eitaa logo
√ بِیتُ‌الْشُهَداءًْ🇮🇷
179 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
51 فایل
بی حبّ علی ورود اکیداً ممنوع خـــــــدایا🌱 به حقانیت اشک های شهدای ما به اشک های حاج قاسم به همت،به خرازی ،به باکری،به امجدیان،به صدرزاده،به دهقان،به هادی،به برونسی، به صیاد... 🌱 عاقبت‌ماراختم‌به‌خیروشهادت‌بگردان🌱❤ ارتباط با ادمین👇 @Meghdad223
مشاهده در ایتا
دانلود
5812746580.mp3
8.66M
بغل‌بگیر‌مرا،احتیاج‌من‌بغل‌است.. عمل‌به‌وعده‌اگر‌هست،حرف‌و‌صحبت‌ نیست..
√ بِیتُ‌الْشُهَداءًْ🇵🇸 میگه روزِ قیامت که برپا شد، کفِ زمین مثلِ کوره داغ میشه و خورشیدِ قیامت حرارتِ صد چندان داره... یعنی خورشید از طبقه ی چهارمِ آسمان به طبقه یِ اول میاد و نزدیکتر میشه. ••• بندگانِ خدا حاضر میشن... نگاهی به کارنامه یِ اعمال میکنن و اونایی که خطاکارانِ خلق هستن و کارنامه یِ اون ها از ثواب خالیه عرقِ شَرم بر پیشانیِ اون ها میشینه. ••• گناهکار که میگم گناهش در حدِ یه قضا شدنِ نماز نیستا! روایت میگه اونایی که دیگه خودشون از نجات نا امیدن... دارن می برن دیگه برایِ عذاب. خدا ندا میده ای بنده یِ من! پیش من یه امانتی داری. ملائکه یِ عذاب رو امر میکنه صبر کنین! نبریدش تا امانتیش رو بهش بدم... ••• یه دُر و سنگِ قیمتیِ بسیار درخشان میارن به قدری درخشان که میگه نور و برقِ اون تمامِ قیامت رو روشن میکنه... بنده متعجبانه به خدا عرض میکنه: خدایا این دُر دیگه چیه؟ من که از این چیزا ندارم و روحم ازش بی خبره! ••• خدایِ بزرگ در جواب بهش میگه: این دُر فقط یک قطره یِ اشکیه که تو در مصیبتِ سَروَرِ جوانان بهشت، فرزندِ پیامبرِ آخرالزمان و سَرور شهیدان و مظلومان گریستی... ••• در ادامه خدا میگه: ما اون قطره یِ اشک رو ضایع نکردیم و اون رو در صدفِ رحمت و لطف خودمون نگهداشتیم و از برات حفظ کردیم تا در چنین روزی که روزِ حسرت و درماندگیه، به کارت بیاد! ما این دُر رو خریداریم و قیمتش رو هیچکس جز ما نمیتونه پرداخت کنه اما باید اون رو پیشِ انبیاء ما ببری تا رویِ اون قیمت گذاری کنن... ••• اون بنده همون یک دُر رو پیشِ حضرت آدم می بَره و بهش میگه قیمت بذار... جنابِ آدم میگه من قیمتی براش نمیدونم! پیش نوح می بره و همین جواب رو می شنوه... ••• پیش جنابِ ابراهیم می بره و ابراهیمِ نبی پاسخ میده و قیمتش رو نمیدونم و جواب رو بر عهده یِ پسرش اسماعیلِ نبی میذاره اما جنابِ اسماعیل هم میگه نمیدونم و همینطوری پشتِ سرِ هم این پیامبر جواب رو به اون پیامبر حواله میکنه و اینقدر می چرررخه تا میرسه به پیامبرِ خاتم حضرت محمد(ص) ••• میاد پیشِ پیامبر و آقاجان پاسخ میدن: علی باید رویِ این دُر قیمت بذاره! می بره پیشِ مولا اما مولا جواب میده: پسرم حسین باید رویِ این دُر قیمت بذاره... دل بدید به این جا به بعدش که منو کشته 💔 میگه این بنده و عبدِ گناهکار که اینقدر پرونده سیاهه از نجات نا امیده، میرسه خدمتِ سیدالشهدا. آقاجان او رو مثلِ یه داداشِ دلسوز اون بنده رو به آغوش میکشه و بهش محبت میکنه! ای‌عهده‌دارِ‌مردمِ‌بی‌دست‌و‌پا‌حسین😭❤️ حالا قیمت گذاری! چیه قیمتش آقاجان؟ میگه آقاجان حسین صاحبِ اون زُلفِ عاشق کُشِ عَیّار اون حَبل اللهِ المَتین رو آشفته میکنه... و خطاب به خدا عرض میکنه: یا الله! قیمتِ این دُر اینه: که صاحبِ این دُر و پدر و مادر و تمام نزدیکانش رو به من ببخشی و با من در بهشت ساکن و همنشین کنی! ••• ببین خدا چی جواب میده! فرمود: یاحسین! به خاطرِ اینکه تو با ما عهد کردی و به عهد و پیمانت وفادار بودی، ما هم به عهدی که با تو داریم وفاداریم و اون بنده یِ گناهکار و تمامیِ کسانی که به او نزدیکن و منسوب هستن می بخشیم و در بهشت همسایه و جانشینِ تو قرار میدیم! 💔
اى روزه دار تشنه…تشنه فقط حسين است💔
enc_16490349285093512788520.mp3
4.21M
رَحمَتَ اللّٰھِ الواسِعَـہ . ‌. نظرے ! من حَـرَم لازِمَم ، تو با خبرے :)