عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ صلوات الله علیه قَالَ:
إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أُخْرِجَتْ أَرِيكَتَانِ مِنَ الْجَنَّةِ فَبُسِطَتَا عَلَى شَفِيرِ جَهَنَّمَ، ثُمَّ يَجِيءُ عَلِيٌّ علیه السلام حَتَّى يَقْعُدَ عَلَيْهِمَا. فَإِذَا قَعَدَ ضَحِكَ وَ إِذَا ضَحِكَ انْقَلَبَتْ جَهَنَّمُ، فَصَارَ عَالِيهَا سَافِلَهَا ثُمَّ يُخْرَجَانِ فَيُوقَفَانِ بَيْنَ يَدَيْهِ. فَيَقُولَانِ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ! يَا وَصِيَّ رَسُولِ اللَّهِ! أَ لَا تَرْحَمُنَا؟ أَ لَا تَشْفَعُ لَنَا عِنْدَ رَبِّكَ؟ قَالَ: فَيَضْحَكُ مِنْهُمَا ثُمَّ يَقُومُ فَيَدْخُلُ الْأَرِيكَتَانِ وَ يُعَادَانِ إِلَى مَوْضِعِهِمَا، فَذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ: «فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُون».
مولانا سجّاد صلوات الله علیه فرمودند :
روز قیامت، دو تخت زیبا از بهشت آورده می شود و در کنار جهنّم و مشرف به آن نصب می شود. سپس علی علیه السلام می آید و بر آن دو می نشیند. وقتی آن بزرگوار نشست، خنده ای می کند و با خنده اش، جهنّم زیر و رو می شود، به گونه ای که پایین آن به بالای آن می آید و آن دو نفر ( اوّلی و دومی) خارج می شوند و در مقابل امیرالمؤمنین علیه السلام قرار می گیرند. پس آن دو نفر می گویند: ای امیرالمؤمنین! ای وصیّ رسول خدا! آیا به ما رحم نمی کنی؟ آیا برای ما نزد پروردگارت شفاعت نمی کنی؟ در این هنگام امیرالمؤمنین علیه السلام به آن دو می خندد، می ایستد و آن دو تخت بهشتی به جای خود بر می گردد و آن دو نفر نیز به جایگاه خود برگردانده می شوند. و این است فرموده پروردگار که: پس امروز كسانى كه ايمان آورده اند به كافران مى خندند، بر روى تختهاى بهشت به حال دوزخيان مى نگرند كه آيا كافران به پاداش آنچه مى كردند رسیده اند؟
📜تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص756
📜بخشی از خطبه ۱۰۸ امیرالمومنین علی سلام الله و صلوات الله علیه در نهج البلاغه.
فَعِنْدَ ذَلِكَ أَخَذَ الْبَاطِلُ مَآخِذَهُ وَ رَكِبَ الْجَهْلُ مَرَاكِبَهُ وَ عَظُمَتِ الطَّاغِيَةُ وَ قَلَّتِ الدَّاعِيَةُ وَ صَالَ الدَّهْرُ صِيَالَ السَّبُعِ الْعَقُورِ وَ هَدَرَ فَنِيقُ الْبَاطِلِ بَعْدَ كُظُومٍ وَ تَوَاخَى النَّاسُ عَلَى الْفُجُورِ وَ تَهَاجَرُوا عَلَى الدِّينِ وَ تَحَابُّوا عَلَى الْكَذِبِ وَ تَبَاغَضُوا عَلَى الصِّدْقِ. فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ كَانَ الْوَلَدُ غَيْظاً وَ الْمَطَرُ قَيْظاً وَ تَفِيضُ اللِّئَامُ فَيْضاً وَ تَغِيضُ الْكِرَامُ غَيْضاً، وَ كَانَ أَهْلُ ذَلِكَ الزَّمَانِ ذِئَاباً وَ سَلَاطِينُهُ سِبَاعاً وَ أَوْسَاطُهُ أُكَّالًا [أَكَالًا] وَ فُقَرَاؤُهُ أَمْوَاتاً وَ غَارَ الصِّدْقُ وَ فَاضَ الْكَذِبُ وَ اسْتُعْمِلَتِ الْمَوَدَّةُ بِاللِّسَانِ وَ تَشَاجَرَ النَّاسُ بِالْقُلُوبِ وَ صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً وَ الْعَفَافُ عَجَباً وَ لُبِسَ الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً.
پس در آن هنگام باطل بر جاى خود استوار شود، و جهل و نادانى بر مركب ها سوار، و طاغوت زمان عظمت يافته، و دعوت كنندگان به حق اندك و بى مشترى خواهند شد. روزگار چونان درنده خطرناكى حمله ور شده، و باطل پس از مدّت ها سكوت، نعره مى كشد، مردم در شكستن قوانين خدا دست در دست هم مى گذارند، و در جدا شدن از دين متّحد مى گردند، و در دروغ پردازى با هم دوست و در راستگويى دشمن يكديگرند.
و چون چنين روزگارى مى رسد، فرزند با پدر دشمنى ورزد، و باران سیل آسا ببارد، پست فطرتان همه جا را پر مى كنند، نيكان و بزرگواران كمياب مى شوند، مردم آن روزگار چون گرگان، و پادشاهان چون درندگان، تهيدستان طعمه آنان، و مستمندان چونان مردگان خواهند بود، راستى از ميانشان رخت بر مى بندد، و دروغ فراوان مى شود. با زبان تظاهر به دوستى دارند اما در دل دشمن هستند، به گناه افتخار مى كنند، و از پاكدامنى به شگفت مى آيند، و اسلام را چون پوستينى واژگونه مى پوشند.
حمید بن مسلم گوید:
رأيت زينب حين إحراق الخيام ـ قد دخلت في وسط النار،وخرجت وهي تسحب إنساناً من وسط لهيب النار
زینب سلام اللّه علیها را دیدم که در زمان آتش کشیدن خیام، وارد شعله های آتش شد و درحالیکه فردی را حمل میکرد از آتش ها خارج شد؛
من گمان کردم که او جنازه ای را برداشته و حمل میکند که سوخته است.
فاقتربتُ لِأَنظُرَ إليه، فإذاً هو زين العابدين علي بن الحسين (سلام اللّه علیه)
پس نزدیک رفتم تا آنرا ببینم و دیدم که آن فرد امام زین العابدین علیه السلام است.
📜الطراز المذهب في أحوال سيدتنا زينب سلام اللّه علیها
بحـارالفـضائـل
برخی اینگونه نقل کردهاند :
و کانَ علیُ بن الحُسینِ أَشبَهَ برسولِ اللّهِ فِی الوَجه
حضرت علی اکبر علیه السلام شبیه ترین مردم در صورت به رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.
وَ اِذَا رَکبَ وَ حَرّکَ فَرسَه کانَ اَشبَهَ لِعَلیِّ بنِ أَبی طالب
و زمانی که بر مرکب می نشست و اسبش را حرکت میداد، شبیه ترین مردم به امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود.
وَ اذَا تکلّمَ وَ حرَّکَ بِیدِه کانَ اَشبهَ الناسِ بِالحَسَن.
و زمانی که صحبت میکرد و دستانش را تکان میداد، شبیه ترین مردم به امام حسن مجتبی علیه السلام بود.
📜بحرالمصائب ج۴ص٢٩٢
📜تحفة الذاکرین(خطی)
ﻣﻘﺪﺍﺩ گوید:
ﻣﻮﻟﺎﻳﻢ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺷﻤﺸﻴﺮ ﻣﺮﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭ. ﺁﻥ ﺭﺍ ﺧﺪﻣﺘﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﻛﺮﺩﻡ و ﺑﺮ ﺯﺍﻧﻮﻯ ﺧﻮﺩ ﻧﻬﺎﺩ. ﺳﭙﺲ ﺩﻳﺪﻡ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺎﻟﺎ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﮔﺎﻥ ﻣﻦ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻇﻬﺮ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺸﻴﺮﺵ ﺧﻮﻥ ﻣﻰ ﭼﻜﻴﺪ.
ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﺍﻯ ﻣﻮﻟﺎﻯ ﻣﻦ! ﻛﺠﺎ ﺗﺸﺮﻳﻒ ﺑﺮﺩﻳﺪ؟
مولا علی علیهالسلام ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺎﻟﺎ ﺑﻴﻦ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺧﺼﻮﻣﺖ ﻭ ﺩﺭﮔﻴﺮﻯ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎﻟﺎ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﭘﺎﻙ ﻛﺮﺩﻡ.
ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﺍﻯ ﻣﻮﻟﺎﻯ ﻣﻦ! ﺍﻣﻮﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺎﻟﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟
ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺃﻧَﺎ ﺣُﺠّﺔُ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻋَﻠَﻰ ﺧَﻠﻘِﻪ ﻣِﻦ ﺃَﻫﻞِ ﺳَﻤﺎﻭﺍﺗِﻪِ ﻭ ﺃَﺭﺿِﻪِ، ﻭَ ﻣﺎ ﻓﻲ ﺍﻟﺴَّﻤﺎﺀ ﻣَﻠَﻚُ ﻳَﺨﻄﻮ ﻗﺪَﻣﺎً ﻋَﻦ ﻗﺪَﻡ ﺇﻟّﺎ ﺑِﺈﺫﻧﻲ، ﻭَ ﻓِﻲَّ ﻳَﺮﺗﺎﺏُ ﺍﻟﻤُﺒﻄﻠﻮﻥ.
ﻣﻦ ﺣﺠّﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻠﻖ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺁﺳﻤﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻫﺴﺘﻢ، ﻭ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﻯ ﻗﺪﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﻡ ﺑﺮ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﺭﺩ
ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﻦ، ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻦ ﺍﻫﻞ ﺑﺎﻃﻞ ﺑﻪ ﺷﻚ ﻭ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ.
📜ﻣﺸﺎﺭﻕ اﻧﻮﺍﺭالیقین ص ۲۱۸
📜القطره ج ۱ ص ۲۵۷
بحـارالفـضائـل
در سال ۶۰ هجري قمري يوم الترويه روز هشتم ماه ذي الحجة، حضرت اباالفضل العبّاس عليه السلام با اذن امام حسین عليه السلام بر فراز بام كعبه رفت و خطبهای نوراني و سرشار از معارف را با صوت علوي قرائت نمود که در فرازی از آن خطبه چنین فرمود:
وَ لَوْلا حِكَمُ اللهِ الْجَلِيَّةِ وَ اَسْرارُهُ الْعَلِيَّةِ وَ اخْتِبارُهُ الْبَريَّهُ، لَطارَ الْبَيْتُ اِلَيْهِ قَبْلَ اَنْ يَمْشي لَدَيْهِ،
اگر حكمت الهي آشكار نمي شد و اسرار بلند مرتبه خداوند هويدا نمي گشت و اين كعبه براي امتحان مردم نبود، هر آينه قبل از آنكه امام به طواف بيايد، كعبه به سوي امام حسین علیه السلام پرواز ميكرد و دور سر او میگردید.
قَدْ اسْتَلَمَ النَّاسُ الحَجَرَ وَ الْحَجَرُ يَسْتَلِمُ يَدَيْهِ
به تحقيق مردم استلام حجرالاسود ميكنند (دست خود را به حجر ميكِشند و حجر را ميبوسد) ولي حجرالاسود دست امام را ميبوسد و استلام مينمايد.
📜مناقب سادة الکرام، سیدعین العارفین هندی، نسخه خطی (به نقل از کتاب خطیب کعبه)
ابن عساکر دمشقی از علمای اهل تسنن نقل کرده است:
انصار همواره میگفتند:
إنّا كُنّا لَنَعرِفُ الرَّجُلَ إلَى غَيرِ أبيهِ بِبُغضهِ لِعَليِّ بنِ أَبي طالِب.
ما جماعت انصار، هرگاه بخواهیم حلال زادگی شخصی (اولادمان) را بسنجیم، او را به حبّ و بغض نسبت به علی بن أبی طالب علیهالسلام امتحان میکنیم.
📜تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲،ص ۲۸٧
ابو حنیفه خدمت امام صادق علیهالسلام رسید و مسائلى را پرسید از جمله سؤالهایش این بود که گفت: فدایت شوم امر به معروف چیست؟
حضرت فرمودند:
«الْمَعْرُوفُ یَا أَبَا حَنِیفَةَ! الْمَعْرُوفُ فِی أَهْلِ السَّمَاء،ِ الْمَعْرُوفُ فِی أَهْلِ الْأَرْضِ وَ ذَلِکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ»
«ای ابوحنیفه! معروف چیزى است که معروف در آسمان باشد و معروف در زمین و آن امیرالمومنین على بن ابى طالب علیهالسلام است»
پرسید: فدایت شوم پس منکر چیست؟!
حضرت فرمودند:
«اللَّذَانِ ظَلَمَاهُ حَقَّهُ وَ ابْتَزَّاهُ
أَمْرَهُ وَ حَمَلَا النَّاسَ عَلَی کَتِفِهِ»
«آن دو نفرى که به او ستم روا داشتند و مقامش را غصب نمودند و مردم را علیه او شوریدند»
📜 بحارالانوار ج ۱۰ ص ۲۰۸
امّ سلمه گوید:
فَلَمَّا ذَکَرْنَا خَدِیجَةَ بَکَی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وَ قٰالَ
روزی به مناسبتی نام خدیجه کبری علیهاالسلام را در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله بردیم، آن حضرت گریان شد و فرمود:
خَدِیجَةُ؟! وَ أَیْنَ مِثْلُ خَدِیجَةَ؟ صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِی عَلَی دِینِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِی عَلَیْهِ بِمَالِهَا
«خدیجه!؟ دیگر کجا مثل خدیجه پیدا میشود!؟ خدیجه در آن زمان که مردم مرا تکذیب میکردند، مرا تصدیق کرد و ثروت خود را در راه پیشرفت دین خدا بذل کرد.
خدا به من دستور داد خدیجه را بشارت دهم که در بهشت صاحب قصری از زمرد خواهد شد که هیچ رنج و زحمتی در آن نیست.
📜بحارالانوار، ج ۴٣، ص ١٣١.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند:
وَ لْیَکُونَنَّ فِی آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَکَ یَا عَلِیُّ یَشْنَأُهُمُ النَّاسُ وَ لَوْ أَحَبُّوهُمْ کَانَ خَیْراً لَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ
یا علی! در آخرالزمان عدّهای ولایت تو را میپذیرند که مردم به خاطر ولایت تو، از ایشان نفرت دارند و اگر مردم آنان را دوست میداشتند، برای آن مردم نیز، بهتر بود، اگر میدانستند.
یُؤْثِرُونَکَ وَ وُلْدَکَ عَلَی الْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ وَ الْإِخْوَةِ وَ الْأَخَوَاتِ وَ عَلَی عَشَائِرِهِمْ وَ الْقَرَابَاتِ
آنان تو و فرزندان تو را بر پدران، مادران، برادران، خواهران، عشیرهها و خویشاوندهایشان مقدّم میدارند.
صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَفْضَلَ الصَّلَوَاتِ أُولَئِکَ یُحْشَرُونَ تَحْتَ لِوَاءِ الْحَمْدِ یَتَجَاوَزُ عَنْ سَیِّئَاتِهِمْ وَ یَرْفَعُ دَرَجَاتِهِمْ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ
صلوات خدا بر آنان باد، بهترین صلواتها. آنان زیر بیرق «حمد» محشور میشوند، خداوند از بدیهای ایشان درگذرد و به سبب کارهایشان، درجات آنان را رفعت خواهد بخشید.
📜الغیبة، شیخ طوسی، ص۹۸
📜المناقب،ابنشهرآشوب، ج۱ ص۲۰۸
بحـارالفـضائـل
از ائمه اطهار علیهمالسلام نقل شده است که فرمودند:
تُکَرِّرُ فِی لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ هَذَا الدُّعَاءَ سَاجِداً وَ قَائِماً وَ قَاعِداً وَ عَلَی کُلِّ حَالٍ وَ فِی الشَّهْرِ کُلِّهِ وَ کَیْفَ أَمْکَنَکَ وَ مَتَی حَضَرَکَ مِنْ دَهْرِکَ تَقُولُ بَعْدَ تَحْمِیدِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ الصَّلَاةِ عَلَی النَّبِیِّ
در شب بیست و سوم ماه رمضان در حالت ایستاده و نشسته و در هر حال و در تمام ماه و هر طور که میتوانی و هر وقت که در طول عمرت این ماه بر تو فرا رسید، این دعا را تکرار کن و بعد از بزرگداشت خدای تعالی و صلوات بر پیامبر و خاندان او علیهم السلام بگو:
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ قَائِداً وَ عَوْناً وَ عَیْناً حَتَّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلًا
📜الکافی ج ۴، ص ۱۶۲
حذيفة بن يمان گوید:
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را ديدم كه دست امام حسن مجتبى عليه السلام را گرفته بود و مى فرمود:
أيّها النّاسُ هٰذا ابنُ عليّ فَاْعرِفوُه، َوالّذي نَفسُ محمّدٍ بيَدهِ إنّه لَفِي الجَنّة، و مُحبّهُ فِي الجَنّة، وَ مُحبُّ مُحبّيهِ فِي الجَنّة
اى مردم! اين فرزند علىّ بن ابى طالب علیهالسلام است، او را بشناسيد، سوگند به آن كسى كه جان محمّد در قبضه قدرت او است، او در بهشت است، دوستان او و دوستان دوستانش نيز در بهشت خواهند بود.
