eitaa logo
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
458 دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
13.7هزار ویدیو
133 فایل
🌸 ظـ‌ه‍وࢪ بسیاࢪ نزدیک استــ :( @Beh_to_az_door_salam ادمین تبادلات: @ya_zah_raa مدیر اصلی @Asmahasani12 ادمین رمان @Loiaa009979
مشاهده در ایتا
دانلود
مشغول آشپزی بودم آشوب عجیبی در دلم افتاد مهمان داشتم به مهمان ها گفتم: شما آشپزی کنید من الان برمیگردم رفتم نشستم برای ابراهیم نماز خواندم دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند و یک بار دیگر بیاید ببینمش ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم رنگش عوض شد و سکوت کرد گفتم: چه شده مگر؟ گفت: درست در همان لحظه می‌خواستیم از جاده‌ای رد شویم که مین گذاری شده بود اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند می‌دانی چی می شد ژیلا؟ خندیدم... با خنده گفت: تو نمیگذاری من شهید بشوم تو سدّ راه شهادت من شده‌ای... بگذر از من... 🥲 راوی: همسر شهید 💚 🕊🌱 شبتون حسینی
مشغول آشپزی بودم آشوب عجیبی در دلم افتاد مهمان داشتم به مهمان ها گفتم: شما آشپزی کنید من الان برمیگردم رفتم نشستم برای ابراهیم نماز خواندم دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند و یک بار دیگر بیاید ببینمش ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم رنگش عوض شد و سکوت کرد گفتم: چه شده مگر؟ گفت: درست در همان لحظه می‌خواستیم از جاده‌ای رد شویم که مین گذاری شده بود اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند می‌دانی چی می شد ژیلا؟ خندیدم... با خنده گفت: تو نمیگذاری من شهید بشوم تو سدّ راه شهادت من شده‌ای... بگذر از من... 🥲 راوی: همسر شهید 💚 🕊🌱 شبتون حسینی