eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
121.5هزار عکس
124.7هزار ویدیو
208 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐 امروز ۱۹ اردیبهشت ماه سالروز شهادت مدافع حرم" جواد الله کرمی " گرامی باد
4_5800917726310433416.mp3
16.24M
🎼عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت ........بگویم بنویسم 👤حاج میثم مطیعی 🍁بیرون نشود عشق توأم ‌ تا ابد از دل ...!!
🍞نون خشک یا کباب!🍗 🔶 عصر بود که از شناسایی آمد. انگار با خاک حمام کرده بود. از غذا پرسید. نداشتیم. یکی از بچه‌ها تندی رفت، از نزدیکی شهر چند سیخ کوبیده گرفت. 🔶 کباب‌ها را که دید، داد زد: «این چیه؟» زد زیر بشقاب و گفت: «هرچی بسیجی‌ها خوردن، از همون بیار. نیست، نون خشک بیار.» 🔶 شهید غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری 🌺❤️🌺❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺گلایه شهید حاج قاسم سلیمانی به حوزه و دانشگاه به دلیل بی توجهی به اندیشه امام و رهبری ❤️❤️❤️❤️❤️
ساعت⏰ رفتنت 👣 زمین هم ارام و قرار ندارد✨ دل من که به جای خود❣🍃 ❤️❤️❤️❤️❤️
نیمه‌ی ماه رمضان بى تو سپر شد آقا عُمر ما بود که دور از تو هـدر شد آقا چه شود این رمضان وصل شما پا بدهد چهـارده روز که در هجـر تـو سـر شد آقا ▪️اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ ▫️مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیها
🔹آهسته پشت دیوار موضع گرفتیم و از صدای پا احساس کردیم دشمن پشت دیوار اتاق است. 🔹فاصله ما تنها یک دیوار 30، 40 سانتی متری بود. تکفیری ها هم متوجه ما شده بودند و با صدایی وحشت زده و خشن گفتند: «مین؟ مین؟» به زبان عربی یعنی (تو کی هستی؟) می خواستند بفهمند که بالاخره خودی هستیم یا غریبه؟ 🔹حسن ضامن نارنجک را کشید و آن را داخل حفره دیوار پرت کرد و گفت: «شیعه علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (ع)» نارنجک با صدایی بلند منفجر شد. ناله تکفیری ها به گوش می رسید. 🌷
داشتن یک فرزند پسر پس از چهار فرزند دختر، آرزوی خانواده بود👌. مادر بزرگ نذر کرده بود که اگر خداوند دعایش را اجابت کند و یک نوه پسر به او عطا کند، برای خانم زینب (س) قربانی کند؛ خیلی زود هم دعایش مستجاب شد.😍 شبِ به دنیا آمدنش کولاک برف روستای‌شان را در بر گرفته بود و مسیرهای منتهی به سمت روستا قطع شده بود🙁. زنان با پای پیاده شروع به جستجوی قابله کردند تا مادر بتواند پسری که زندگی خانواده را حتی پیش از به دنیا آمدن دگرگون کرده بود، به دنیا بیاورد.. به دنیا آمد و اسم او را «رضا» گذاشتند🌹. رضانسبت به پدر و مادرش رفتار نیکویی داشت و به آنها عشق می‌ورزید اما به اندازه عشق او نسبت به پروردگارش نبود☝️. او عاشق بود؛ عاشق اطاعت و بندگی خداوند. نور درونش او را با تمام وجود به سمت خداوند متعال سوق می‌داد. هر یک از اعمالش دری از طاعت و بندگی را به رویش باز می‌کرد❤️. نسبت به غیبت بسیار حساس بود؛ کسی که زبان به غیبت می‌گشود را به سکوت دعوت و با نرمخویی او را نکوهش می‌کرد. ✅نظری نمی‌داد مگر اینکه قبلاً آن را با مقیاس شرع سنجیده باشد. نسبت به حریم خصوصی دیگران به شدت حساس بود.🌹 در حالی که پدرش را از دست داده بود و تنها پشت و پناه مادرش بود، اشتیاق درونی او را به سمت و سویی دگر می‌کشاند؛ اومشتاقِ جهاد بود.✌️ زندگی «رضا» همانطور که از ابتدا به با نگاه و مدد عقیله بنی هاشم اغاز شد، به پایان خوش شهادت رسید💔 شهید مدافع حرم رضا علی قانصوه🌹
💠یک روز ظهر وارد خانه شد، سلام کرد، خیلی خسته و گرفته بود، یک ساک دستش بود، آن روز از صبح به مراسم تشییع شهدای گمنام رفته بود، آرام و بی‌صدا به اتاقش رفت. 💠صدا کرد:  مادر، برایم چای می‌آوری؟ برایش چای ریختم و بردم. وارد اتاقش شدم، روی تخت دراز کشیده بود، من که رفتم بلند شد و نشست. 💠پرسیدم: چه خبر؟ در جواب من از داخل ساکش یک پرچم سه‌ رنگ با آرم «الله» بیرون آورد.  پرچم خاکی و پاره بود. اول آن را به سر و صورتش کشید و بعد به من گفت: «این را یک جایی بگذار که فراموش نکنی. هروقت من مُردم آن را روی جنازه‌ام بکش». 💠خیلی ناراحت شدم، گفتم:«خدا نکند که تو قبل از من بری». اجازه نداد حرفم را تمام کنم، خندید و گفت: «این پرچم روی تابوت یک شهید گمنام تبرک شده است» 💠وقتی من مُردم آن را روی جنازه من بکشید و اگر شد با من دفنش کنید تا خداوند به‌ خاطر آبروی شهید به من رحم کند و از گناهانم بگذرد و شهدا مرا شفاعت کنند». 💠نمی‌دانست که پرچم روی تابوت خودش هم یک روزی تکه تکه برای شفاعت دست همه پخش می‌شود.... ✍به روایت مادربزرگوارشهید 🌷 ولادت : ۱۳۶۳/۶/۲ مشهد شهادت : ۱۳۹۳/۲/۱۹ حلب ، سوریه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 🌺🍃 یك نفر باید بیاید تا زمین زیبا شود یك نفر باید بیاید تا شقایق وا شود یك نفر باید صداقت را بیاموزد به خاك در نگاه مهربانش خاك دل دریا شود یك نفر باید پر پرواز باشد سار را همزبان و همدم این مرغك تنها شود آن نفر آری تو هستی تكسوار آسمان حرمت چشم تو باید شام را فردا شود من كه در خود از فراق یاسمن ها گم شدم شاید این من در صدای سینه ات پیدا شود 🌺🍃 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب ای دل شب مستانگی جان و تن است قفل دلم دست امــام است 🍃🌸🍃🌸🍃 امشب آرامش من ذکر باشد و بس ایها الناس بدانید عشق من است...
مداحی_آنلاین_آقای_کریمم_یار_قدیمم.mp3
5.21M
🍃آقای کریمم یار قدیمم 🍃اسمت رو مینویسم روی عقیقم 🎤 👌فوق زیبا
✍»امام خامنه‌ای: ✅»اگر بنده در زندگى توفيقى داشتم اعتقادم اين است كه ناشى ازهمان بِری ّ(نيكى) است كه به پدر ، بلكه به پدر و مادر انجام داده ام 🔹»رهبرمعظم وپدرشان آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای
♥️🇮🇷♥️ 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 📚 🔸راه دهم... خیلی دوست داشت یک زمانی، یک جایی، یک حالی نصیبش شود. می دانست که چه کار کند! خود حاج قاسم می گوید: همیشه دلم می خواست کف پای مادرم را ببوسم، ولی نمی دانم چرا این توفیق نصیبم نمی شد. آخرین بار قبل از مرگ مادرم که دیدنش آمدم، بلاخره سعادت پیدا کردم و کف پای مادرم را بوسیدم. با خودم فکر کردم که حتما رفتنی ام که خدا توفیق داد و این حاجتم بر آورده شد. قطره قطره اشک از چشم حاجی می چکید روی صورتش. آرام دستش را بالا آورد و اشک ها را پاک کرد و لب زد: نمی دانستم دیگر این پاهای خسته را نخواهم دید تا فرصت بوسیدن داشته باشم. ♥️♥️♥️ خیلی از جوان ها، قد و بالا که پیدا می کنند، مدرک و قدرت و زیبایی که نصیبشان می شود، دیگر ادب و احترام را کنار می گذارند. اولین گام انسانیت، فهم رموز عالم است؛ و والدین رمز بزرگ سعادت فرزندان است. ✌️ •┈┈••✾❀🕊💖🕊❀✾••┈┈•
🦋*﷽*🦋 در مکتب سردار شهید ميثمي شهيد شد.مي‌خواستم خانواده‌اش را ببرم معراج. گفتم سوار ماشين سپاه شدند. هر كاري كردم، راه نيفتاد. خراب شده بود. حس كردم ميثمي بد جوري نگاهم مي‌كند. آخه یه ذره هم هیچ وقت راضی نبود از بیت المال استفاده شخصی کنه اینجا هم معلوم بود راضی نیست
🔸می گفت: مهم نیست چه مسئولیتی داریم و کجا هستیم، هرجا که هستیم باید درست انجام وظیفه کنیم. 🔹خیلی برای کارش دل می سوزاند. حسابی خودش را سر کار خسته می کرد. هر جا دوره تیر اندازی بود او هم شرکت می کرد از سر کار می آمد آنجا، یه موقع هایی می دیدیم از خستگی جانی برایش نمانده. ولی باز با همان وضعیت از بهترینها بود. 🌷 🕊🍃
: 🔸خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به برایتان عادی شود 🔹پناه می برم به خدا از روزی که فرهنگ و عادت مردم شود. 🍃🌹🍃🌹
🔮به گواه اکثر کسانی که می شناسندش، او را جز با نمی شد سیر کرد. ذره ای دست از برای نجات مسلمین برنمیداشت🚫 🔮آخر هایش جمله "شهادت آرزومه" را همیشه زمزمه می کرد 🌷 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 روایت سردار علایی از نگرانی برای سلامتی سردار قاسم سلیمانی نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه: 🔹 همیشه نگران امنیت شخصی حاج قاسم بودم 🔹 به «حاج قاسم» می‌گفتم، با کارهایی که می‌کنی، آمریکا حتما شما را می‌زند. 🔹 این نگرانی را درباره برخی از فرماندهان فعلی هم دارم.
خدای را سپاس؛ که عمرمان در عصری گُنجید، که معنای را با تو فهمیدیم؛ و را از دریچه نگاه تو دیدیم، آنگاه که گفتی: «زندگی زیباست، اما از آن زیباتر» و اگر ، دمیدن روح در کالبد انسان است، چند چون تو، صاحب دَمِ مسیحایی است شبهای رمضان مبارک وجودتان
💠سقای تشنه 🔰مرتضی درتحمل سختی زبانزد هم قطارانش بود. تحمل سختی برای او دوره بود‌.در عملیات آبی خاکی شمال کشور در هوای به شدت گرم♨️ ناگزیر می شود چند بار یک را تکرار کنند. 🔰وقتی این عملیات سخت تمام شد، همه برای جرعه ای آب له له می زدند ولی اوبه همراه دوستش که بهمن ۹۲ درحوالی حرم🕌 (س) به رسید سقا شده،وخود بدون نوشیدن جرعه ای آب به پادگان باز می گردند. 🔰مرتضی درجریان نیز روزه بود و در همان حال مسئول اطلاعات به تنهایی برای شناسایی موقعیت های تکفیری👹 خطر می کرد و باز می گشت. 🔰یک شب زمستانی وقتی از شناسایی بازگشت به شدت گرسنه بود پرسید غذاهست⁉️ گفتیم مقداری عدس داشته ایم که تمام شده وکمی نان مانده. تکه کوچکی از نان را روی بخاری گذاشت پس از آنکه کمی گرم شد دولقمه ازآن را خورد وخدا شکر کرد🙂 و خوابید. 🌷