🔻فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام در حدیث حارث همدانی
قسمت اول ..
🔶أَلاَ إِنِّي عَبْدُ اَللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ صِدِّيقُهُ اَلْأَكْبَرُ صَدَّقْتُهُ وَ آدَمُ بَيْنَ اَلرُّوحِ وَ اَلْجَسَدِ ثُمَّ إِنِّي صِدِّيقُهُ اَلْأَوَّلُ فِي أُمَّتِكُمْ حَقّاً فَنَحْنُ اَلْأَوَّلُونَ وَ نَحْنُ اَلْآخِرُونَ ..
🔹بدان که من بنده خدا ، و برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله و بزرگترین تصدیق کننده آن حضرت هستم در حالی او را تصدیق نمودم که هنوز آدم میان جسد و روح بود سپس اولین تصدیق کننده حضرتش در این امت هستم بدان که اولین و آخرین این امت مائیم
| 📜بشارة المصطفی لشیعة المرتضی ج ۱، ص ۴/امالی(مفید)ج۱ص۳ |
🔶إِنَّ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ كَانَ جَالِساً فِي اَلرَّحْبَةِ فَتَزَلْزَلَتِ اَلْأَرْضُ فَضَرَبَهَا عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِيَدِهِ ثُمَّ قَالَ لَهَا قِرِّي إِنَّهُ مَا هُوَ قِيَامٌ وَ لَوْ كَانَ ذَلِكَ لَأَخْبَرْتَنِي وَ إِنِّي أَنَا اَلَّذِي تُحَدِّثُهُ اَلْأَرْضُ أَخْبَارَهَا ثُمَّ قَرَأَهُ إِذٰا زُلْزِلَتِ اَلْأَرْضُ زِلْزٰالَهٰا وَ أَخْرَجَتِ اَلْأَرْضُ أَثْقٰالَهٰا وَ قٰالَ اَلْإِنْسٰانُ مٰا لَهٰا يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبٰارَهٰا بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحىٰ
لَهٰا أَ مَا تَرَوْنَ أَنَّهَا تُحَدِّثْ عَنْ رَبِّهَا .
🔹فضیل بن زبیر گفت:
امیرالمؤمنین علیهالسلام در فضای باز
مسجد نشسته بود، زمین لرزید،
علی علیهالسلام با دستش به آن
ضربه زد، سپس به آن فرمود:
'آرام بگیر قیامت نشده است ..
و اگر زلزله قیامت بود مرا با خبر میکرد
و من کسی هستم که زمین اخبارش
را به او میگوید؛ سپس قرائت کرد:
"إذا زلزلت الأرض زلزالها"
آیا نمیبینید که آن از طرف
پروردگارش سخن میگوید.
| 📜بحارالانوار،ج۴۱،ص۲۷۱. |
#غدیر
#عید_غدیر
🔶كَانَ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: مَعْشَرَ اَلشِّيعَةِ ! عَلِّمُوا أَوْلاَدَكُمْ بُغْضَ عُثْمَانَ ، فَإِنَّهُ مَنْ كَانَ فِي قَلْبِهِ حُبٌّ لِعُثْمَانَ فَأَدْرَكَ اَلدَّجَّالَ آمَنَ بِهِ، فَإِنْ لَمْ يُدْرِكْهُ آمَنَ بِهِ فِي قَبْرِهِ.
🔹امام حسن مجتبی علیه السلام همواره میفرمود ای شیعیان به فرزندانتان بغض و دشمنی با عثمان (لعنة الله علیه) را بیاموزید
چرا که اگر در قلب کسی محبتی نسبت به عثمان باشد و دجال را درک کند به او ایمان آورد و اگر اورا درک نکند در قبر به او ایمان خواهد آورد.
|📜بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ج ۳۱، ص ۳۰۸ |
به درک رفتن عثمان لعنة الله علیه مبارک باد
🔶روزی امیرالمومنین صلوات الله علیه بالای منبر موعظه می کرد،فرمود:انا قاسم الارزاق.
عمر بن خطاب شنید،گفت:خود او،از شمعون یهودی قرض می گیرد حالا می گوید انا قاسم الارزاق،رفت خانه چند مورچه را تا صبح مراقبت کرد صبح آمد مسجد گفت ایها الناس،علی صلوات الله علیه دیروز گفت انا قاسم الارزاق،دیشب مورچه ها را در ظرف ریختم حالا می خواهم دروغ علی صلوات الله علیه را روشن کنم.
🔷امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود:بریز.
همه دیدند مورچه ها برگ سبزی در دهان دارند،سر برآوردند به امیرالمومنین صلوات الله علیه سلام کردند و عرض کردند انت قاسم الارزاق.(تویی قسمت کننده روزیی ها)
📜مقتل خطی قرن ۱۳ ص۶۶
🔻السَلامُ عَلی فارِسِ المُومِنینَ وَلَیثِ المُوَحِدینَ وَقاتِلِ المُشکرِینَ وَ وَصِیِ رَسُولِ رَبِ العالَمینَ
🔹روزی مولاناﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ حضرت علی ابن ابیطالب(صلوات الله وسلام الله علیه) در مسجد کوفه نشسته بودند، در همان حال، علی بن درع اسدی وارد مسجد شد. مولاامیرالمومنین(صلوات الله علیه)به او فرمودند: دیشب قرآن می خواندی؟
عرض کرد: یا امیرالمومنین(صلوات الله علیه) از کجا می دانید؟
ایشان فرمودند: به خدا قسم اگر بخواهی به تو می گویم چه سوره ای را می خواندی. عرض کرد: بله، دوست دارم به من بگویید. ایشان فرمودند:همانا دیشب سوره عم یتساءلون.. [نباء] را خواندی و درباره آن فكر نمودی، به خدا قسم من همان خبر بزرگ هستم.
در حالی که خدای تبارک و تعالی هیچ خبری بزرگ تر از من نیاورده است و من در قرآن سیصد اسم دارم که خداوند آنها را به صراحت نیاورده است و اگر آنها را به صراحت می آورد، هنگامی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)و امیرالمومنین علی ابن ابیطالب(صلوات الله علیه) و اهل بیتش(صلوات الله علیهم) فضل خدا را به مردم می گفتند، مردم به فضل خدای تبارک و تعالی ایمان نمی آوردند.
📜| الهدایة الكبرى ص۹۲ |
🔶الباقر (علیه السلام)- یَا جَابِرُ إِنَّمَا شِیعَهًُْ عَلِیٍّ (علیه السلام) مَنْ لَا یَعْدُو صَوْتُهُ سَمْعَهُ وَ لَا شَحْنَاؤُهُ بَدَنَهُ لَا یَمْدَحُ لَنَا قَالِیاً وَ لَایُوَاصِلُ لَنَا مُبْغِضاً وَ لَایُجَالِسُ لَنَا عَائِباً شِیعَهًُْ عَلِیٍّ (علیه السلام) مَنْ لَایَهِرُّ هَرِیرَ الْکَلْبِ وَ لَایَطْمَعُ طَمَعَ الْغُرَابِ وَلَا یَسْأَلُ النَّاسَ وَ إِنْ مَاتَ جُوعاً أُولَئِکَ الْخَفِیضَهًُْ عَیْشُهُمُ الْمُنْتَقِلَهًُْ دِیَارُهُمْ إِنْ شَهِدُوا لَمْ یُعْرَفُوا وَ إِنْ غَابُوا لَمْ یُفْتَقَدُوا وَ إِنْ مَرِضُوا لَمْ یُعَادُوا وَ إِنْ مَاتُوا لَمْ یُشْهَدُوا فِی قُبُورِهِمْ یَتَزَاوَرُونَ قُلْتُ وَ أَیْنَ أَطْلُبُ هَؤُلَاءِ قَالَ فِی أَطْرَافِ الْأَرْضِ بَیْنَ الْأَسْوَاقِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ.
🔹امام باقر (علیه السلام)- همانا شیعه علی (علیه السلام) کسی است که صدایش از گوشش، و کینه و عداوتش از بدنش تجاوز نکند، دشمن ما را نستاید، و به او نپیوندد، و با عیبگوی ما ننشیند، شیعهی علی (علیه السلام) کسی است که همچون سگ زوزه نکشد و همچون کلاغ طمع نداشته باشد، گدایی نکند گرچه از گرسنگی بمیرد، آنها زندگی متوسّط و در سطح پایین دارند، خانه و مسکن معیّنی ندارند، اگر در بزم باشند شناخته نشوند، و اگر غایب باشند جستجو نگردند، و اگر مریض شوند عیادت نگردند و اگر بمیرند کسی بر جنازهشان حاضر نشود، در قبرها به دیدار یکدیگر میروند، عرض کردم: «این افراد را با این خصوصیاتیکه فرمودید در کجا بجویم»؟ فرمود: «در گوشه و کنار زمین در بازارها [و خیابانها] و این همان فرمایش خداوند متعال است: أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ.
📜| تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۹۲ بحارالأنوار، ج۶۵، ص۱۶۸/ بحارالأنوار، ج۶۶، ص۴۰۱/ صفات الشیعهًْ، ص۱۳ |
🔶در برخی از منابع، حکایت دیدار سیدالشهداء علیهالسلام با عبیدالله حرّ جُعفی، از زبان خود او نقل شده است؛ عبیدالله گوید:
امام حسین علیهالسلام داخل خیمه من شد در حالیکه محاسن شریفش سیاهِ سیاه بود.
هیچ کس را زیباتر و چشم پُرکن تر از امام حسین علیهالسلام تا به حال ندیده بودم و صورتش مانند ماه میدرخشید.
احدی را تا به حال به این جلالت و هیبت ندیده بودم. قلبم آتش گرفت تا که دیدم او به خیمه من دارد میآید. تا به حال برای کسی به اندازه او قلبم رقت پیدا نکرده بود.
حينَ رَأيتُهُ يَمشي و في أطرافِه صِبيانٌ و بناتٌ قَد أخَذوا بِأطرافِ رِدائِه
🔻وقتی که دیدم او به طرف من میآید و بچهها و کودکانش دور تا دور عبایش را گرفتند و میآیند.
وقتی که او آمد و از من یاری خواست، من در جوابش گفتم:
این اسب من است سوارش شو و من همراه تو افرادی را میفرستم تا تو را نجات دهند و به جای امنی برسانند. عیالات و زنان تو بر عهده من باشد تا آنها را به تو سالم برسانم.
در اینجا آن حضرت رو به من کردند و فرمودند:
إنَّ مَقصودي مِن اسِتنصاركَ و دَعوتِك، نُصحُكَ.
🔻مقصود من از یاری طلبیدن از تو و دعوت تو، خیرخواهی برای توست. ( و با این کار میخواستم دست تو را بگیرم )
امام علیهالسلام بلند شدند و من عرضه داشتم:
هر چه نگاه به محاسنتان انداختم نفهمیدم. آیا سیاه است یا خضاب کردهاید؟
حضرت فرمودند:
پیری زود به سراغ ما آمده؛ این گونه نیست که تو میبینی؛ چرا که حنا و کَتم است.
|📜الإمام الحسين عليهالسّلام و أصحابه، القزويني ج۱ ص۱۸۸ |
| 📜الحسين عليهالسّلام في طريقه إلى الشّهادة، الهاشمي، ص۱۲۲ |