9.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #ڪلیپ
دردِدل مادر شهیـد غواص
*"بچهی من رو ماهیها خوردن ، اسم ماهی رو جلوی من نیارید.."*
#شهیدغواص_محسن_جاویدی🌷
#ﺷﻬﻴﺪاﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺳﻲ
ﺭﻭﺳﺘﺎﻱ ﺧﻴﺮﺁﺑﺎﺩ فسا
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#ﺷﻬﻴﺪاﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻛﻪ #ﺣﺎﺝ_ﻗﺎﺳﻢ ﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﺎ اﻳﺸﺎﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻮﺩ...
☘🌹
وسعت دید عجیبی داشت .برای رزمندها می سوخت.یکی از روزها یک گوشه خلوت نشسته بود حال غریبی داشت تا آمدم حرف بزنم گفت :
«چیزی به شروع عملیات نمونده ،بعد از عملیات هم دیگه منو نمی بینی ،کار من با دنیا تموم شده ،کار دنیا هم با من تموم شده!نه من دیگه با دنیا کار دارم نه دنیا بامن».
درست چند روز بعد از عملیات کربلای 5 خبر شهادتش در تمام شهر پیچید.
#شهیدخلیل_مطهرنیا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#ﺷﻬﻴﺪاﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻛﻪ #ﺣﺎﺝﻗﺎﺳﻢﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ ﺭا ﻧﺠﺎﺕ ﺩاﺩ ....
🌷🌷
عمليات كربلاي 5 جريان داشت. خط لشكر ثارالله چسبيده به گردان فجر بود که برايشان مشكلي پيش آمد. حاج قاسم فرمانده لشکر ثارالله در آستانه اسارت يا شهادت بود. " حاج قاسم سلیمانی" پشت بی سیم به بچه های قرارگاه گفت: عراقی ها ما را محاصره کردن، تو چند متری ما هستند... بعید می دونم کسی از ما زنده بمونه، دیدار به قیامت!😔
اولین اسمی که به ذهنم آمد #مرتضی بود. بی سیم را برداشتم و قاسم را صدا زدم. جواب داد. گفتم: اشلو را برات می فرستم!
گفت: هر کاری می کنی زودتر جعفر جان!
با بيسيم به مرتضي گفتم: حاج قاسم مفهومه!
گفت: نگران نباش، می رسم.
گفتم: زودتر، خطش داره سقوط مي كنه.
گفت: «مگر ما مرده ايم. الان مي روم سراغشان.»
چنان می گفت الان می رسم، انگار فقط صد متر راه بود. مرتضی باید از موانع نونی شکل عبور می کرد و می جنگید تا به حاج قاسم برسد. این کار را هم کرد و محاصره حاج قاسم را شکست. چند دقيقه بعد حاج قاسم بي سيم زد و تشکر کرد، مرتضی هم در همان خط مشغول جنگ بود.
ﺣﺎﺝ ﻗﺎﺳﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻓﺪاﻛﺎﺭﻱ ﻣﺮﺗﻀﻲ ﺟﺎﻭﻳﺪﻱ و ﮔﺮﺩاﻧﺶ اﺳﻴﺮ ﻳﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﻧﺸﺪ...
ﺑﻌﺪ اﺯ,ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺷﻬﻴﺪ ﺟﺎﻭﻳﺪﻱ من ماندم و حاج قاسم که هر از گاهی یاد مرتضی می کرد و مبارزه افسانه ای اش برای نجات او....
ﺭاﻭﻱ : ﺳﺮﺩاﺭ ﺟﻌﻔﺮ اﺳﺪﻱ
#شهیدمرتضی_جاویدی #ﺷﻬﻴﺪحاج_قاسمﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ
ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﺑا ﺻﻠﻮاﺕ
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#ﺷﻬﻴﺪاﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻛﻪ #ﺣﺎﺝﻗﺎﺳﻢﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ ﺭا ﻧﺠﺎﺕ ﺩاﺩ ....
🌷🌷
عمليات كربلاي 5 جريان داشت. خط لشكر ثارالله چسبيده به گردان فجر بود که برايشان مشكلي پيش آمد. حاج قاسم فرمانده لشکر ثارالله در آستانه اسارت يا شهادت بود. " حاج قاسم سلیمانی" پشت بی سیم به بچه های قرارگاه گفت: عراقی ها ما را محاصره کردن، تو چند متری ما هستند... بعید می دونم کسی از ما زنده بمونه، دیدار به قیامت!😔
اولین اسمی که به ذهنم آمد #مرتضی بود. بی سیم را برداشتم و قاسم را صدا زدم. جواب داد. گفتم: اشلو را برات می فرستم!
گفت: هر کاری می کنی زودتر جعفر جان!
با بيسيم به مرتضي گفتم: حاج قاسم مفهومه!
گفت: نگران نباش، می رسم.
گفتم: زودتر، خطش داره سقوط مي كنه.
گفت: «مگر ما مرده ايم. الان مي روم سراغشان.»
چنان می گفت الان می رسم، انگار فقط صد متر راه بود. مرتضی باید از موانع نونی شکل عبور می کرد و می جنگید تا به حاج قاسم برسد. این کار را هم کرد و محاصره حاج قاسم را شکست. چند دقيقه بعد حاج قاسم بي سيم زد و تشکر کرد، مرتضی هم در همان خط مشغول جنگ بود.
ﺣﺎﺝ ﻗﺎﺳﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻓﺪاﻛﺎﺭﻱ ﻣﺮﺗﻀﻲ ﺟﺎﻭﻳﺪﻱ و ﮔﺮﺩاﻧﺶ اﺳﻴﺮ ﻳﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﻧﺸﺪ...
