-
-
لما اخبر النَبی(صلی الله علیه و آله) ابنته
فاطمه بقتل ولدها الحسین و ما یجری
علیه من المحن بکت فاطمه بکاءً شدیداً
و قالت: یا ابه، متی یکون ذلک؟ قال: فی
زمان خال منی و منک و من علی. فاشتدّ
بکائها و قالت: یا ابه فمن یبکی علیه و
من یلتزم باقامة العزاءِ له؟
فقال النبی: یافاطمه، ان النساء امتی
یبکین علی نساء اهل بیتی، و رجالهم
یبکون علی رجال اهل بیتی، و یجددون
العزاء جیلاً بعد جیل فی کل سنة، فاذا
کان یوم القیامةتشفعین انت للنساء و انا
اشفع للرجال و کلْ من بکی منهم علی
مصاب الحسین اخذنا بیده و ادخلناه
الجنة. یا فاطمه، کل عین باکیة یوم
القیامة، الا عین بکت علی مصائب
الحسین فاّنها ضاحکة مستبشرة
بنعیم الجنة.
--------------------
چون رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر
داد حضرت فاطمه سلام الله علیها را از
شهادت امام حسین علیه السلام و
مصائبی که بر او وارد میشود ، حضرت
فاطمه (سلام الله علیها) سخت گریست
و عرض کرد: ای پدر، این حادثه کی
واقع می شود؟
فرمود: وقتی که نه من باشم و نه تو
و نه علی (علیهم السلام).
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بر شدت
گریه بیافزود و بیشتر گریست و عرض
کرد: ای پدر: پس چه کسی برای فرزندم
گریه میکند و مجلس عزا و مصیبت او را
برپا میکند؟
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
ای فاطمه زنان امت من میگریند بر زن
های اهل بیت من و مردان امت من
میگریند بر مردان اهل بیت من و عزای
فرزند مرا هر سال طایفه ای بعد از طایفه
ای تازه میکنند.
پس چون روز قیامت شود تو شفاعت زنان
را میکنی و من شفیع میشوم مردان را،
و هر کس بر حسین (علیه السلام)
گریسته دست او را میگیریم و در
بهشت در میآوریم.
ای فاطمه همه چشم ها در قیامت گریان
است مگر چشمی که بر حسین (علیه
السلام) گریسته باشد. او خندان و
شادمان به نعیم بهشت خواهد بود.
📚 بحور الغمة، لکنهوی، ص٦٧١
-
-
هر کس در مجلس عزای
امام حسین -علیه السّلام-
[شرکت کند]، خداوند ذوالجلال
ثواب هفتاد حج، هفتاد جهاد،
دوازده هزار ختم قرآن به تعزیه
داران مرحمت فرماید.
----------------
گریه بر هر درد بی درمان دواست
چشم گریان چشمه فیض خداست
توبه آدم قبول از گریه شد
نوح را راه نجات، از گریه شد
📚 مقتل هدية الذاكرين،
آقاقلعهای ص۱۲-حاشیه
مقتل العباس
ثم عاد إلى مصرع أخيه فسمع العباس علیه السلام بوقع أقدام عند رأسه فظن أنه رجل من الأعداء جاء ليقطع رأسه وكانت عينه اليمنى ذهبت بالسهم واليسرى غطاها الدم والتراب فتوجه نحوه قائلاً : يا هذا بالله عليك أمهلني قليلا حتى يأتي أخي الحسين سلام الله علیه فأودعه ويودعني . فقال له الحسين سلام الله علیه : يا أخي أنا أخوک
سپس حضرت اباعبدالله سلام الله علیه به سمت علقمه مقتل برادرش آمد که ناگهان حضرت عباس علیه السلام صدای پا شنید که کسی دارد به او نزدیک میشود و گمان کرد که فردی از دشمنان است و آمده تا سر از بدنش جدا کند و چون چشم راست ایشان تیر خورده بود و چشم چپش با خون و خاک قاطی شده بود توان مشاهده نداشت در این هنگام صدا زد ای کسی که برای قطع سر من آمدی به خدا قسمت میدهم به مقدار کمی مرا مهلت دهی که برادرم حسین سلام الله علیه بیاید و با او وداع کنم که حضرت فرمود : ای برادرم منم برادرت حسین...
مصرع الحسين عليه السلام، شيخ الكاشي، 177
-
-
یکی از نگهبانان آب فرات گفت:
«وَ کانَ مِن کَثرَةِ وَفائِهِ أَنَّهُ کُلَّما اُدمِيَ
بِسَهمٍ جَعَلَ صَدرَهُ وَکَتِفَهُ وَظَهرَهُ جُنَّةً
لِلماءِ لِكَي يَصِلَ الماءَ إلى أخيهِ الحُسَينِ.»
«هر گاه عباس با تیری زخمی می شد [و
تیری به سویش می آمد]، از روی وفاداری
زیادش سینه و کتف و کمرش را برای
[مشک] آب سپر می کرد تا آن را به
برادرش، حسین، برساند!»
📚 فواکه المتعلمین، قائنی، ص۳۰۶
-
-
قَالَ السَجّاد عَلَیه السَّلام:
وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّبِیَّ تَقَدَّمَ إِلَیْهِمْ فِی
قِتَالِنَا کَمَا تَقَدَّمَ إِلَیْهِمْ فِی الْوِصَایَة
بِنَا لَمَا زَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا
سوگند به خداوند که اگر پیامبر به جای
سفارشهایی که در احترام گذاشتن به
حقّ ما نمود، سفارش به جنگ کردن با
ما مىکرد، زیادتر از آنچه با ما انجام
دادند، نمىتوانستند انجام دهند!
📚 لهوف، سیدبنطاووس، ص۲۰۲
-
-
در مودة دوازدهم کتاب مودة القربی از کتاب
ینابیع المودة مرویست از حضرت امیر که
قاتل امام حسین صلوات الله علیه شریرترین
امت است و کشنده حسین صلوات الله علیه
در تابوتی است از آتش و بر او می شود نصف
عذاب اهل جهنم و محکم بسته می شود.
دست ها و پاهایش با زنجیرهای آتشین. پس
برده و او را به آتش می اندازند تا این که
می افتد میان آتش جهنم و او را بوی بدی
باشد چنان گندیده شود که از شدّت
گندیدنش اهل جهنم به خدا پناه می برند
و شکایت می کنند و از اذیت گندیدنش و
در جهنم مخلد باشد و هر چه که پوستش
سوخته می شود خداوند عالم پوستش را
با قدرت خود رویانده و محکم می گرداند
تا این که بچشد عذاب الیم خدا را و هیچ
ساعتی از عذاب ساکت نمی شود و سست
نمی شود از عذاب کردنش و از حمیم جهنم
به او می نوشاند هر وقت که گوید: عطش
دارم. پس وای بر او و عذاب خدا که آخر
ندارد الحمدلله.
📚سحاب الدموع، نخجوانی، ج۳، ص۲۵۲
4_5787586255197834970.mp3
31.42M
روضه ی جانسوز رضیع الحسین جل جلاله
بر حرمله لعنت