💠اذیت و آزار، هرگز!:
خیلی حیف شد! عجب فرصت استثنایی را از دست دادم . افسوس ! حال من مانده ام و این كنده درخت . خدایا! چه اشتباهی كردم !
مرد در حالی كه بغض گلویش را می فشرد، زیر لب این سخنان را زمزمه می كرد، به طوری كه هر كس از كنارش می گذشت ، می شنید.
یكی از عابران كه توجهش جلب شده بود، پرسید: تو كیستی ؟ چه شده ؟ انگار كشتی هایت غرق شده !
آه سردی كشید و گفت :
من سمره بن جندب هستم . جریان از این قرار است كه درخت خرمایی در حیاط خانه یكی از انصار داشتم و گاهی برای رسیدگی به آن و چیدن خرما، به آنجا رفت و آمد می كردم . چون مال داشتم و اختیار، لازم نمی دیدم اجازه بگیرم و سرزده وارد خانه می شدم .
صاحب خانه پس از چند بار تذكر، به پیامبر شكایت كرد. پیامبر مرا خواست و چند پیشنهاد به من كرد، ولی من هیچ كدام را نپذیرفتم . حتی فرمود:
درخت را بفروش و در مقابلش درختی در بهشت به تو می دهم ؛ باز نپذیرفتم !
آخر كار، پیامبر كه دید حاضر به قبول هیچ پیشنهادی نیستم ، دستور داد درخت را از جا كندند و جلویم انداختند. آن گاه فرمود:
تو به دیگران زیان می رسانی . در اسلام زیان رساندن وجود ندارد. برو درختت را هر جا كه خواستی بكار!
📚منابع:
وسائل الشیعه ، ج 17، ص 341، حدیث 3
مظلوم پیروز
بیانات کوتاه رهبر معظم انقلاب در شهادت امام هادی علیه السلام
بالاخره در نبرد بین امام هادی (علیهالسّلام) و خلفایی که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادی (علیهالسّلام) بود؛ این باید در همهی بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد.
در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یکی پس از دیگری، آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، «معتز» بود که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصلهی کوتاهی مُرد. این خلفا غالباً با ذلت مردند؛ یکی بهدست پسرش کشته شد، دیگری به دست برادرزادهاش و به همین ترتیب بنیعباس تارومار شدند؛ به عکسِ شیعه. شیعه در دوران حضرت هادی و حضرت عسگری (علیهماالسّلام) و در آن شدت عمل روزبهروز وسعت پیدا کرد؛ قویتر شد.
حضرت هادی (علیهالسّلام) چهل و دو سال عمر کردند که بیست سالش را در سامرا بودند؛ آنجا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگی میکردند. سامرا در واقع مثل یک پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان ترکِ نزدیک به خود را - با ترکهای خودمان؛ ترکهای آذربایجان و سایر نقاط اشتباه نشود - که از ترکستان و سمرقند و از همین منطقهی مغولستان و آسیای شرقی آورده بود، در سامرا نگه دارد. این عده چون تازه اسلام آورده بودند، ائمه و مؤمنان را نمیشناختند و از اسلام سر در نمیآوردند. به همین دلیل، مزاحم مردم میشدند و با عربها - مردم بغداد - اختلاف پیدا کردند. در همین شهر سامرا عدهی قابل توجهی از بزرگان شیعه در زمان امام هادی (علیهالسّلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیلهی آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام - با نامهنگاری و... - برساند. این شبکههای شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همهی اقطار دنیا را همین عده توانستند رواج بدهند و روزبهروز تعداد افرادی را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند. امام هادی همهی این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و علیرغم آنها انجام داده است. حدیث معروفی دربارهی وفات حضرت هادی (علیهالسّلام) هست که از عبارت آن معلوم میشود که عدهی قابل توجهی از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ بهگونهای که دستگاه خلافت هم آنها را نمیشناخت؛ چون اگر میشناخت، همهشان را تارومار میکرد؛ اما این عده چون شبکهی قویای بهوجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمیتوانست به آنها دسترسی پیدا کند.
یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها - ائمه (علیهمالسّلام) - به قدر سالها اثر میگذاشت؛ یک روز از زندگی مبارک اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند، در جامعه اثر میگذاشت. این بزرگواران دین را همینطور حفظ کردند، والّا دینی که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل یحییبناکثم که با آنکه عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنی بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده میشد؛ تمام میشد. این مجاهدت و تلاش ائمه (علیهمالسّلام) نه فقط تشیع بلکه قرآن، اسلام و معارف دینی را حفظ کرد؛ این است خاصیت بندگان خالص و مخلص و اولیای خدا. اگر اسلام انسانهای کمربسته نداشت، نمیتوانست بعد از هزار و دویست، سیصد سال تازه زنده شود و بیداری اسلامی بهوجود بیاید؛ باید یواش یواش از بین میرفت. اگر اسلام کسانی را نداشت که بعد از پیغمبر این معارف عظیم را در ذهن تاریخ بشری و در تاریخ اسلامی نهادینه کنند، باید از بین میرفت؛ تمام میشد و اصلاً هیچ چیزش نمیماند؛ اگر هم میماند، از معارف چیزی باقی نمیماند؛ مثل مسیحیت و یهودیتی که حالا از معارف اصلیشان تقریباً هیچچیز باقی نمانده است. اینکه قرآن سالم بماند، حدیث نبوی بماند، این همه احکام و معارف بماند و معارف اسلامی بعد از هزار سال بتواند در رأس معارف بشری خودش را نشان دهد، کار طبیعی نبود؛ کار غیرطبیعی بود که با مجاهدت انجام گرفت. البته در راه این کار بزرگ، کتکخوردن، زندانرفتن و کشتهشدن هم هست، که اینها برای این بزرگوارها چیزی نبود.
ائمهی ما در طول این دویستوپنجاه سال امامت - از روز رحلت نبی مکرم اسلام (صلّیاللَهعلیهوآله) تا روز وفات حضرت عسکری، دویستوپنجاه سال است - خیلی زجر کشیدند، کشته شدند، مظلوم واقع شدند و جا هم دارد برایشان گریه کنیم؛ مظلومیتشان دلها و عواطف را به خود متوجه کرده است؛ اما این مظلومها غلبه کردند؛ هم مقطعی غلبه کردند، هم در مجموع و در طول زمان.
والسّلام علیکم و رحمةالله برکاته
منبع: khamenei.ir
آموزش نماز نشسته روی صندلی
چطور باید روی صندلی نماز بخوانیم ؟
قیام ،رکوع،سجده چطور باید باشه؟
#احکام_به_زبان_ساده
#احکام_شرعی
#احکام_نماز
💠 سید یعقوب جبارزاده
🔞🔞وزیر دادگستری تحریر الشام که دیروز با وزرای خارجه آلمان و فرانسه ملاقات کرده، فیلمی ازش وجود داره که سال ۲۰۱۵ شخصا یک زن رو به اتهام فاحشه بودن جلوی دوربین میکشه!
از نوابغ کشتی در سطح جهان بود
۵ مدال طلای جهانی داشت
۱ مدال طلای المپیک
۲ مدال طلای آسیا
و چند طلای بینالمللی دیگه
بخاطر اینکه حاضر نشد دست دیکتاتور پهلوی رو ببوسه از شرکت تو همه ورزشها محروم شد و بعدم ممنوعالخروجش کردن..
سال ۵۷ که ممنوعالخروجیش رفع شد؛ برای ادامه تحصیل رفت آمریکا و اونجا پیشنهاد مربیگری برای کشتی آمریکا رو داشت، اما قبول نکرد و دلیلش هم این بود که غرورش اجازه نمیده فنونی رو به آمریکاییها آموزش بده که علیه کشتیگیرای ایرانی استفاده بشه.
عبدالله موحد فقط یکی از میلیونها نفری بود که پهلویها بدون دلیل زندگیش رو نابود کردن..
عبرت، عبرت، عبرت
قال امیرالمؤمنین علیه السلام: مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ «عَدُوِّهِ».
حضرت علی علیه السلام فرمود: کسی که به هنگام یاری ولیّ (رهبر) خود، بخوابد با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد!