بسم الله القاصم الجبارین
🌸شهیده صدیقه رودباری در هجدهم اسفند سال 1340 در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد.روزهای نوجوانیش در سالهایی سپری شد که سرزمینمان در پیچ وتاب روزهای منتهی به پیروزی انقلاب بود.
🔅انقلاب که شد در مدرسه شان انجمن اسلامی را راه داخت وفعالیتهایش را منسجم تر کرد.خانواده ودوستانش صدیقه را آخر هفته ها در کهریزک ویا معلولین ذهنی نارمک پیدا می کردند.صدیقه آنها را شستشو می داد وبهشان رسیدگی می کرد.
🔅پس از انقلاب ،هیجان واحساس وصف ناپذیری پیدا کرده بود.مدام می گفت که"نباید در خانه بنشینیم وبگوییم که انقلاب کرده ایم .باید که در بین مردم باشیم وپیام انقلاب را به مردم برسانیم..".
🔅5 خرداد سال 59، از طرف جهاد سازندگی برای انجام فعالیتهای جهادی به شهر بانه کردستان اعزام شد.با توجه به شرایط بسیار سخت آن روزهای کردستان ،دوشادوش پاسداران بانه فعالیت می کرد در حالی که هیچ گاه اظهار خستگی نکرد...
🔅در سپاه بانه مسئول آموزش اسلحه به خانومها بود.علاوه بر آن مخابرات سنندج نیز محل فعالیت او به شمار می رفت.آنقدر فعال بود که یکی دوبار منافقین برایش پیغام فرستادند که
👈 "اگر دستمان به تو بیفتد ،پوستت را از کاه پر می کنیم".🤨
🍀خواهرش در ان روزها خواب دیده بود که اقایی نورانی وارد جمع می شود و صدیقه را صدا می کند وبا خودش می برد .از حاضرین سوال کرده بودند که این آقا چه کسی بود که گفتمد ایشان امام زمان بودند..تعبیر این خواب را که پرسیدند گفتند این دختر سربازی اش در راه اسلام قبول می شود...
🌹 در روزهای حضورش در سپاه بانه، فرمانده اطلاعات سپاه بانه ،شهید محمود خادمی کم کم به او علاقه مند شد.محمود که قبل از آن در جواب به دوستانش که پرسیده بودند که "چرا ازدواج نمی کنی؟" گفته بود:"هنوز همسری را که می خواهم برای خودم انتخاب کنم پیدا نکرده ام .من کسی را می خواهم که پا به پای من در تمام فراز ونشیب ها ،حتی در جنگ با دشمن هم رزم من باشد ومرا در راه خدا یاری دهد..."ولی محمود بعد از آشنایی با صدیقه رودباری تصمیم خود را گرفت وهمسر آینده خود را انتخاب کرد...
🥀28 مرداد سال 59، روزی بود که صدیقه ودوستانش خسته از مداوای مجروحین ودر حالی که پا به پای پاسداران دویده بودند،در اتاقی دور هم نشسته واستراحت می کردند.در همین هنگام دختری وارد جمع 3 نفره شان شد.صدیقه او را می شناخت.گاهی او را در کتابخانه دیده بود.آن دختر به بهانه ای اسلحه صدیقه را برداشت ومستقیم گلوله ای به سینه اش شلیک کرد.
👈پاسداران با شنیدن صدای شلیک گلوله به سرعت به سمت اتاق دویدند.محمود خادمی خود پیکر نیمه جان صدیقه را به بیمارستان رساند😢.او بیشتر از 3 ساعت زنده نماند و بالاخره به آرزوی خود که شهادت بود رسید.همانطور که در آخرین تماس تلفنی اش با خانواده اظهار داشت که "هیچ گاه به این اندازه به شهادت نزدیک نبوده است..."😭😭
👈پس از چند ساعت که از ان اتفاق دلخراش می گذشت،محمود با چهره ای غمگین وبرافروخته به جمع سپاهیان برگشت وبا حالت خاصی خبر شهادت او را اعلام کرد ودر آن جمع اظهار داشت"بچه ها من هم دیگه عمری نخواهم داشت.شاید خواست خدا بود که عقد ما در دنیای دیگری بسته شود..."
