🌾عاشقان♥️ را
سر شوريده به #پيکر عجب است
🌾دادن سر، نه عجب
داشتن #سر عجب است
🦋این #سه_شهید جزء اولین شهدای مدافع حرم سال ۹۲ بودند كه از تیپ زرهی اعزام به #سوریه شدند و راننده تانک بودن ...
↩نحوه #شهادت برخورد مستقیم موشک💥 به تانک. تقریبا چیزی از پیکرشون باقی نموند😔 جز #دوتا_پا که به ایران بازگشت و امیر کاظم زاده هم فاقد پیکر هستند
#شهيد_مهدی_خراسانی
#شهيد_امیر_کاظم_زاده
#شهيد_سیدعلی_اصغر_شنایی
🌹🍃🌹🍃
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔰همسرشهید
10 سالی از ازدواجم💍 با مهدی میگذرد، اگرچه این 10 سال بسیار کوتاه و #زودگذر بود ولی در این مدت آرامش را به معنای واقعی حس کردیم🌸. ثمره زندگی مان هم #امیدومحمد شدند..
🔸شهید مهدی نه تنها یک همسر خوب بلکه یک #رفیق و دوست خوب هم برای من بود. همیشه در تصمیمگیریها با من مشورت میکرد. مهدی #پشتیبان ولی فقیه و ارادت خاصی به ولی فقیه داشت و همیشه گوش به حرف حضرت آقا بود🌹
♦️گفت: از وقتی این لباس سبز را تنم کردم یعنی #سرباز_امام_زمانم باید برای دفاع از اسلام در هر مکان و هر زمانی آماده باشیم. حرم #خانم_زینب، حرم رقیه سه ساله این ها مکان های مقدس ما مسلمانان است.👌
یکبار اسیر شدند و ما اجازه #اسارت دوباره نخواهیم داد📛 این جنگ برای ما امتحان است. وقتی این ها نباشند نسل های آینده و بچه های ما چه چیزی را #الگوی خودشان قرار بدهند
#شهید_مهدی_خراسانی🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#عاشقانه_شهدا💞
#همسفر_تا_بهشت🌷
💠روزهاے اول #ازدواج یہ روز دستمو گرفٺ و گفٺ:"خانوم...بیا پیشم بشین #کارِٺ دارم..."گفتم..."بفرما آقاے گلم من سراپا گوشم..."گفت "ببین خانومے...
همین اول بهٺ گفتہ باشمااا...ڪار خونہ رو #تقسیم میڪنیم هر وقٺ نیاز بہ ڪمڪ داشتے باید بہم بگے..."
گفتم "آخه شما از سر ڪار برمیگرے خستہ میشے
📎گفت: "حرف نباشہ ،#حرف آخر با منه..اونم هر چے تو بگے من باید بگم چشم...واقعاً هم بہ #قولش عمل ڪرد از سرڪٱر ڪہ برمیگشت با وجود خستڰے شروع میکرد ڪمڪ ڪردن...
مهمونـ ڪہ میومد بهم میگفٺ "شما #بشین خانوم...
💠من از مهمونا #پذیرایے ميڪنم..."
فامیلا ڪہ ميومدن خونمون بهم میگفتن "خوش بہ حالٺ #طاهره خانوم...
آقا مهدے، واقعاً یہ مرد واقعیہ..."
منم تو دلم صدها بار خدا رو شڪر میڪردم...واسہ #زندگے اومده بودیم تهران...
📎با وجود اینڪہ از #سختیاش برام گفتہ بود ولے با حضورش طعمـ تلخ غربٹ واسم شیرین بود...
سر ڪار ڪہ میرفٺ #دلتنـگ 💔میشدم..وقتے برمیگشت، با وجود خستگے میگفٺ..."نبینم خانوم من دلش گرفتہ باشہ هااا...#پاشو حاضر شو بریم بیرون...میرفتیم و یہ حال و هوایے عوض میڪردیم...
💠اونقدر# شوخے و بگو و بخند😄 راه مینداخت...که همہ اونـ ساعتایے 🕰ڪہ ڪنارم نبود و هم جبران میڪرد...
و من بیشتر #عاشقش💗 میشدم و البته وابسته تر از قبل...
🔗راوی: همسر شهیدمهدی خراسانی
#شهید_مهدی_خراسانی🕊🌷
#شهید_مدافع_حرم
ولادت: ۱۳۶۰/۵/۵، خورزان دامغان
شهادت: ۱۳۹۲/۳/۱۱، دمشق، سوریه
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
اومد و نشست کنارم...
با یه ذوق بچه گانه اے گفت:
"قرار شده یه،یه هفته اے برم مشهد واسه دوره..."
با تعجب پرسیدم..."تنها… ؟!"
گفت: "نه خانوم گلم...💕
مگه میشه بدون شما برم...؟❤
نه خدااایی...جااان من...؟!
اصلا بدون شماها بہم خوش میگذره...؟
اگه خدا بخواد و آقا بطلبه...
با هم میریم..."
ڪلے ذوق کردم...
هیچ وقت واسه رفتن به مشهد...
مثل این بار خوشحال نبود...
از وقتے ڪه عقد ڪرده بودیم...
تقریبا هر سال توفیق زیارت آقا نصیبمون شده بود...
چون آغاز زندگے مشترڪمون...
از مشهد بود و خیلے ساده...
خاطرات قشنگے اینجا داشتیم...
آقا هم هر سال میطلبیدمون...
ماهم میرفتیم پابوسشون ...
آقا مهدے همیشه میگفت :
"هر چے تو زندگے داریم...
از برڪت وجود امام رضاست...
صبحا میرفت بہ محل مأموریتش...
ظہرا ڪہ برمیگشت...
اکثراً غذایے ڪہ بهشون میدادنو نمیخورد و مےآورد خونہ...
میگفتم:
"آخه تو خستہ و گرسنہ از صبح سرڪارے…
غذاتو هم نگه میدارے تا اینجا...!
ضعف میڪنے ڪہ عزیزم..."
میگفت:
"نمیتونم بدون شما چیزے بخورم…
دلم میخواد سر سفره دور هم باشیم...❤
و البته...
دست پخت خانوم گلمو بخورم...
همیشه خونواده دوستے و محبتشو...
تو عمل نشون میداد...
.
✍راوی: همسر شهید
#شهید_مهدی_خراسانی🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#همسفر_تا_بهشت🌷
💠روزهاے اول #ازدواج یہ روز دستمو گرفٺ و گفٺ:"خانوم...بیا پیشم بشین #کارِٺ دارم..."گفتم..."بفرما آقاے گلم من سراپا گوشم..."گفت "ببین خانومے...
همین اول بهٺ گفتہ باشمااا...ڪار خونہ رو #تقسیم میڪنیم هر وقٺ نیاز بہ ڪمڪ داشتے باید بہم بگے..."
گفتم "آخه شما از سر ڪار برمیگرے خستہ میشے
📎گفت: "حرف نباشہ ،#حرف آخر با منه..اونم هر چے تو بگے من باید بگم چشم...واقعاً هم بہ #قولش عمل ڪرد از سرڪٱر ڪہ برمیگشت با وجود خستڰے شروع میکرد ڪمڪ ڪردن...
مهمونـ ڪہ میومد بهم میگفٺ "شما #بشین خانوم...
💠من از مهمونا #پذیرایے ميڪنم..."
فامیلا ڪہ ميومدن خونمون بهم میگفتن "خوش بہ حالٺ #طاهره خانوم...
آقا مهدے، واقعاً یہ مرد واقعیہ..."
منم تو دلم صدها بار خدا رو شڪر میڪردم...واسہ #زندگے اومده بودیم تهران...
📎با وجود اینڪہ از #سختیاش برام گفتہ بود ولے با حضورش طعمـ تلخ غربٹ واسم شیرین بود...
سر ڪار ڪہ میرفٺ #دلتنـگ 💔میشدم..وقتے برمیگشت، با وجود خستگے میگفٺ..."نبینم خانوم من دلش گرفتہ باشہ هااا...#پاشو حاضر شو بریم بیرون...میرفتیم و یہ حال و هوایے عوض میڪردیم...
💠اونقدر# شوخے و بگو و بخند😄 راه مینداخت...که همہ اونـ ساعتایے 🕰ڪہ ڪنارم نبود و هم جبران میڪرد...
و من بیشتر #عاشقش💗 میشدم و البته وابسته تر از قبل...
🔗راوی: همسر شهیدمهدی خراسانی
#شهید_مهدی_خراسانی🕊🌷
#شهید_مدافع_حرم
💓 #سبک_زندگی شهدا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin