eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.2هزار دنبال‌کننده
136.3هزار عکس
166.2هزار ویدیو
237 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
مهدی میرزایی صفی آبادی🍃⚘🍃 در سال ۱۳۴۱در شهر مشهد متولد شد. دوران نوجوانی را در محیط کار فنی گذراند.با آن که همه از و مطمئن بودند اما تصمیم گرفت تا عصای دست باشد‌. 🍃⚘🍃 و برای به امرار معاش خانواده میدان کار و تلاش اقتصادی رو تجربه کند. خداوند مهربان در آن مسیر سخت و پرتلاش استادکاری مومن و پاک دامن را سر راه ایشان قرار داد.تا انرژی روحی و فکری اش به بیهودگی هدر نرود. و ایشان در کنار او به رشد و لازم دست پیدا کرد و با نهضت امام خمینی آشناشدو علیه رژیم مبارزه کرد. 🍃⚘🍃 با حضور در ها و مخفیانه ی مبارزان مسلمان روز به روز آبدیده تر شد. و با اوج گیری مبارزه ی مردم و علنی شدن تظاهرات خیابانی و خروش محرومان در اواخر دوران حاکمیت رژیم پهلوی اسلحه به دست گرفت. و به همراه تعدادی دیگر از جوانان به ساختمان مزدوران ساواک در پاستور شهر مشهد کردند. این شعبه پس از ساعت ها درگیری با رشادت ایشان و همرزمانش به تصرف نیروی های در امد. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
2.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️‌  دوباره سپاه به احزاب تجزیه‌طلب در کردستان عراق 🔹‌ یگان‌های نیروی زمینی سپاه دیشب به چند مقر گروهک‌های تروریستی در اقلیم کردستان عراق حمله کردند. 🔹‌ این حملات با موشک و پهپادهای انتحاری علیه گروهک‌های کومله و دموکرات صورت گرفته است. 🔹️ منابع محلی کردستان از کشته شدن دست کم ۲۶ نفر در میان تروریست های حزب دمکرات کردستان و حزب کومله تا کنون خبر می دهند‍ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
📍مجاهد بود. دختر مجاهد. 18 سال بیش‌تر نداشت. لباس گشادی تنش کرده، اسلحه🔫 دستش داده بودند تا با عضویت در "ارتش آزادی‌بخش ملی ایران"، با صدام حسین و حمایت ارتش بعث عراق، خاک ایران را مورد و قرار دهند. آمده بودند تا مثلا ایران را دهند و سایۀ حکومت پلید بعث😡 را بر سر ایران 🇮🇷بگسترانند! 🗓جنازه‌اش افتاده بود وسط جادۀ "اسلام‌ آباد غرب". زیر آفتاب☀️ داغ مرداد ماه 1367، سوخته و سیاه شده بود. _وقتی وسایل داخل را درآوردند، دیدند یک دفتر کوچک📁 با خود دارد. 🔖خاطرات روزانه‌اش را تا قبل از حملۀ "فروغ جاویدان" و گرفتار شدن در "مرصاد"، نوشته بود. 🗒یکی از روزهای از عملیات، در ، در زندگی زیر سایۀ مریم و مسعود رجوی، نوشته بود: 🗓"متاسفانه امروز صبح نمازم شد، باید بروم از سازمان طلب مغفرت کنم!"😳 و خدا ... هیچ نبود برایش، جز مریم و مسعود! ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
👆🥀 🔹من به عنوان ‌بردار برای رفته بودم. از طریق کرمانشاه که وارد شدیم، سر و وضعمان همان سر و وضع معمولی بود؛ لباسهای خاکی و همان شکلی که بچه‌ های بسیجی آن فضا داشتند. به شهر که وارد شدیم، دیدم شهر به طرز و غریبی تفاوت دارد و اصلاً همان را که در اوایل جنگ در اهواز دیده بودم اینجا هم تقریبا توی فضای شهر حس می‌ شد. ▪️همان اوایل به ما گفتند: «لطفا بروید، را بزنید و را هم عوض کنید». یعنی باید لباسهای خاکی‌ ای را که تنمان بود عوض می‌ کردیم. خب ما کردیم. فکر می‌ کردیم برای چه باید اینجا ریشمان را بزنیم یا لباسهایمان را عوض کنیم! گفتند: «شهر آلوده است» و معنایش این است که الان داخل شهر شده‌ اند و تیپهایشان را ماها کرده ‌اند و الان این طوری ماها هستند. 🔸از آن لحظه ‌ای که این حرف را شنیدم یک مرتبه کردم که یک طور دیگر دارم به شهر نگاه می‌ کنم. انگار ‌ای از جلوی صورتم افتاد. باز می‌ کردم تا اینکه بالاخره عزیزی که همراه ما بود، ما را وارد یک کرد. دیدم عده‌ ای ردیف، گوشه دیوار ایستاده ‌اند. تعدادشان خیلی زیاد بود. اصلاً انگار آینه بودند. ▫️.... دقیقاً مثل ما: لباسها، لباسهای و موها درست شبیه مال ما. همه‌ شان جزء بودند. از آن لحظه به بعد دیدم دیگر نمی‌ توانم به هر کسی کنم. چیزی که توی جنگ به آدم می‌ دهد این است که وقتی از کنارت رد می‌ شود، بدون اینکه بدانی چیست و یا از کدام ناحیه ایران آمده، می‌ دانی که سر یک چیز مشترک با او هستی؛ همه به سمت یک جهت می‌ کنیم. آن وقت دیگر حتی نیازی به حرف زدن نیست؛ اشاره‌ ها هم پیدا می‌ کند. حالا به یکباره می‌ دیدم عوض شده. 🔺آن روز، روز خیلی بدی بود.... برای تهیه فیلم🎞 از عملیات مرصاد که رفته بودیم. چندین بار من را به عنوان گرفتند و گذاشتند گوشه دیوار؛ در حد !ماشین 🚗 ما رزمی نبود. یک مرتبه ماشین را نگه می‌ داشتند و به روی مااسلحه 🔫 می‌ کشیدند. 💢یکی دو بار اصلاً قبل از اینکه حرف بزنیم، ما را پیاده کردند. را کشیدند که ما را به رگبار ببندند و ما هی داد زدیم که به خدا از گروه «روایت فتح» هستیم. بعد از آن مجبور شدیم در و دیوار ماشینمان را پُر کنیم از اسامی «گروه روایت فتح» و «گروه تلویزیونی روایت فتح» که لااقل از دور ما را نزنند!» ➖ کتاب «عملیات مرصاد و سرنوشت منافقین» نوشته محمدعلی صدرشیرازی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
35.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویری نادر از حج🩸 خونین ۳۸ سال پیش - سال ۱۳۶۶ هجری شمسی 🎞👆 تصاویری که می بینید به نقل از است که و شعارهای از مشرکین حجاج ایرانی و عمال مسلح به سلاح های گرم و سرد به آنان را نمایش می دهد . این واقعه تلخ درست در بحبوحه صورت گرفت... ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin