eitaa logo
ماه نشان💫 🇵🇸🕊️
798 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
518 ویدیو
65 فایل
بسیج دانشجویی خواهران دانشگاه قم🌷 🍃 ارتباط با ادمین کانال : @resaneh_bsj @QomBasijkhaharan
مشاهده در ایتا
دانلود
روز شانزدهم: هدیه به شهید 🌙
روز هفدهم: هدیه به شهید 🌙
روز هجدهم: هدیه به شهید استاد 🌙
📚 بعضی‌ها در وجود خود احساس نیاز به را دارند اما همیشه می‌گویند دیر نمی‌شود، حالا وقت باقی است. تا وقتی جوان هستیم می‌گوییم ای آقا! جوان بیست ساله که دیگر وقت توبه کردنش نیست. به میانسالی هم که می‌رسیم می‌گوییم حالا خیلی وقت داریم، وقتی که پیر شدیم توبه می‌کنیم. در وقت پیری هم آنقدر در زیر بار معاصی کمر ما خم شده است که دیگر حال توبه برایمان نمی‌ماند. اتفاقاً جوانی بهترین وقت توبه است. یک شاخه تا وقتی که هنوز تازه است، آمادگی بیشتری برای راست شدن دارد. بعلاوه، چه کسی به این جوان قول داده که او پا به سن بگذارد، از میانسالی بگذرد و پیر شود؟! 📔آزادی معنوی، ص ۱۲۳ ✍ شهید استاد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب دلمون گریه میخواد...!
آ خدا... این شبا تموم نشه و ما دست خالی بمونیم !
درک نکرده باشیم....
دلم خوش است ک عمری ب پای گلزارم... دلم خوش است....
مباد آنکه برون افکنی زگلزارم.....
امشب وسعت رو ب اندازه ی تمام جهان گسترش بدیم ....
دعا کنیم برای ظهور امامِ غریبمون...
روز نوزدهم: هدیه به روح پرفتوح 🌙
روز بیستم: هدیه به شهید 🌙
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می‌کنند...
روز بیست و یک: هدیه به شهید 🌙
روز بیست و دوم: هدیه به شهیده 🌙
شهادت پرستار فلسطینی #رزان_النجار🌹 او در حال امدادرسانی و در حالیکه دست‌هایش را به نشانه عضویت در تیم پزشکی بالا برده بود، به ضرب گلوله نظامیان #صهیونیست به شهادت رسید. پیش از شهادت در صفحه فیس‌بوكش نوشته بود: «بر می‌گردم،عقب نمی‌نشینم، با گلوله‌هایتان بزنیدم، نمی‌ترسم.»
شب بیست و سوم... شب جمعه... غوغا کنید امشب....
روز بیست و چهارم: هدیه به شهید 🌙
تولدشه...
روز بیست و ششم: هدیه به شهید 🌙
📌 کار همیشگی اش بود. هر وقت دلش تنگ می شد دستمو می گرفت و با هم می رفتیم بهشت زهرا، اول می رفتیم قطعه اموات و چند دقیقه بین قبرها راه می رفتیم؛ بعد می رفتیم سر مزار شهدا. میگفت:" این جا رو نیگا کن ، اصلا احساس میکنی که این شهدا مرده ان؟ این جا همون حسی رو داری که تو قطعه ی اموات داری؟ " بالا سر مزار بعضی از شهدا می ایستاد و سنشون رو حساب می کرد. می گفت: " اینایی که می بینی، همه نوزده، بیست ساله بودن. ماها رسیدیم به سی سال. خیلی دیر شده ؛ اصلا تو کتم نمی ره که بخوان ما رو قطعه مرده ها دفن کنن " از سوز صداش معلوم بود که مدت هاست شهادت رو به دل داره. شهید