#خاطره‌ای_از_جهان‌پهلوان_تختی ⭕️ جهان پهلوان تختی، یک ماشین بنز ۱۷۰ سبزرنگ داشت. همیشه برای تعمیر به تعمیرگاه نادر می‌آمد که مالکانش دو شریک بودند به نام‌های علی و آوانس، مردمی که گرفتاری یا مشکلی داشتند، برای تختی نامه می‌نوشتند و به صاحبان این تعمیرگاه می‌دادند تا به دست تختی برسانند! یک روز در این تعمیرگاه نشسته بودیم که آقای تختی بدون ماشینش آمد. گفتیم ماشین کو؟ آقا تختی گفت: دیشب ماشین را دزدیدند. آوانس با شنیدن این حرف گفت: آقا موقع رفتن ماشین من‌رو ببر تا ببینم چه خواهد شد!!! یک هفته بعد، در تعمیرگاه نادر بودیم که چند نامه به تختی دادند. پهلوان در حالی که یکی از نامه‌ها را می‌خواند، یک دفعه خنده‌ بلندی کرد و گفت: نامه آقا دزده است❗ نوشته ماشینت مقابل شیر پاستوریزه پارک شده و شرمنده‌ام که ماشینت رو دزدیدم! به همراه تختی به محلی که سارق گفته بود رفتیم. ماشین آن‌جا بود، تختی دور ماشین چرخید و گفت: لاستیک‌ها، تودوزی، ‌ضبط و همه چیز ماشین نو شده! سارق بعد از این‌که فهمیده بود ماشین جهان پهلوان تختی رو دزدیده از کارش پشیمون شده و برای عذرخواهی همه چیز ماشین رو نو کرده بود. بعد که سوار ماشین شدیم، تختی گفت: عمو حیدر! بیا مبلغی که برای ماشین من خرج شده را به خیریه بدهیم... در واقع پهلوان تختی، هر وقت می‌توانست به مردم خدمت می‌کرد. حتی زمانی که چنین اتفاقی برای او افتاد! در یک کلمه بگویم تختی قهرمانی مردمی بود. 📚 خاطره علی‌اکبر حیدری، دوست جهان پهلوان تختی و دارنده نشان برنز المپیک ۱۹۶۴ توکیو⚘ https://eitaa.com/Bayynat