بسم الله الرحمن الرحیم
|| #حکایت #نظر_کردن_عارفی بر خون روانشدهی یک معدوم ||
فردی را به جرم قتل کردن زدند و خون او بر زمین روان شد؛ فردی از اولیای خدا از آنجا میگذشت و چشمش بر آن خون افتاد. شبهنگام فردی در عالم خواب قاتل معدوم را در باغهای بهشت دید، از او پرسید از کجا به این سعادتمندی رسیدی؟ گفت: چشم ولیّ ای بر خون من افتاد، این منزلت از عزت آن یک نظر یافتم.
«حضرت #استاد_دکتر_غلامرضا_مدبرعزیزی»
#در_محضر_استاد
📔 #بر_آستان_سیمرغ (شرحیبر منطقالطیر عطار) ص۲۹۰
#بینش_استاد_مدبر
@BinesheModabber