✅ ماجرای ضامن آهو در کتاب #شیخ_صدوق(ره)
داستان #ضامن آهو آن گونه که بین عموم مردم مشهور شده، نیست و در منابع قدیم #متفاوت است.
روایت اصلی این داستان را شیخ صدوق(ره) بیش از هزارسال پیش در کتاب «عیون اخبار الرضا علیه السلام» آورده است.
وی تنها با دو #واسطه از ابومنصور محمد بن عبدالرزاق (متولی شاهنامه ابومنصوری) که از #قدرتمندان و زورمندان روزگار بوده نقل می کند:
در جوانی برای #اهالی مشهدالرضا علیه السلام و زائرانی که به آن جا می رفتند، مزاحمت ایجاد می کردم.
تا این که یک بار با یک یوزپلنگِ (آموزش دیده) برای شکار آهو به آن حوالی رفته بودم.
یوز شکاری ام را دنبال آهویی فرستادم و آهو تا نزدیک دیوار محوطه زیارتگاه امام رضا علیه السلام رفت، ولی یک باره هر دو در مقابل آن ایستادند. گاهی که آهو به سوی دیگری می رفت، یوز به دنبالش می دوید، ولی وقتی به محوطه زیارتگاه پناه می برد، یوز از دنبال کردنش دست بر می داشت!
سرانجام آهو به یکی از اتاقهای #زیارتگاه وارد شد و هنگامی که به دنبالش رفتم آن را نیافتم. از ابونصر مقری (که در محوطه بود) پرسیدم: آهویی که وارد محوطه شده بود، کجاست؟ گفت: من ندیده ام!
از آن روز نذر کردم که دیگر زائران امام رضا علیه السلام را آزار ندهم و راهشان را نبندم. همچنین از آن به بعد هرگاه حاجتی داشتم به #زیارت_حضرت می آمدم و حاجتم روا می شد. یک بار از خدا خواستم که فرزند #پسری به من ببخشد که چنین شد. هنگامی که پسرم به بلوغ رسید و کشته شد، مجددا به #مشهد الرضا علیه السلام رفتم و باز هم فرزند #پسری از خدا خواستم که خداوند برای بار دوم پسری به من داد و هیچ #حاجتی را در آن جا از خدا نخواسته ام، مگر این که #روا شده است!
📚منابع:
عیون اخبار الرضا (ع) ، تالیف شیخ صدوق ره، ج2، صص، 285-286.
https://eitaa.com/Bayynat