° پرنده رنڪَین پر، ترانہ‌هایش ‌از باغ شعر، رنڪَین‌تر درین قفس، اما من از پرنده، ترانہ، هزار مرحلہ دور. ڪہ ڪَوش هوشم همواره چشم در راه است صداے بال نفس‌هاے روشنایی را صداے پاے پیام‌آور رهایی را... ‌ #فریدون‌مشیری #حدیث_دل 🍁

ڪاش می‌ڪَفتی چیست آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جارےست..؟ #فریدون‌مشیرے #حدیث_دل 🍁

° #من‌معلم‌هستم» هرشب از آينه‌ها می‌پرسم به ڪدامين شيوه وسعت ياد خدا را بڪشانم به ڪلاس ؟! بچه ها را ببرم تا لب درياچه‌ےعشق؟ غرق دریاےتفڪربڪنم؟ باتبسّم يا اخم؟ من‌ معلّم‌ هستم.. نيمڪت‌ها نفس ڪَرم ِقدم‌هاےمرا می‌فهمند؛ باݪ‌هاے قلم و تخته سياه، رمز ِپرواز ِمرا می‌دانند! سيب‌ها دست ِمرا می‌خوانند.. «من معلّم هستم» درد ِفهميدن و فهماندن و مفهوم شدن همڪَی مال من است... #فریدون‌مشیرے #حدیث_دل 🍁

. در آغوشِ این سڪوت حزین هنوز یاد تو سرمایہ‌ے‌ حیـات مــن است...!! #فریدون‌مشیرے #حدیث_دل 🍁

فروغِ صبح ِ بهروزے به دست آسان نمی‌افتد!! توهَم سَهمی ازآن دارے به میزانی ڪه می‌ڪوشی!! #فریدون‌مشیرے #حدیث_دل 🍁

بہ شوق نور در ظلمت قدم بردار بہ این غم‌هاے‌ جان آزار دل مسپار #فریدون‌مشیرے #حدیث_دل 🍁

° من مناجات درختان را هنڪَام سحر رقص عطر ڪَل یخ را با باد نفس پاڪ شقایق را در سینهٔ ڪوه صحبت چلچله‌ها را با صبح نبض پاینده هستی را در ڪَندمزار ڪَردش رنڪَ‌وطراوت رادرڪَونهٔ ڪَل همه را می‌شنوم، می‌بینم... من به این جمله نمی‌اندیشم به‌ تو می‌اندیشم...   #فریدون‌مشیرے #حدیث_دل 🍁 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

از صداے پر مرغان سحر لاله از خواب ڪَران دیده ڪَشود اولین پرتو سیمایی صبح بــوسه بر ڪَنبـــد میـنا زده بود #فریدون‌مشیرے #حدیث_دل 🍁

چو از بنفشه شب بوے صبح برخیزد هزار وسوسه در جان من برانڪَیزد ڪبوتر دلم از شوق می‌ڪَشاید بال ڪه چون سپیده به آغوش صبح بڪَریزد #فریدون‌مشیرے #حدیث_دل 🍁 ᭄‌‎‌‌᭄‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

بڪَذار ڪہ بر شاخہ اين صبح دلاويز بنشينم و از عشق سرودے‌ بسرايم آنڪَاه بہ صد شوق چو مرغان سبڪبال پَرڪَيرم ازين بام و بسوے‌ تو بيايم #فریدون‌مشیرے #حدیث_دل 🍁

از صداے‌ پر مرغان سحر لالہ ازخواب ڪَران دیده ڪَشود، اولین پرتو سیمایی صبح بوسہ بر ڪَنبد مینا زده بود... #فریدون‌مشیرے #حدیث_دل 🌺🌿

° سحر با من درآمیزد ڪه برخیز نسیمم ڪَل بسر ریزد ڪه برخیز زرافشان دختر زیباے خورشیــد سرودےخوش برانڪَیزدڪه برخیز #فریدون‌مشیرے #حدیث_دل 🌸🍃🌸🍃🌸🍃