عکس فرزندم را برایم نفرستید
غلامرضا شهریورماه به سوریه اعزام شد و من فرزندم محمود رضا را باردار بودم و قاعدتاً دوست داشتم هنگام تولد فرزندمان، همسرم کنارم باشد.
هنگامی که
این پیغام را به ایشان دادم، گفت:
«اینجا به من بیشتر نیاز است و باید بمانم» و من هم قبول کردم.
وقتی محمودرضا به دنیا آمد،
همسرم به من پیغام داد که
"عکس فرزندم را برای من نفرستید!!!
زیرا میترسم دلم بلرزد و برگردم ایران و وابستهاش شوم
مدتی از اعزام غلامرضا به سوریه گذشته بود و او هنوز فرزند دومش را ندیده بود!!!
تا اینکه تصمیم گرفتیم دیدار غلامرضا و محمودرضا در سوریه باشد.
به وی گفتم:
«به اتفاق بچهها و مادرتان رهسپار سوریه هستیم»
و او بسیار خوشحال شد و کارهای سفر ما را از آنجا پیگیری کرد.
گفت:
«شما که به سوریه بیایید و برگردید، خبر شهادت من را خواهید شنید و این آخرین دیدار ما خواهد بود»
اما من اون روز حرف ایشان را
جدی نگرفتم
" #شهیدغلامرضا_لنگری_زاده"
#یاد_عزیزش_با_صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin