مادر..میوناونلیستزئراکهدستته..
اسمعاشقایعشاقحسینیادتنره..
مادریهنگاهی . .
یهنگاهی . .
یهنگاهی . .(:💔
『 بیٺالحسن 』
+یادته رفیق!؟
دو سال پیش . .
چقدر زود گذشت نه!؟
چقدر تلخ گذشت نه!؟
『 بیٺالحسن 』
دو سال پیش . . چقدر زود گذشت نه!؟ چقدر تلخ گذشت نه!؟
به دوسالی که گذشت نگاه کنید!
چقدر دنیا . . عجیب از هم پاشید . .
حاجی دو سال پیش
این ساعتا هنوز بودید
هنوز دلمون گرم بود
هنوز فرزندان شهدا
یتیم نشده بودن . .
『 بیٺالحسن 』
حاجی دو سال پیش این ساعتا هنوز بودید هنوز دلمون گرم بود هنوز فرزندان شهدا یتیم نشده بودن . .
هنوز سِیدعلی . .
مالکاشترشُ از دست نداده بود💔
هنوز . .
حاجی
زمان هنوز میونِ این کلمات ایست کرده
زمان هنوز همونجا . .
همون نیمه شب جمعه . .
بهوقتِ 1:20 بامداد متوقف شده . .
『 بیٺالحسن 』
+حاجی! صدامو داری؟💔
+حاجی اینجا بعد از نبود شُما هوا خیلی پَسه . .
حاجی هنوزداریم از رفقاتون شهید میدیم . .💔
『 بیٺالحسن 』
+حاجی اینجا حَملات دشمن، کشته که نه، افکار زخمی میده . .!
حاجی
اینجا با تیر که نه،
با یک مشت حرف های باطل و پوچ
ذهن هارو نشونه گرفتن . .
حاجی!
از خدا که پنهون نیست
از شما چه پنهون . .
یه نفوذی داریم بینمون . .
بهش میگن [نَفس]
『 بیٺالحسن 』
حاجی! از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون . . یه نفوذی داریم بینمون . . بهش میگن [نَفس]
داره خیلی از مارو شکست میده . .
داره دونه دونه سلاح هارو ازمون میگیره
تا زمینمون بزنه . .💔
『 بیٺالحسن 』
حاجی! از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون . . یه نفوذی داریم بینمون . . بهش میگن [نَفس]
حاجی
شما مرد میدون بودی . .
شما خوب با این نفوذی میجنگیدی . .
خلاصه کلام!
دَست راستت رو سر ما حاجی(((:🖐🏽
『 بیٺالحسن 』
حاجی! از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون . . یه نفوذی داریم بینمون . . بهش میگن [نَفس]
حاجی
مددی برسون که بَرخلاف،
[اللهم الرزقنا شهادت] روی لَب هامون،
خیلی گرفتار خوشی دنیامون شدیم . .
[نَفسمون] داره [نَفَسمون] رو میبره . .💔
『 بیٺالحسن 』
+حاجی راستی گفتم [دست] . .💔
دستت اما حِکایتی دارد . .
[رَحِمَاللهُعَمِيَالعَباس]💔
『 بیٺالحسن 』
حاجی! دو سال گذشت از اشک های آقا سَر نماز . .💔
حاجی!
دیدنِ بغضِ علی در غَم قاسِم سخت است . .💔
حاجی
ما هرچه میخوایم
خودمون به اون راه بزنیم نمیشه . .
داریم آتش میگیریم ،راه نداره برگردی؟!
『 بیٺالحسن 』
حاجی ما هرچه میخوایم خودمون به اون راه بزنیم نمیشه . . داریم آتش میگیریم ،راه نداره برگردی؟!
حاجی اشک ها امون نمیده . .
حاجی امشب همه دل ها گرفته . .
هر چی به ساعت شهادت نزدیک میشیم
بغض مون سنگین تر میشه . .💔
تو حالِ خودمون نیستیم . .
این لحظات داره سخت میگذره
حقیقتاً انگار داریم خفه میشیم . .
سال پیشم این لحظات و گذروندیم
ولی انگار بازم باورمون نمیشه که دوسال گذشت
فرودگاهبغدادبهملتایران؛
یهحاجقاسمبایهلبخند؛
یهنگاهپرازمحبت؛
وحتییکصورتجدیوپرازاخمِ
یهاسطورهکهتنوبدندشمناروبلرزونه؛
بدهکاره:))
#حاج_قاسم