شاید طوری رفتار کردم که انگار برام مهم نبود، ولی اون لحظه داشتم بدترین حس های دنیا رو تجربه میکردم.
آدمی که زیر ویرانی اندوه له شده، دیگر نه صدایی دارد و نه نشانی، فقط خاطرهای از درد در دل تاریکی باقی مانده است.
آدمی که اشک در چشمانش جمع شده، خسته از قضاوتهای بیرحم دیگران، در سکوتی عمیق غرق شده و تنها آرزویش این است که کسی دردش را بفهمد.
بیمارِاتاقِ77
ولی اینکه نمیخوابم اصلا عادی نیست😐
تازه قهوه خوردم که بدون هیچ دلیلی بتونم بیدار بمونم🤌🦦