوبشان را می‌گیرد و اشتباهاتشان را فرو می‌گذارد. 🔸 تا وقتی انسان صاحب‌نظر نشده است، ذهن او منفعل است، شکاکیت را قبول کرده، باور نمی‌کند که ممکن است فیلسوفان اسلامی هم #حقیقت را گفته باشند. 🔸 بسیاری از کسانی که ابتدا با فلسفه غرب شروع می‌کنند، در روح خود قبول می‌کنند که فلسفه اسلامی یاوه‌هایی است که فیلسوفان جزم ‌گرا بافته‌اند و دیگر حاضر نیستند به آن دل بدهند و با آن کنار آیند 👈 با اینکه صاحبنظران درجه یک فلسفه #غرب چنین رویکردی به فلسفه اسلامی ندارند. 🔸 کار کردن در فلسفه غرب، برای کسی که هنوز قدرت تجزیه و تحلیل پیدا نکرده است، حتی همراه با نقد استاد، درست نیست. 🍃 فرازی از سیرمطالعاتی استاد عبودیت https://eitaa.com/Bayynat

✨ شاگردی از استاد پرسید: آیا واقعا فکر می‌کنید خدا هست؟! استاد در پاسخ گفت: ✨ برای این پرسش‌ پاسخ‌های زیادی داده شده است. اما پاسخ هر کسی از دل زندگی‌خود او بیرون می‌آید. شیوه و طرز زندگی تو بیانگر اعتقاد و تفکر تو در مورد خداست. ممکن است به زبان بگویی خدا هست، اما زندگی‌ات با صدای بلند خدا را انکار کند. ممکن است در ظاهر به خدا باور نداشته باشی، اما زندگی‌‌ات با صدای بلند خدا را تأیید کند. بنابراین اعتقاد تو به خدا، بستگی به رنگ و بوی زندگی تو دارد. اگر کسی ادعا کند به خدا باور دارد، اما زندگی خود را وقف آن چیزهایی که خدا را سرچشمه‌ آن‌ها می‌داند نکند‌، در عمل خدا را تکذیب کرده است. خدا سرچشمه حقیقت و زیبایی و خیر یا برخوردار از آنها در حدّ کمال است... تصدیق خدا، خرج کردن عُمر در پای درک و دریافت این سه و بذل و نثار این سه است. این زندگی توست که تعیین‌کننده است. هر چه بیشتر خود را از سر خلوص و فارغ از سوداهای نفسانی، به #حقیقت، #زیبایی و #نیکوکاری بسپاری، با زندگی خویش اذعان کرده‌ای که خدا هست... https://eitaa.com/Bayynat

#عشق_به_علم! ⭕️ علامه #میرحامد_حسین، کتاب #عبقات‌الانوار را به سادگی و آسانی و رفاه و خدمه و گروه تحقیق ننوشت، او در راه تألیف چنین کتاب عظیمی، خود به تنهایی سخت‌ترین سفرها و پرزحمت‌ترین کارها را عاشقانه پذیرفت. زیرا همه اسناد و منابع تتبّع و تحقیق را در اختیار نداشت، به ویژه کتاب‌ها و منابع اهل سنت را. گاهی به عنوان خادم و کارگر در یکی از روستاهای دور افتاده شهر مکه به خانه عالمی سنی وارد شد تا در کتابخانه او به کتابی که دنبالش می‌گشت، دست یابد و موفق هم شد. وقتی هم فرزند جوانش از دنیا رفت، مراسم کفن و دفن و تشییع و مجلس سوگواری را به دیگران واگذارد تا یک ساعت هم که شده وقتش را جز در تألیف عبقات الانوار صرف نکند! زمانی به مصر رفت و کتابی را که می‌خواست پیدا کرد و با کشتی برگشت، در کشتی مشغول مطالعه کتاب بود که باد تندی کتاب را از دستش گرفت و به دریا افکند و سید به دنبال کتاب خود را به دریا زد و کتاب را گرفت! وقتی هم‌سفران او را گرفتند و در کشتی نشاندند و سؤال کردند که چرا خودت را به دریا پرت کردی؟! کتاب را نشان داد و جواب داد: به خاطر این کتاب! پ‌ن: زلیخا گفتن و یوسف شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن... و دیدن کجا و به دریا پریدن کجا...!!! یارب! چه بنده‌هایی داری که برای #علم و #خدمت_به_اسلام و #اهل‌بیت_علیهم‌السلام و #حقیقت سر از پا نمی‌شناختند!!! https://eitaa.com/Bayynat