ﺑﻌﺪ اﺯ,ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺷﻬﻴﺪ ﺟﺎﻭﻳﺪﻱ من ماندم و حاج قاسم که هر از گاهی یاد مرتضی می کرد و مبارزه افسانه ای اش برای نجات او....
ﺭاﻭﻱ : ﺳﺮﺩاﺭ ﺟﻌﻔﺮ اﺳﺪﻱ
#شهیدمرتضی_جاویدی
ﻳﺎﺩش ﺑا ﺻﻠﻮاﺕ
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
ﺑﻤﻨﺎﺳﺒﺖ ﺳﺎﻟﮕﺮﺩ #ﺷﻬﻴﺪاﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻛﻪ #ﺣﺎﺝﻗﺎﺳﻢﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ ﺭا ﻧﺠﺎﺕ ﺩاﺩ ....
🌷🌷
عمليات كربلاي 5 جريان داشت. خط لشكر ثارالله چسبيده به گردان فجر بود که برايشان مشكلي پيش آمد. حاج قاسم فرمانده لشکر ثارالله در آستانه اسارت يا شهادت بود. " حاج قاسم سلیمانی" پشت بی سیم به بچه های قرارگاه گفت: عراقی ها ما را محاصره کردن، تو چند متری ما هستند... بعید می دونم کسی از ما زنده بمونه، دیدار به قیامت!😔
اولین اسمی که به ذهنم آمد #مرتضی بود. بی سیم را برداشتم و قاسم را صدا زدم. جواب داد. گفتم: اشلو را برات می فرستم!
گفت: هر کاری می کنی زودتر جعفر جان!
با بيسيم به مرتضي گفتم: حاج قاسم مفهومه!
گفت: نگران نباش، می رسم.
گفتم: زودتر، خطش داره سقوط مي كنه.
گفت: «مگر ما مرده ايم. الان مي روم سراغشان.»
چنان می گفت الان می رسم، انگار فقط صد متر راه بود. مرتضی باید از موانع نونی شکل عبور می کرد و می جنگید تا به حاج قاسم برسد. این کار را هم کرد و محاصره حاج قاسم را شکست. چند دقيقه بعد حاج قاسم بي سيم زد و تشکر کرد، مرتضی هم در همان خط مشغول جنگ بود.
ﺣﺎﺝ ﻗﺎﺳﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻓﺪاﻛﺎﺭﻱ ﻣﺮﺗﻀﻲ ﺟﺎﻭﻳﺪﻱ و ﮔﺮﺩاﻧﺶ اﺳﻴﺮ ﻳﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﻧﺸﺪ...
ﺑﻌﺪ اﺯ,ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺷﻬﻴﺪ ﺟﺎﻭﻳﺪﻱ من ماندم و حاج قاسم که هر از گاهی یاد مرتضی می کرد و مبارزه افسانه ای اش برای نجات او....
ﺭاﻭﻱ : ﺳﺮﺩاﺭ ﺟﻌﻔﺮ اﺳﺪﻱ
#شهیدمرتضی_جاویدی #ﺷﻬﻴﺪحاج_قاسمﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ
ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﺑا ﺻﻠﻮاﺕ
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
ﺑﻤﻨﺎﺳﺒﺖ ﺳﺎﻟﮕﺮﺩ #ﺷﻬﻴﺪاﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻛﻪ #ﺣﺎﺝﻗﺎﺳﻢﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ ﺭا ﻧﺠﺎﺕ ﺩاﺩ ....
🌷🌷
عمليات كربلاي 5 جريان داشت. خط لشكر ثارالله چسبيده به گردان فجر بود که برايشان مشكلي پيش آمد. حاج قاسم فرمانده لشکر ثارالله در آستانه اسارت يا شهادت بود. " حاج قاسم سلیمانی" پشت بی سیم به بچه های قرارگاه گفت: عراقی ها ما را محاصره کردن، تو چند متری ما هستند... بعید می دونم کسی از ما زنده بمونه، دیدار به قیامت!😔
اولین اسمی که به ذهنم آمد #مرتضی بود. بی سیم را برداشتم و قاسم را صدا زدم. جواب داد. گفتم: اشلو را برات می فرستم!
گفت: هر کاری می کنی زودتر جعفر جان!
با بيسيم به مرتضي گفتم: حاج قاسم مفهومه!
گفت: نگران نباش، می رسم.
گفتم: زودتر، خطش داره سقوط مي كنه.
گفت: «مگر ما مرده ايم. الان مي روم سراغشان.»
چنان می گفت الان می رسم، انگار فقط صد متر راه بود. مرتضی باید از موانع نونی شکل عبور می کرد و می جنگید تا به حاج قاسم برسد. این کار را هم کرد و محاصره حاج قاسم را شکست. چند دقيقه بعد حاج قاسم بي سيم زد و تشکر کرد، مرتضی هم در همان خط مشغول جنگ بود.
ﺣﺎﺝ ﻗﺎﺳﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻓﺪاﻛﺎﺭﻱ ﻣﺮﺗﻀﻲ ﺟﺎﻭﻳﺪﻱ و ﮔﺮﺩاﻧﺶ اﺳﻴﺮ ﻳﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﻧﺸﺪ...
ﺑﻌﺪ اﺯ,ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺷﻬﻴﺪ ﺟﺎﻭﻳﺪﻱ من ماندم و حاج قاسم که هر از گاهی یاد مرتضی می کرد و مبارزه افسانه ای اش برای نجات او....
ﺭاﻭﻱ : ﺳﺮﺩاﺭ ﺟﻌﻔﺮ اﺳﺪﻱ
#شهیدمرتضی_جاویدی #ﺷﻬﻴﺪحاج_قاسمﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ
ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﺑا ﺻﻠﻮاﺕ
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin