eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
121.5هزار عکس
124.7هزار ویدیو
208 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قبله_عطا_میلاد_امام_حسن_سلام_الله.mp3
9.64M
🦋*﷽*🦋 ❤️ قبله عطا ❤️❤️ میلاد 🎤🎤 حامد جلیلی ❤️ هدیه به روح مطهر امام مجتبی
یک روز می‌آید تمامِ نوکران تو با گنبد و ایوان طلایت عکس می‌گیرند ... ▪️أَین الطّالب بدم المقتول بالبَقیع ▫️آبادی بقیع نزدیک است
4_5793953406775198709.mp3
8.64M
صبح روشن شادمانه ولادت مجتبی (ع) با صدای حسین حقیقی
چه آرام و صبورانه ، به زینب اقتـــدا کــردند و بعد از حماسه ی عاشورا ، زینبی شدند ! می توانی تصور کنـی و لحظه ای خود را جای ایــن مادر بگذاری ؟؟ بعید میدانم ... !! گاهی زبان بند میآید برای گفتن و دستانت نای نوشتن ندارند... تنها از سوز جــان میتوانی ســـلام دهی به زینب .س. تا آرام شـوی ... " ســـَــــلامٌ عَلی قـَلب ِ زینب ِ الصَبــــــور
شهادت لباس تک سایزی است که ما باید با اعمال و رفتار و اخلاص، خود را اندازه آن کنیم خدایا امید آن دارم که سرخی خونم، سیاهی گناهانم را غسل دهد و پاک شدن از گناه موجب آن شود که در جمع شهدای اسلام سر افکنده نباشم.
🦋*﷽*🦋 شهید طالبی تعزیه خوان امام حسین ع بود و در کنار پدر با عشق این کار را انجام میداد سرانجام مزد این رشادت ها و خوانی ها برای امام حسین(ع)،  در شهر حلب در دفاع از حریم عقیله بنی هاشم به ثمر نشست و در  روز اول آبان ماه سال ۱۳۹۴ همزمان با حسینی در سن ۲۸ سالگی به آسمان بال گشود تکفیری ها بدنش را مثله کردند و بعد از دو ماه بدن پاره پاره اش به میهن و به آغوش تنها دخترش حنانه بازگشت و در خاک آرام گرفت
دلم راضی نمیشد برود. گفتم اگربروی شیرم را حلالت نمیکنم. گفت :قبول! یعنی راضی هستی من تو خیابان تصادف کنم و بمیرم ولی در جبهه شهید نشوم! اصلا اگر نزاری برم شکایتت را پیش حضرت زهرا (س) میکنم. مگر خون من از خون علی اکبر و علی اصغر امام حسین (ع) رنگین تر است. می دانستم حریفش نمیشوم. گفتم برو خدا به همراهت. " "
روزی پس از ادای نماز صبح، رو به یکی از برادران روحانی میکند و می‌پرسد: حاج آقا! اگر کسی خواب امام علی علیه السلام را ببیند، وه تعبیری دارد؟ روحانی در پاسخ می‌گوید: ... نگاهی احساسی و متفاوت ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
Hojat Ashrafzadeh Atre To(128).mp3
3.34M
🦋*﷽*🦋 🎤🎤 حجت اشراف زاده 🌺 عطر تو 💞 🌺تعجیل در فرج امام زمان عج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀قائـم المنتَظَـري، پادشـهِ منتظـران یوســف فاطمه‌اي، غــرق تمنّاي تُو من ❀جلـوهٔ خال لبـت بُرده چنان دل زِ کَفـم... مانده‌ام شام وسحـر، خیـره بہ سیماي تُو من ❀دمبدم بَر گل رُخسار تُو گویـم صلـوات عاشقــم، عاشــق رُخسـار دلاراي تُو من ْ ♡ 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤بدون شرح❤
مـولایــم . . . روزهای هفته را با عشق تو سر می کنم تا به جمعه می رسم ،احساس دیگر می کنم حس دیدار تــو در من ،جمعـه غوغا می کند جمعه ها چشمان خود را ،حلقه بر در می کنم .. اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج روزت بخیر آقا🌸🍃
امام زمانم سلام دل هوای روی ماه یار داردجمعه ها دل هوای دیدن دلدار داردجمعه ها صبح جمعه چشم درراهیم ماای عاشقان یار با ماوعده دیدار دارد جمعه ها اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج 🌺🍃🌺🍃🌺
🥀 🔹تاریخ تولد: ۱۳۵۸ 🔹تاریخ شهادت: ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸ 🔹محل تولد: زنجان / دفن تهران 🔹محل شهادت: بغداد
🌸السلام علیک یا بقیۂ الله فی أرضه🌸 مهر تــو همان کیمیایے ست.... که روزگار مرا ، قیمتےمی کند! من، به اعتبار محبت تـو نفس مےکشم .. اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج🌱✨
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت در فیلم 🎞مستند، حیدر تعریف می‌نمود : ما در بودیم، حافظ اسد(پدر بشار اسد) احوالش بد شد و راهی بیمارستانش🏩 نمودند، 🚨اخبار بدی از احوالات ایشان دریافت می‌نمودیم... من و و چند‌ سردار دیگر با مشورت به این نتیجه رسیدیم که به حضرت آقا زنگی📞 بزنیم و از ایشان التماس دعای🙏🏻 مخصوصی برای حافظ اسد بنماییم،  زیرا فکر 🤔می‌کردیم اگر حافظ اسد از بین برود، ما دیگر جایی در سوریه که سپر دفاعی ایران در برابر اسرائیل❌ بود نخواهیم داشت. به حضرت آقا زنگ زدیم و آقا فرمودند :  باشد حتماً دعا می‌کنیم.🤲🏻 چند روز بعد حال حافظ اسد بدتر شد،  ما نگرانتر 😥شدیم و باز به حضرت آقا زنگ زدیم. حضرت آقا فرمودند :  ایشان باید برود، ولی شخص دلسوزتر و بهتری را برای خدمت به دین، به جای ایشان می‌گذارد... ما متحیر شدیم😳... دو نفر جایگزین حافظ بودند، برادرش و نخست وزیرش... 🔻خب برادرش که اصلاً همیشه در حال گردش و عشق و تفریح بود و اهل این حرف‌ ها نبود... 🔻نخست وزیر هم که یک فرد تقریباً مخالف بود... ما متحیر شدیم... تا این‌ که حافظ اسد فوت نمود و بشار اسد، پسرش سر برداشت... ما با خود بشار، در یک کاخ زندگی می‌کردیم... چون اوضاع سوریه به هم ریخته بود... یک روز سر نهار، خدمتگذارش را خواند و گفت : نامه✉️ را بیاورید... نامه را آوردند و ایشان نامه را به سردار همدانی دادند... سردار یکدفعه خودش را جابجا کرد و نامه را دوباره خواند📃 به همه ما یک نگاه عجیبی کرد و نامه را داد به نفر پهلوئیش.. نامه به دست من رسید، دیدم نامه از طرف ملک عبدالله است و گفته : 📃ای اسد...  یا دست از پشت سر ایرانی‌ها بردار و ایشان را از کشورت بیرون بینداز و یا کشورت را با خاک یکسان و تو و خانواده ات را نابود می‌کنیم... امضاء ملک عبدالله (پادشاه عربستان) ما متحیرانه به همدیگر نگاه می‌کردیم...  آخر تهدید بزرگی بود و اگر خود حافظ هم بود، حتماً یک کاری بر علیه ما ایرانی ها می‌کرد... یکدفعه دیدیم بشار که متوجه اخم‌😠های توی هم ما شده بود با لبخند🙂 نامه را از ما خواست... ما نامه را با احترام تقدیمش نمودیم... یکدفعه و متعجبانه دیدیم، بشار نامه را پاره کرد و خودش بلند شد و پاره های نامه را در میان شعله های آتش🔥  شومینه پرتاب نمود و با لبخند گفت : ما تا آقای و شما سربازانش را داشته باشیم هیچ غم و غصه ای نداریم. آنگاه بود که فهمیدیم حضرت آقا چه فرموده بودند و از کجا این خبر را چند سال پیش دریافت نموده بودند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی با سردار دلها وحرم رضوی السلام علیک یا امام رضا علیه السلام السلام علیک یا امام رئوف آقا دلمون برا یک لحظه دیدن صحن وسرات تنگ شده خودت عنایتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 👆 ببینید ڪل ڪل شیرین دو مدافع حرم شهـید شهـید هـمیشہ باهـم شوخے میڪردن حتے لحظاتے قبل از شهـادت حسن خدایا ماراازغافله شهدا جدانفرما
1_10382831.mp3
4.92M
💠 مولودی شاد و زیبا 🎤🎤 سید رضا نریمانی 🌺 میلاد علیه السلام 🌺
سلاح گرم مثل نقل‌ونبات ریخته بود توی دست‌وبال اشرار. تا می‌توانستند آتش می‌سوزاندند.‌عده کمی از مردم را هم به بهانه پول کشانده بودند سمت خودشان، گروگان می‌گرفتند، اخاذی می‌کردند و ترس و دلهره می‌انداختند به جان زن و بچه مردم. حاجی شرشان را خواباند. هم از رسانه‌ها اعلام کرد، هم بزرگان طایفه‌ها را دعوت کرد. حرف آخرش را اول زد. گفت: «تا تاریخ فلان باید سلاح‌هاتون رو تحویل بدید. داشتن سلاح جرمه و اگه تحویل ندید به‌عنوان شرور با شما برخورد می‌کنم.» همین‌طور اسلحه بود که می‌آوردند تحویل می‌دادند. ▪️ حاجی به قولش وفا کرد و به تک‌تکشان امان‌نامه داد. فکر بعدازاین را هم کرده بود. آدمی که بیکار باشد و درآمد نداشته باشد چه تضمینی داشت دوباره پایش نلغزد. چقدر به این‌ در و آن در زد تا توانست چهارصدتا تلمبه آب جور کند. همه را تقسیم کرد بینشان. هم سرشان را به زمین و کشاورزی گرم کرد هم لقمه حلال گذاشت توی سفره‌هایشان راوی: مهدی ایرانمنش | منبع: سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه یاران، ص 24 و 25