eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
122.7هزار عکس
128.4هزار ویدیو
212 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
'NavayeYas-Nafase-Sobh-NimeShaban97.mp3
10.53M
🎧 سرود «نفس صبح» 🔆به مناسبت 🎤کاری از گروه فرهنگی
مهدی جان چنین نبود که خداوند تو را برای هستی خلق کند!! هستی به افتخار تو آمد ... تو برای عالم نیامدی عالم برای وجود مقدس تو آمد ... ▪️خدا کند تو بیایی ▫️اللهم عجل لولیک الفرج
یک وقت هایی هم هست که تمام آرزوی زندگی ات می‌شود ایـن کـه کسـی کـه دوستـش داری چیـزی از تـو بخـواهـد ... ▪️آرزوی قشنگ من ▫️امام عصر علیه السلام
🍃❤🍃 دشمن بداند ... هفت آسمان و اوج فلک راکه ردکند ... قدش نمیرسد که ... سید علی خامنه ای را رصدکند ... 🌹 🌸 اللهم صل علی محمد 🌸 و آل محمد و عجل فرجهم
یادمان باشد همه‌ی مشکلات تاریخ انقضا دارند حتی مشکلات عصر غیبت!! پس هر وقت عرصه بر ما تنگ شد، زیاد تکرار کنیم: اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج
🕊🌹🕊 حضرت امام خامنه ای : یکی از خصوصیات دوران امام زمان این است که آن دوران مبارزه با قدرتهاست. ایشان اکتفا نمیکنند که یک جامعه ای داشته باشند و حصاری به دور آن بکشند. امام زمان با هر حرکت ظالمانه ای در دنیا مقابله میکنند؛ یعنی عدل او،یک عدل جهانیست. سلامتی_علمدارانقلاب_صلوات✋ اللهم_صل_علي_محمدﷺو آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🔹نیمه شعبان، مظهر امید به آینده است؛ یعنی همه‌ی امیدهایی که ما به چیزی پیدا میکنیم، ممکن است بشود، ممکن است نشود؛ امّا امید به اصلاح نهایی به‌وسیله‌ی ولیّ مطلق حضرت حق، حضرت صاحب‌‌‌‌ الزّمان امید غیر قابل تخلّف است. خامنه ای
NazarQatari-@yaa_hossein.mp3
5.77M
میلاد علیه السلام 🎵عجل الله ظهورک 🎤نزار
یک عمر شهیـد بود و، دل باخته بود بردشمن و نفس خویشتن تاخته بود از پـیـکــر سـوخـتـه، نـبـودش بـاکـی او سوخته‌ای بود که خودساخته بود
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔰روایت آخرین دیدار؛ ✍مراقب پسر من باشيد خدا خيرتان دهد.. آخرين باری كه را ديد دو روز قبل از بود💔با لبی خندان و پُرانرژی مثل هميشه آمد ديدن ِحاج قاسم، با همه برادران حاضر در جمع سلام واحوال پرسي كرد، به حاج قاسم اطلاع دادن جهاد به ديدن شما آمده. حاج قاسم هم با اشتياق فراوان برای ديدن او به برادران گفت بگوييد سريع بيايد داخل پيش من😍 تا جهاد داخل اتاق شد حاج قاسم از جايش بلند شد او را محكم بغل كرد، جهاد هم با لحن شيرين و هميشگی‌اش كه حاج قاسم را عمو خطاب ميكرد و لبخندی كه هميشه زمان ديدن حاج قاسم بر لب داشت با صدای بلند گفت: خسته نباشيد عمو❤️! و شانه‌ی حاج قاسم را بوسيد، خم شد تا دست حاج قاسم را ببوسد اما حاج آقا ممانعت كرد.. جهاد هم با صدای آرام رو به سمت او گفت:آخر من آرزو به دل می‌مانم☝️ باهم نشستند و چای خوردن. برادری كه مسئول جهاد بود آمد داخل اتاق، حاج قاسم تا او را ديد گفت: برادر، جهاد را اول به خدا دوم به شما ميسپارم؛ جان شما و جان او! ايشان اجازه‌ی اينكه به خط مقدم برود را از طرف من ندارد!☝️ جهاد لبخندی زد و باز شانه‌ی حاج قاسم را بوسيد و دستش را بر روی شانه ايشان گذاشت و گفت عمو جان من به فدای شما♥️؛ حاج قاسم هم نگاهی😍 پراز عشق و محبت به جهاد كرد و همينطور كه به جهاد نگاه ميكرد رو به سمت آن برادر مسئول گفتن: مراقب پسر من باشيد خيرتان دهد.! آن لحظه همه حاضران در آن جمع عمق عشق و محبت پدر و پسری را بين جهاد و حاج قاسم فهميدن.
✍ بخشی از وصیتنامه : خدایا اگر در رکاب امام زمان ( عج ) هزاران بار قطعه قطعه شوم و دشمنانت از شدت کینه مرا بسوزانند و خاکسترم را بر باد دهند و هر بار تو جان دوباره به من بدهی ؛ باز هم آن جان را در راه دفاع از دینت در رکاب امام زمان ( عج ) نثار می کنم ، ولی ننگ زندگی در زیر پرچمی غیر از پرچم امام زمان ( عج ) را روی پیشانی خود نخواهم گذاشت . 🌷 شهید مدافع حرم
📸بوسه رهبر انقلاب بر تابوت شهید صیاد شیرازی 🔹۲۱ فروردین ماه سالروز شهادت شهید صیاد شیرازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 برگزاری و همخوانی جشن میلاد عدالت گستر جهان در خیابانهای لبنان👌🍃🌼💐
دلتنگم....💔 دلگیرم........❗️ هر چه میرم به گرد پایتان هم نمیرسم! مسئله یک سربند یا لباس خاکی نیست هوای از حد گذشته❗️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ من چه بگویم حاج قاسم سلیمانی عزیز؟ وقتی مرجع عالم فیلسوف حکیم مفسر و عارف، حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در وصف تو چنین کلماتی را با اشک بر زبان می آورد چه کردی با دلهامان قاسم؟ اولین نیمه شعبان بدون خادم اهلبیت ع و رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات جهان اسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سردار شهید سلیمانی: شهید همت سوار بر موتور -نه سوار بر بنز ضدگلوله- به صورت ناشناس به شهادت رسید و تا ساعتها کسی نمیدانست او همت است...
ای خدا اگر من لایق رحمتت نیستم تو لایقی که بر من از فضل و کرم بی پایانت جود و بخشش کنی فرازی از مناجات شعبانیه ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
عید است ولی بدون او غم داریم عاشق شده ایم و عشق را کم داریم ای کاش که این عید ظهورش برسد این گونه هـزار عیـد با هم داریم 😍 ══💝══════ ✾ ✾ ✾
Pooyanfar-Bahmani Milad Emam Zaman 96-02.mp3
5.33M
ای نامت از دل و جان درهمه جابه هر زبان جاریست... 🎶🎶محمد‌حسین‌پویانفر ☑️پیشنهاد دانلود💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☢ اگر همه ما امیدوار بودیم که هفته بعد آقا میاد باورتون میشه که آقا می اومد.... کلید فرج دست خود ماهاست... حتی "با امید داشتن به فرج" هم میشه آقا رو آورد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بسیجی ها دلباخته حقند و ما دلباخته بسیجی ها هستیم... آنها سربازان امام زمان(عج) و پیوستگان به او هستند ، و تو اگر در جست وجوی موعود خویش هستی او را در میان سربازانش بجوی 👤 شهید آوینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه دلتون شکست برای فرج مولا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷رفیق شهید داری یا نه🌷 ⚘تلاش کن تا بوسیله شهدا به جایی برسی که ازت خشنود باشند🌹
بسیار زیبا👌🏼🌹🌹🌹🌹 ♥از دزدی بادمجان تا ازدواج💍♥ ومن یتق الله یجعل له مخرجا ویرزقه من حیث لا یحتسب🌸 *شیخ علی طنطاوی ادیب دمشق درخاطراتش نوشته : یک مسجد بزرگی در دمشق هست که به نام مسجد جامع توبه مشهور است. علت نامگذاری آن به مسجد توبه بدین سبب هست که آنجا قبلا محل منکرات بوده ولی یکی از فرمانداران مسلمان آن را خرید و بنایش را ویران کرد و سپس مسجدی را در آنجا بنا کرد. یکی از طلبه ها که خیلی فقیر بود و به عزت نفس مشهور بود در اتاقی در مسجد ساکن بود. دو روز بر او گذشته بود که غذایـی نخورده بود و چیزی برای خوردن نداشت و توانایی مالی برای خرید غذا هم نداشت. روز سوم احساس کرد از شدت گرسنگی به مرگ نزدیک شده است با خودش فکر کرد او اکنون در حالت اضطراری قرار دارد و شرعا گوشت مردار و یا حتی دزدی در حد نیازش جایز هست. بنابراین گزینه دزدی بهترین راه بود. شیخ طنطاوی در خاطراتش ادامه می دهد : این قصه واقعیت دارد و من کاملا اشخاصش را میشناسم و از تفاصیل آن در جریان هستم و فقط حکایت میکنم نه حکم و داوری. این مسجد در یکی از محله های قدیمی واقع شده و در آنجا خانه ها به سبک قدیم به هم چسپیده و پشت بام های خانه ها به هم متصل بود بطوریکه میشود از روی پشت بام به همه محله رفت. این جوان به پشت بام مسجد رفت و از آنجا به طرف خانه های محله به راه افتاد. به اولین خانه که رسید دید چند تا زن در آن هست چشم خودش را پایین انداخت و دور شد و به خانه بعدی که رسید دید خالی هست اما بوی غذایی مطبوع از آن خانه میامد. وقتی آن بو به مشامش رسید از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خودش جذب کرد. این خانه یک طبقه بود از پشت بام به روی بالکن و از آنجا به داخل حیاط پرید. فورا خودش را به آشپزخانه رساند سر دیگ را برداشت دید در آن بادمجان های محشی (دلمه ای) قرار دارد ، یکی را برداشت و به سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیتی نداد ، یک گازی از آن گرفت تا می خواست آن را ببلعد عقلش سر جایش برگشت و ایمانش بیدار شد. باخودش گفت : پناه بر خدا. من طالب علمم چگونه وارد منزل مردم شوم و دزدی کنم؟ از کار خودش خجالت کشید و پشیمان شد و استغفار کرد و بادمجان را به دیگ برگرداند و از همان طرف که آمده بود سراسیمه بازگشت وارد مسجد شد و در حلقه درس استاد حاضر شد در حالی که از شدت گرسنگی نمیتوانست بفهمد استاد چه می گوید وقتی استاد از درس فارغ شد و مردم هم پراکنده شدند. یک زنی کاملا پوشیده پیش آمد با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه صحبت هایشان نشد. شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و کسی را جز او نیافت. صدایش زد و گفت : تو متاهل هستی ؟ جوان گفت نه شیخ گفت : نمیخواهی زن بگیری؟ جوان خاموش ماند. شیخ باز ادامه داد به من بگو میخواهی ازدواج کنی یا نه؟ جوان : پاسخ داد به خداوند که من پول لقمه نانی ندارم چگونه ازدواج کنم؟ شیخ گفت : این زن آمده به من خبر داده که شوهرش وفات کرده و در این شهر غریب و نا آشنا هست و کسی را ندارد و نه در اینجا و نه در دنیا به جز یک عموی پیر کس دیگری ندارد و او را با خودش آورده و او اکنون درگوشه ای از این مسجد نشسته و این زن خانه ی شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده8 است. اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعا همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسانهای بدطینت در امان بماند. آیا حاضری او را به عقد خود در بیاوری؟ جوان گفت : بله و رو به آن زن کرد و گفت : آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری؟ زن هم پاسخش مثبت بود. عموی زن دو شاهد را آورد و آنها را به عقد یکدیگر در آورد و خودش به جای آن طلبه مهر زن را پرداخت و به زن گفت : دست شوهرت را بگیر. دستش را گرفت و او را به طرف خانه اش راهنمایی کرد. وقتی وارد منزلش شد نقاب از چهره اش برداشت. جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند و متوجه آن خانه که شد دید همان خانه ای بود که واردش شده بود زن از او پرسید : چیزی میل داری برای خوردن؟ گفت : بله. پس سر دیگ را برداشت و بادمجانی را دید و گفت : عجیب است چه کسی به خانه وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است؟ مرد به گریه افتاد و قصه خودش را برای همسرش تعریف کرد. زن گفت : این نتیجه امانت داری و تقوای توست. از خوردن بادنجان حرام سرباز زدی خداوند تعالی همه خانه و صاحب خانه را حلال به تو بخشید. کسی که بخاطر خدا چیزی را ترک کند و تقوا پیشه نماید خداوند تعالی در مقابل چیز بهتری به او عطا میکند. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