📜مشارق أنوارالیقین، ص ۵۳
4_5861774019870592790.mp3
21.69M
السلام علیک یا بقیة الله الاعظم روحی لک الفداء
🔶خداوند متعال در قرآن میفرماید:
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ
📜سورهبقرهآیة ۲۰۷
🔹حضرتصادق علیه السّلام می فرمایند:
یکی از محبان اهل بیت سلامالله در روز قيامت محشور میشود در حالی مدیون از دنیا رفته است و صدا میزند آیا کسی هست مرا یاری کند؟
در این هنگام ، امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه خطاب به طلب کاران میفرمایند؛
چه چیزی به شما بدهم تا او را ببخشید ؟
آنها می گویند ثواب یکی از نَفَس های ليلة المبیت شما را می خواهیم . راوی در ذيل این روایت می گوید :
اگر در فردای قیامت فقط ثواب یک نَفَس علی صلواتاللهعلیه را در شب هجرت را بین شیعیان تقسیم کنند همه بخشیده می شوند و گنهکاری در قیامت باقی نمی ماند.
📜تفسیرامام حسنعسگریعلیهالسلام،ص ۱۳۲
🔹قالَ سیدنا مُحَمَّد بْنِ عَلِيّ صلوات الله علیه :
بِنَا يُقِيلُ اللَّهُ عَثْرَتَكُمْ وَ بِنَا يَغْفِرُ اللَّهُ ذُنُوبَكُمْ وَ بِنَا يَقْضِي اللَّهُ دُيُونَكُمْ وَ بِنَا يَفُكُّ اللَّهُ وَثَاقَ الذُّلِّ مِنْ أَعْنَاقِكُمْ وَ بِنَا يَخْتِمُ وَ [بِنَا] يَفْتَحُ لَا بِكُمْ وَ نَحْنُ كَهْفُكُمْ كَأَصْحَابِ الْكَهْفِ وَ نَحْنُ سَفِينَتُكُمْ كَسَفِينَةِ نُوحٍ وَ نَحْنُ بَابُ حِطَّتِكُمْ كَبَابِ حِطَّةِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
🔹حضرت آقا امام جواد صلوات الله علیه :
خدای متعال، عیبهای شما را به واسطه ما از بین می برد و به خاطر ما بندهای ذلت و خواری را از گردن شما می گشاید و به واسطه ما، گناهان شما را می آمرزد و به خاطر ما می گشاید و به خاطر ما می بندد؛ نه به خاطر شما!
و ما پناهگاه شما هستیم، چون پناهگاه اصحاب کهف و ما کشتی نجات شما می باشیم، همانند کشتی نوح علیه السلام، و ما ورودی امن (دروازه آمرزش، باب حطه) شما هستیم همانند باب حطه بنی اسرائیل.
📜بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج23، ص: 218
📜تفسير فرات الكوفي، ص: 348
📜سعد السعود، ص: 108
🔹حضرت صادق علیه السّلام میفرمایند :
امام حسن عليه السلام عابدترين، زاهدترين و برترين مردم زمان خويش بود، هرگاه حج به جا مي آورد پياده و گاهي پا برهنه بود، هميشه اين گونه بود كه اگر يادي از مرگ و قبر و قيامت مي كرد گريه مي كرد. وقتي يادي از گذشتن از صراط مي كرد، گريه مي كرد، وقتي يادي از عرضه شدن در پيشگاه الهي [براي حساب و كتاب] مي كرد، صداي حضرت بلند مي شد، تا آنجا كه غش مي كرد [ و بيهوش مي افتاد]، و هر گاه براي نماز مي ايستاد، بند بند وجود او در مقابل خدايش مي لرزيد و هر وقت از بهشت و جهنم ياد مي كرد، مانند مار گزيده مي پيچيد، و از خداوند بهشت را درخواست مي كرد.»
📜بحار الانوار ج۴۳ ص۳۳۱
🖇قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صلوات الله علیه :
انا الذي ولايتي ولاية الله.
امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود:
من همان انساني هستم كه ولايت من همان ولايت خداوند متعال است.
📜ولایت کلیه:ص128
🖇در کتاب راحة الارواح و و مونس الاشباح حدیث را به یکطریق روایت کرده اند که جویرہ بن قادم می گوید :
که با مولای خود امیرالمؤمنین صلوات الله علیه میرفتم ، و حسنین صلوات الله علیهما ، و محمد حنفیه، و مالک اشتر نیز در آن سفر بودند که. ناگاه لشکر پراکنده شدند حضرت شیر خدا فرمود: چرامیگریزید؟
عرض کردند: یا امیرالمؤمنین؛ شیری عظیم پیش را آمده که از آن اسبان و شتران گریزانند. فرمود که شیر خدا منم و دفع شیر من کنم. پس نزدیک آمده فرمود که از راه دور شو که منم خشم خدا منم گوش گیرنده از آن خدای و منم صراط مستقیم، امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب . در حال شیر بازگشت و به زبان فصيح میگفت:أشهد ان مخلصا ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و أشهد أن محمدا عبده و رسوله و أنك وليه یا ولی و یا مولای.
منم پدر وحش چنانکه آدم ابوالبشر است و بدرستی که عهد از فرزندان من گرفته اند که هیچیک از فرزندان تو و فرزندان شیعیانت را نخورند و من از حق تعالی درخواست نمودم که تا میان من و تو جمع کند.
حضرت فرمود: تو را به من چه حاجت است؟
شیر گفت: میخواهم از خدا درخواهی تا مرا بیامرزد.
شیر خدا دعا کرد و حسنین صلوات الله عليهما آمین گفتند پس حضرت فرمود:ای شیر برو که حق تعالی دعای ما را در حق تو قبول کرد.
شیر گفت: ای مولای؛ اثر اجابت کدامست؟
حضرت فرمود که یا ابا الوحش در دل ما امامان عمودی از نور باشد که اصل او در دل ما و سر او در زیر عرش است چون یکی از ما دعا کند حق تعالی آن را به جنبش آورد ما با آن علامت میدانیمکه اجابت شده.
شیر گفت: ای مولای؛ من زندگانی نمی خواهم. از خدا درخواه تا موت مرا معجل سازد.
آن حضرت دیگر باره دعا کرد و فرمود: ای شیر برو که وقت نماز دیگر تو را وفات رسد.
ابن جویره میگوید که آن حضرت رو به من کرد و فرمود که از عقب شیر برو و او را دفن کن و آن حضرت با حضار رفتند و من از عقب شیر رفتم و بر سر پشنه نشستم و شیر بر پشته دیگر نشست. چون وقت داخل شد ناگاه شیر از جای بر جست فریادی کرد پس بیفتاد و جان داد. من بر خاستم که گوری برای او بکنم، آوازی شنیدم و کسی را ندیدم، اما میگفت: ای جویره؛ ما تو را کفایت کردیم. بازنگریستم گوری دیدم چون نگریستم شیر دیگر شیر را دفن کرد ، در خاطرم گذشت و با خود گفتم پنداری که این شیر را علی بن ابی طالب - عليه السلام -سحر کرد آنگاه رفتم به نزد مولای خود و گفتم: شیر را دفن کردم. آن حضرت سر پیش انداخت و فرمود که آب آورند وضو ساخت و لب جنبانید. من آوازی عظیم از آسمان شنیدم چون آواز رعد، چون سر بر داشتم آفتاب را دیدم کآن وقت بازگشته تا به آنجا که وقت نماز عصر بود و اینچنین بعد غروب اتفاق افتاد پس آن حضرت نماز به جماعت کرد و به من نگاه کرد و فرمود که ای جویره؛ این هم سحر بود؟ اگر نه آن بودی که آنچه مردم درباره عیسی میگویند در حق من هم میگویند،هر آینه شما را خبر میدادم از آنچه می خورید و می آشامید و در خانه ذخیره می کنید گفتم: یا مولا توبه کردم که دیگر شک نیاورم.
📜مقتل جامع مجالس :ص193
🔸بما أن امیرالمؤمنین الامام علی بن ابی طالب و الامام الحسن و الامام الحسین و الامام السجاد و الامام الباقر صلوات الله علیهم قد قبلوّا أبا الفضل العباس صلوات الله علیه فی مناسبات عدة.
🔹امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب،امام حسن و امام حسین و امام سجاد و امام باقر صلوات الله علیهم در مناسبات متعدد دست حضرت ابوالفضل العباس صلوات الله علیه را بوسیده اند.
📜کتاب علی اعتاب فاطمة الزهرا صلوات الله علیها. ص 85
◼️لحظات آخر امیرالمؤمنین علیهالسلام بود، که علامه مجلسی اینگونه نقل میکند :
عَرِقَ جَبینُه و هُوَ یَذکرُ اللهَ کثیراً
▪️پیشانی مولا، عرق سرد کرد...
پیوسته ذکر خدا را بر لب داشت...
ثُمَّ استَقبلَ القِبلةَ وَ غَمضَ عَینَیهِ و مَدَّ رِجلَیه و یَدَیه وَ قال
▪️آنگاه به سمت قبله رو کرد...
چشمانش را بر روی هم گذاشت...
پاها و دستانش را دراز کرد و فرمود:
أشهدُ أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له و أشهد أنّ محمدا عبده و رسوله...
فَعندَ ذلکَ صَرخَتْ زینبُ بنتُ علیّ وَ أمّکلثوم وَ جمیعُ نسائِه و قَد شَقُّوا الجُیوبَ و لَطمُوا الخُدودَ وَ ارتفَعَتِ الصَیحةُ
▪️در این جا بود که زینب کبری علیهاالسلام و امّکلثوم و تمامی زنان در خانه فریاد کشیدند و گریبان دریدند و بر گونهها سیلی زدند و صدای گریه و فریاد همه جا را فرا گرفت...
📜بحارالانوار ج۴۲ ص۲۹۰
آه یا امیرالمومنین...
نمیدانم این ساعت بر زینب کبری علیهاالسلام و زنان بنیهاشم سختتر گذشت یا آن ساعتی که امام زمان علیهالسلام خطاب به جدّ غریبش فرمود :
فَلَمّا رَأَينَ النِّساءُ جَوادَكَ مَخزِيّاً ، ونَظَرنَ سَرجَكَ عَلَيهِ مَلوِيّاً
◼️...هنگامى كه زنان ، اسبت را پريشان ، و زين تو را بر آن ، واژگون ديدند،
بَرَزنَ مِنَ الخُدورِ ، ناشِراتِ الشُّعورِ ، عَلَى الخُدودِ لاطِماتٍ ، لِلوُجوهِ سافِراتٍ ،
◼️از خیمهها بيرون آمدند ، موهايشان را پريشان كرده، بر گونههاى خود لطمه زدند ، صورتهاى خود را گشودند،
وبِالعَويلِ داعِياتٍ ، وبَعدَ العِزِّ مُذَلَّلاتٍ ، وإلى مَصرَعِكَ مُبادِراتٍ ، وَالشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ...
◼️و ناله و فریاد سر دادند و پس از عزّتمندى ، خوار شدند و به سوى قتلگاهت شتافتند که در آن هنگام، شمر بر روی سينهات نشسته بود...
📜المزارالکبیر، زیارت ناحیه مقدسه، ص۵۰۴
🔶به روایت امام صادق علیهالسلام، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
در شب معراج چون به آسمان پنجم رسیدم، صورت علی بن ابی طالب علیهالسلام را در آنجا مشاهده کردم. گفتم: ای جبرئیل؛ این چه صورتی است؟
عرض کرد:
يَا مُحَمَّدُ اشْتَهَتِ الْمَلَائِكَةُ أَنْ يَنْظُرُوا إِلَى صُورَةِ عَلِيٍّ عَلَیهِالسّلٰام
🔹یا محمد! فرشتگان خواهش کردند که از مشاهده جمال مولا علی علیهالسلام بهره ببرند.
عرض کردند:
خداوندا! فرزندان آدم در دنیا هر صبح و شب به مشاهدهٔ جمال علی علیهالسلام، خلیفه و وصیّ و امین پیامبر صلیاللهعلیهوآله مشغول هستند، پس ما را نیز به زیارت و دیدن چهره ی ایشان، به مقداری که اهل دنیا به این سعادت دسترسی دارند، بهره مند فرما.
پس حق تعالی صورت آن حضرت را از نور مقدس خود آفرید.
فَعَلِيٌّ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ لَيْلًا وَ نَهَاراً يَزُورُونَهُ وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً
🔹و صورت علی علیهالسلام نزد ایشان است که در هر شب و روز او را زیارت میکنند و هر بامداد از مشاهده ی چهره ایشان متمتع و بهرهمند میگردند.
آنگاه امام صادق عليهالسلام فرمود: هنگامی که ابن ملجم ضربت خود را بر سر مبارک آن حضرت فرود آورد، مانند همان ضربت بر صورتی که نزد فرشتگان بود نقش بست و پس از آن هر بامداد و شامگاه که ملائکه آن صورت را زیارت مینمودند، بر ابن ملجم لعنت میفرستند و این امر به طور پیوسته تا روز قیامت ادامه دارد.
و وقتیکه امام حسین علیهالسلام به شهادت رسیدند، ملائکه آمدند و صورت سیدالشهداء علیهالسلام را مقابل صورت امیرالمؤمنین علیهالسلام قرار دادند و هر وقت که ملائکه هبوط میکنند، یا از زمین به آسمان صعود میکنند، به آسمان پنجم که میرسند برای زیارت امیرالمؤمنین علیهالسلام و میبیننند سیدالشهداء علیهالسلام غرقه به خون است، یزید و ابن زیاد و قاتلان سیدالشهداء علیهالسلام را لعنت میکنند تا روز قیامت.
اعمش گوید: امام صادق علیهالسلام به من فرمودند:
هَذَا مِنْ مَكْنُونِ الْعِلْمِ وَ مَخْزُونِهِ- لَا تُخْرِجْهُ إِلَّا إِلَى أَهْلِهِ.
🔹 این از مکنونات و گنجینههای علم است؛ جز به اهلش نگو.
📜المحتضر ص۱۴۶
📜بحارالانوار ج۴۵ ص۲۲۹
🔶 (و من) صفوان الجمّال، قال: قلت
يوما لأبي عبد اللّه جعفر بن محمد عليه السلام، و أنا عنده: يا ابن رسول اللّه، أمنكم السفاح؟
فأطرق الى الارض مليا.
ثم قال: يا ثابت منا السفاح، و من النفاخ، و منا الصدّيق، و منا الفاروق، و منا الهادي، و منا المهدي، و منا المهتدي، و منا من يهتدي به، و منا من تغرب الشمس على رأسه، و تطلع من مغربها، نحن ثلة اللّه، منا أسد اللّه، و نحن خزّان اللّه.
يا ثابت، ما نحن خزانة على ذهب و لا فضة، و لكن على المكنون من علمه. نحن دعائم اللّه، نحن ذخيرة اللّه، و رسوله صلی الله علیه وآله أبونا الأكبر، و علي صلوات الله علیه أبونا الأصغر، و فاطمة صلوات الله علیها امنا، و خديجة بنت خويلد صلوات الله علیها و الدتنا، و جعفر الطيار صلوات الله علیه في الجنة عمنا، و حمزة سيد الشهداء صلوات الله علیه عم أبينا. فمن له حسب كحسبنا، و نسب كنسبنا؟ استودعنا اللّه سره، و ائتمننا على وحيه و علمه، و أنطقنا بحكمته، فهذه حالنا عنده.
🔹صفوان جمال گفت روزی به امام صادق صلوات الله علیه گفتم آیا سفاح از شماست؟
حضرت سکوت کرد و مدتی به زمین نگاه کرد،فرمود ای ثابت سفاح از ماست و نفاخ از ماست و صدیق و فاروق و هادی و مهدی و مهتدی از ماست و از ماست که به سبب او هدایت شوند و از ماست کسی که خورشید را از مغروب طلوع می دهد و در مشرق غروب می دهد ماییم دوستان خدا از ماست شیر خدا و ماییم خزینه های خدا.
ای ثابت ما خزینه های طلا و نقره ی نیستیم و لکن خزینه های مکنون علم خدا هستیم،ماییم ستون های خدا مایین ذخیره خدا و رسول خدا صلی الله علیه وآله پدر بزرگ تر ماست و علی صلوات الله علیه پدر کوچک تر ماست و فاطمه صلوات الله علیها مادر ماست و خدیجه بنت خویلد صلوات الله علیها والده ی ما و جعفر طیار صلوات الله علیه در بهشت عموی ماست و حمزه سیدالشهدا صلوات الله علیه عموی پدر ماست،پس چه کسی حسبی به مثل ما دارد و نسبی مثل نسب ما دارد خدا راز خود را در ما قرار داده است و ما را امان دانسته بر وحی و علم خود و به حکمت خود ناطق کرد پس این حال ما نزد اوست.
📜شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام 3/401
🔶بَیْنَمَا نَحْنُ عَلَی شَاطِئِ الْبَحْرِ وُقُوفٌ إِذَا قَدْ أَقْبَلَ طَائِرٌ عَلَی هَیْئَةِ الْخُطَّافِ فَنَزَلَ عَلَی الْبَحْرِ فَأَخَذَ بِمِنْقَارِهِ فَرَمَی بِهِ إِلَی الشَّرْقِ ثُمَّ أَخَذَ ثَانِیَةً فَرَمَی بِهِ إِلَی الْغَرْبِ ثُمَّ أَخَذَ ثَالِثَةً فَرَمَی بِهِ إِلَی الْجَنُوبِ ثُمَّ أَخَذَ رَابِعَةً فَرَمَی بِهِ إِلَی الشِّمَالِ ثُمَّ أَخَذَ فَرَمَی بِهِ إِلَی السَّمَاءِ ثُمَّ أَخَذَ فَرَمَی بِهِ إِلَی الْأَرْضِ ثُمَّ أَخَذَ مَرَّةً أُخْرَی فَرَمَی بِهِ إِلَی الْبَحْرِ ثُمَّ جَعَلَ یُرَفْرِفُ وَ طَارَ فَبَقِینَا مُتَحَیِّرِینَ لَا نَعْلَمُ مَا أَرَادَ الطَّائِرُ بِفِعْلِهِ فَبَیْنَمَا نَحْنُ کَذَلِکَ إِذْ بَعَثَ اللَّهُ عَلَیْنَا مَلَکاً فِی صُورَةِ آدَمِیٍّ فَقَالَ مَا لِی أَرَاکُمْ مُتَحَیِّرِینَ قُلْنَا فِیمَا أَرَادَ الطَّائِرُ بِفِعْلِهِ قَالَ مَا تَعْلَمَانِ مَا أَرَادَ قُلْنَا اللَّهُ أَعْلَمُ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ وَ حَقِّ مَنْ شَرَّقَ الشَّرْقَ وَ غَرَّبَ الْغَرْبَ وَ رَفَعَ السَّمَاءَ وَ دَحَا الْأَرْضَ لَیَبْعَثَنَّ اللَّهُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ نَبِیّاً اسْمُهُ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله لَهُ وَصِیٌّ اسْمُهُ عَلِیٌّ علیه السلام عِلْمُکُمَا جَمِیعاً فِی عِلْمِهِمَا مِثْلُ هَذِهِ الْقَطْرَةِ فِی هَذَا الْبَحْرِ
🔹موسی علیه السلام فرمود: وقتی در ساحل دریا همراه خضر ایستاده بودیم ناگهان پرنده ای که به شکل پرستو بود بر دریا فرود آمد و با منقارش مقداری آب برداشت و به طرف شرق انداخت سپس مقداری برداشت و این بار به طرف غرب انداخت و این کار را به طرف شمال و جنوب و آسمان و زمین هم انجام داد. برای آخرین بار برگشت و این بار آبی را که با منقارش از دریا برداشته بود به خود دریا ریخت، سپس پر زد و رفت. با خضر در حیرت مانده بودیم نمی دانستیم که آن پرنده چه منظوری داشت. در همان حالت مانده بودیم که ناگهان فرشته ای به شکل آدمیزاد بر ما نازل شد و گفت: چه شده است شما را حیران میبینم؟ گفتیم: منظور آن پرنده را نفهمیدیم. گفت: نمی دانید که چه منظوری داشت؟ گفتیم: خدا میداند، گفت: آن پرنده میگوید سوگند به حق آنکه شرق را شرق و غرب را غرب گردانید و آسمان را برافراشت و زمین را گستراند، خداوند پیامبری را در آخر الزمان به اسم محمد مبعوث خواهد کرد و این پیامبر وصی ای به نام علی دارد که علم شما دو نفردر مقایسه با علم آن دو همچون این قطره در برابر این دریا است
📜بحارالانوار ج۴۰ ص۱۷۷
🔶عَنْ عَمَّارِ بْنِ یَاسِرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام َعلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب علیهما السلام فِی بَعْضِ غَزَوَاتِهِ فَمَرَرْنَا بِوَادٍ مَمْلُوءٍ نَمْلًا فَقُلْتُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ تَرَی یَکُونُ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ تَعَالَی یَعْلَمُ عَدَدَ هَذَا النَّمْلِ قَالَ نَعَمْ یَا عَمَّارُ أَنَا أَعْرِفُ رَجُلًا یَعْلَمُ عَدَدَهُ وَ کَمْ فِیهِ ذَکَرٌ وَ کَمْ فِیهِ أُنْثَی فَقُلْتُ مَنْ ذَلِکَ الرَّجُلُ یَا مَوْلَایَ فَقَالَ یَا عَمَّارُ مَا قَرَأْتَ فِی سُورَةِ یس وَ کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ فَقُلْتُ بَلَی یَا مَوْلَایَ فَقَالَ أَنَا ذَلِکَ الْإِمَامُ الْمُبِینُ
🔹از عمار بن یاسر رضی الله عنه آمده که گفت: در بعضی از جنگها در کنار امیرمؤمنان علیه السلام بودم. روزی از بیابانی که پر از مورچه بود عبور کردیم. گفتم: ای امیرمؤمنان آیا کسی از بندگان خداوند وجود دارد که بتواند تعداد این مورچگان را بشمارد؟ فرمود: بله ای عمار، من مردی را میشناسم که از تعداد آنها باخبر است و میداند که چه تعداد مذکر و چه تعداد مونث هستند. گفتم: این فرد چه کسی است سرورم؟ فرمود: ای عمار مگر در سوره یس نخوانده ای: «وَ کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِین»{و هر چیزی را در امامی آشکار برشمرده ایم} گفتم: بله سرورم خوانده ام، فرمود: من آن امام آشکار هستم.
