#حکایت_کارهای_ارزشمدار_سایر_مدارس
#گیلان_رشت
«بسم رب الشهداء والصدّیقین»
#شهید_گمنام
#فاطمیه
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
ای که نامت به بلنــدای سپیـــدار ، شهید!
ای ســـرت لایق سربازی و ایثـــار ، شهید!
پیِ گمنـــامی خود رفتی و خوشنام شدی
جـــلوهٔ نـام تو شــد تازه پـدیـدار ، شهید!
اینک ای یوسف گمگـشته ، سرِ محمل نور
چه عـــزیز آمده ای بر ســـرِ بازار ، شهید!
آنقـَــدرَ اســـم تو پــر کـــرد خیـــابانهــا را
گم نشد نام تو از چشـــم خــریدار، شهید!
حکمتی داشــته اینگــونه که پنهان ماندی
از نگـــاه بـد نامحـــــرم و اغیـــار ، شهید!
خوش درخشیـدی از آغاز و نوشـتند تو را
در صـف گمشــدگان در دلِ پیـکار ، شهید!
در نمـــاز شـب آخـــر چه تـلاوت کــردی؟
که شـدی بی خبـر آمــادهٔ دیــدار ، شهید!
بی نشانی شده حک روی پلاکت که شوی
وارث غــربت آن مـــادر غمــخوار ، شهید!
فاطمـــه خواستــه در بزم عــزایش باشی
فاطمیـه شود از عطـر تو سرشـار ، شهید!
ردّ "یا فاطمـه" بر صفحهٔ پیشـانی توست
که شدی در نظرش ، محرم اسرار ، شهید!
📝رقیه سعیدی(ڪیمیا)