.
دومین روز از محرم بود
کاروان در احاطه ی عدوان
می رسد بر زمین رملی و پست
دور آن تپه ها و نخلستان
کرد پرسش امام از یاران
نام این سرزمین چه می باشد
عرض کردند کربلا مولا
گفت بر حق پناه می باید
گفت باید پناه بر او برد
از هجوم هزار حزن و بلا
ما همین جا فرود می آییم
که خدا وعده دادهاست به ما
به خدا این همان مکان باشد
این محل قرار اشترهاست
آن محل خیمه ها شود بر پا
آن طرف تر محل مقتل ماست
به زمین خون ما شود جاری
در همین گوشه از زمین خدا
که نبی گفته ام که می شکنند
در همین جا حریم حرمت ما
چونکه یاران او پیاده شدند
با سلاحش حسین شد مشغول
زمزمه می نمود شعری را
که ازآن گشته بود سنگ ملول
آمدت روزگار بس به شتاب
چه فراوان پگاه و شام سیاه
که درآن کشته گشت طالب حق
هیچ نایافتت تغیُّر راه
بر خداوند باز می گردد
در دو عالم تمام امور
هر چه موجود زنده در دهر است
از همین راه می نماید عبور
ام کلثوم ناله ها سر داد
وا محمد، علی و وا اُمّا
وا حسن وا حسین و وای به ما
از بلایای سخت بعد شما
آمد از شهر کوفه باز خبر
لشکری آید از برای قتال
جریان واضح است بر همگان
نبود بر حسین هیچ مجال
خطبه ای خواند امام بر یاران
گفت بی پرده بعد حمد و ثنا
آخر کار ماست کشته شدن
گر چه باطل عدوست حق با ماست
وای مردم مگر نمی بینید
حق رها گشته می شود پامال
نهی از منکری نمی گردد
فعل معروف رفته از اعمال
مومنی گر بخواهد از خالق
مرگ را این زمانه حق دارد
مرگ باشد سعادت و ماندن
هست با اهل ظلم ننگ ابد
سوی من نامه ها فرستادید
آمدم تا به سوی شهر شما
بر سر عهد اگر نمی مانید
به کناری روید از ره ما
کوفیان در جواب همچون سنگ
پای وجدان و دینشان همه لنگ
عافیت جو و پست، بنمودند
بر تن خویش جامه ای از ننگ
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سیزدهم مهر نود و پنج
آخرین بازنگری ۱۷ تیر ۱۴۰۳
#امام_حسین
@Beh_to_az_door_salam