بحارالانوار ج۴۰ ص۱۷۶📜
🔶فرُوِیَ عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ أَنَّهُ قَالَ وَ اللَّهِ لَقَدْ تَصَدَّقْتُ بِأَرْبَعِینَ خَاتَماً وَ أَنَا رَاکِعٌ لِیَنْزِلَ فِیَّ مَا نَزَلَ فِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَمَا نَزَلَ.
🔹از عمر بن خطاب نقل است که: به خدا سوگند چهل انگشتری را در حال رکوع صدقه دادهام تا آیه ای که برای علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل گردید، برای من نازل شود اما نازل نشد.
📜بحارالانوار،ج۳۵،ص۱۸۳
📜سفینة البحار،ج۲،ص۵۶۱
_
«إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»
((ولی شما فقط خدا، پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا داشته، در رکوع زکات میدهند))
(مائده، 55)📚
#شبهایجمعه
▪حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ السَّيَّارِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ الرَّازِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي سلام اللّه علیه قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا تَقُولُ فِي الْعَامَّةِ فَإِنَّهُ قَدْ رُوِيَ أَنَّهُمْ لَا يُوَفَّقُونَ لِصَوْمٍ فَقَالَ لِي أَمَا إِنَّهُ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَةُ الْمَلَكِ فِيهِمْ قَالَ قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ إِنَّ النَّاسَ لَمَّا قَتَلُوا الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ سلام اللّه علیه أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَكاً يُنَادِي أَيَّتُهَا الْأُمَّةُ الظَّالِمَةُ الْقَاتِلَةُ عِتْرَةَ نَبِيِّهَا لَا وَفَّقَكُمُ اللَّهُ لِصَوْمٍ وَ لَا فِطْرٍ وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ لِفِطْرٍ وَ لَا أَضْحًى.
▪راوى می گويد: عرض كردم فدايت شوم: در باره عامه چه می فرماييد، چه آنكه روايتى را شنيده ايم كه ايشان موفق به روزه نمی شوند آيا اين روايت صحيح است؟
حضرت به من فرمودند: توجه كن دعاء ملك و فرشته در باره ايشان به اجابت رسيده. عرض كردم: فدايت شوم چه دعايى؟
حضرت فرمودند: هنگامى كه حضرت حسين بن على صلوات الله عليهما را شهيد كردند حق تعالى فرشته اى را مأمور ساخت كه نداء كند: اى امت ظالم و قاتل عترت پيامبر خدا شما را براى روزه و درك فطر موفق نكند.
▪حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْجُنَيْدِ التَّفْلِيسِيِّ عَنْ رَزِينٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ سلام اللّه علیه لَمَّا ضُرِبَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ سلام اللّه علیه بِالسَّيْفِ فَسَقَطَ ثُمَّ ابْتَدَرَ لِيَقْطَعَ رَأْسَهُ نَادَى مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ أَلَا أَيَّتُهَا الْأُمَّةُ الْمُتَجَبِّرَةُ الضَّالَّةُ بَعْدَ نَبِيِّهَا لَا وَفَّقَكُمُ اللَّهُ لِأَضْحًى وَ لَا فِطْرٍ قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ سلام اللّه علیه فَلَا جَرَمَ وَ اللَّهِ مَا وُفِّقُوا وَ لَا يُوَفَّقُونَ حَتَّى يَثُورَ ثَائِرُ الْحُسَيْنِ سلام اللّه علیه.
▪هنگامى كه حضرت حسين بن على عليهما السلام را با شمشير زدند و آن جناب روى زمين سقوط كرد، سرعت و شتاب كردند كه سر مباركش را قطع كرده و ببرند منادى در اين وقت از جانب عرش نداء داد: اى امت ظالم و ستمگرى كه بعد از پيامبرتان گمراه شديد خدا موفقتان نكند كه عيد قربان و فطر را درك كنيد، سپس راوى گفت، امام عليه السلام فرمودند: به خدا سوگند موفق نشده و نخواهند شد تا وقتى كه منتقم خون حسين عليه السلام قيام كند.
|علل الشرائع ۲/۳۸۹|📜