🦋*﷽*🦋
#حُبُّ_الشُّهدا_یَجْمَعُنا
دفترچه خاطرات همسر📝
دستش خالی بود پرسیدم: ساعتت کو؟
خیلی بی تفاوت گفت: یکی از بچه ها ازش خوشش اومد گرفت نگاهش کنه گفتم ماله خودت....
حرصم گرفت...
گفتم: علی اون کادوی سرعقدمون بود تبرک مکه بود بنده خدا بابا با چه ذوق و شوقی برای دامادش گرفته بود. رادوی اصل بود.
سری تکان داد و گفت: اینقد از این ساعت ها باشه و ما نباشیم.
تا توانی دلی به دستآور...
" #شهیدعلی_چیتسازیان
#یاد_عزیزش_با_صلوات