🌸شهید محمود خادمی حدود 2 ماه بعد،در 14 مهر سال 59 ،محمود خادمی فرمانده اطلاعات سپاه بانه در حالی که داوطلب شده بود که دوست بیمارشان را به بیمارستان برساند شهید شد وبه این ترتیب بود که محمود خادمی نیز پس از 2 ماه جدایی از صدیقه به او پیوست تا همانطور که خود گفته بود"عقدشان در دنیایی دیگر ودر آسمانها بسته شود..."
🔅🔅🔅مزار شهید صدیقه رودباری،قطعه 24/ردیف32/شماره8 بهشت زهرا(س)🔅🔅🔅
#شهیده_صدیقه_رودباری
#شهدا_عند_ربهم_یرزقونند
#شهادت_رویا_نیست
#آرزوی_شهادت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
📸تصویری از شهدای شاخص سال ۹۹
سردار دل ها حاج #قاسم_سلیمانی
شهید #ابومهدی_المهندس
شهید مدافع حرم #حمید_سیاهکلی
معلم شهید #علی_محمد_جمال_الدینی
#شهیده_صدیقه_رودباری
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
همان روزی که نامش را از القاب #حضرت_زهرا انتخاب کردند، به برکت صاحب نام، زندگی اش ختم بخیر شد. راهش را انتخاب کرد به قول خودش جهیزیه اش #تفنگش بود و فارغ از دلخوشی های هم سن و سالهایش به #شهادت فکر می کرد 😇
فعال فرهنگی و #بسیجی به تمام معنا، گاهی معلم آیه های نور و گاهی تیمار بیماران و سالمندان، گاهی زائر شهدا؛ هرچه که بود برای خدا بود.😊
عاشق و پیرو رهبرش بود. وقتی سرباز شاه به #امام_خمینی بی حرمتی کرد جوابش سیلی صدیقه شجاع و باغیرت بود.😊
در #بانه بدون خستگی #جهاد میکرد. در #جبهه پا به پای رزمنده ها می جنگید تا جایی که منافقان پیغام داده بودند اگر دستمان به تو برسد پوستت را از کاه پر می کنیم.😠
فرق نمی کند #مرد باشی یا #زن، عاشق #امام_زمان که باشی و برایش سربازی کنی، باعزت خریدارت می شود، مثل صدیقه.
در جوانی #شهید شد. همچون حضرت مادر در #وصیت_نامه_ای از جنس #عفت و #حیا گفته بود از جنازه ام عکس نگیرید و بجایش #شعرها و نوشته هایم را چاپ کنید.😔
خوش بحال صدیقه ها، #چشمهایشان برای #رضای_خدا به این دنیا باز شد و برای #رضای_خدا از این دنیا بسته شد💔
وای برما که هنوز فرصت #بندگی داریم اما حواسمان به این زندگی روزشمار نیست و غرق در لذتهای کوتاه دنیایی راه را گم کرده ایم 😔💔
#شهیده_صدیقه_رودباری 🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
شما احتمالا دوران جنگ رو یادتون نمیاد؟
اونموقع خانوما خیلی راحت میتونستن عقب بشینن و بگن
خیلی دوست داریم کمک کنیما ولی خب نمیشه❗️
پس میشینیم خونه
و زانوی غم بغل میگیریم🙁
....
اما اینطور نبود، بانوان هم کم نگذاشتن، هم پشت جبهه، هم بعضی رفتن تو دل جنگ✌️
میجنگیدن ولی از نوع زهراییش
بعضیشون اونقدر قشنگ پای حرفشون با خدا موندن که خدا همونقدر زیبا خریدشون💔
🕊نمونه ش شهیده صدیقه رودباری
که امروز سالگرد شهادت شونه
🥀٢٨مرداد سال ۵۹، روزی بود که او و دوستانش خسته از مداوای مجروحین و در حالی که پا به پای پاسداران دویده بودند، در اتاقی دور هم نشسته واستراحت می کردند که ناگهان دختری فریب خورده از منافقین کوردل با شلیک مستقیم گلوله به سینهٔ صدیقه شهیدش کرد😔
#شهیده_صدیقه_رودباری
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin