قدر خوبی های آدم هایی را که در زمان مشکلات و سختی ها به ما کمک کردند بدانید زیرا این ها همان افرادی هستند که زمانی که در درد و رنج بودید کمک تان کردند. دقیقا زمانی که به غیر از آن ها هیچ کس دیگری به شما توجهی نکرد
نمکدان دو عالم را
به دست خود نمک کردم
به چشم خویشتن دیدم
که دستِ بی نمک دارم...
#صائب_تبریزی
@Benam_pedar_madar
از گلوی خود بریـدن وقت حاجت همـت است
ورنه هر کس گاه سیری پیش سگ نان افکند
رحـم کن بر ناتـــوانان، کز دهانِ شکوه مور
می تواند رخنــه در ملـــــک سلیـمان افکند
#صائب_تبريزی
@Benam_pedar_madar
#پند
گر طلبکار حضوری لب به غیبت وامکن
عیب خود پوشیده و از دیگران پیدا مکن
دورباش هرزه گویان است مهر خامشی
ایمنی میخواهی از زخم زبان، لب وا مکن
آبروی خود به گوهر کن مبدّل چون صدف
هیچ جز همت، گدایی از در دل ها مکن
چون کشیدی پای در دامان تسلیم و رضا
تیغ اگر چون کوه بارد بر سرت پروا مکن
#صائب_تبریزی
@Benam_pedar_madar
.
عقل در اصلاحِ ما بیهوده کوشش میکند
نیست پروای پدر، مجنونِ مادرزاد را
#صائب_تبریزی
@Benam_pedar_madar
غمگین نیم که خلق شمارند بد مرا
نزدیک میکند به خدا، دست رد مرا
•| #صائب_تبریزی |•🌿
@Benam_pedar_madar
.
با کمال احتیاج از خلق استغنا خوش است
با دهان خشک مردن بر لب دریا خوش است
نیست پروا تلخکامان را ز تلخی های عشق
آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است 🌸
#صائب_تبریزی
@Benam_pedar_madar
حاصل عمرِ ز خود بیخبران آه بُوَد
هرکه از خویشتن آگاه شد، آگاه بود
نتوان در حرم قدس به پرواز رسید
پر سیمرغ در این راه پرِ کاه بود...
از وصول آنکه زند دم، خبر از راهش نیست
آن بُوَد واصل این راه که در راه بود
ای که کام دو جهان را ز خدا میطلبی
هر دو موقوف به یک آه سحرگاه بود
غافل از مور مشو گرچه سلیمان باشی
که ز هر ذره به درگاه خدا راه بود
از وصال رخ او بیادبان محرومند
گل این باغ ز دستیست که کوتاه بود
میرسد جاذبۀ عشق به فریاد مرا
یوسف آن نیست که پیوسته در این چاه بود
«صائب» از کشمکش ردّ و قبول آسودهست
هرکه را روی دل از خلق به اَلله بود
#شعر
#صائب_تبریزی
@Benam_pedar_madar