eitaa logo
مـاهــ نشان💫 🇵🇸🕊️
1.1هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
667 ویدیو
82 فایل
بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی قم _ واحد خواهران🌻 . 🌱 ارتباط با ما : @QomBasijkhaharan 👈 روابط عمومی بسیج ✉️☎️ 📍ارتباط با فضای مجازی 👈 @resaneh_bsij 📝 ثبت‌نام 👈 @NiroEnsani_bsij
مشاهده در ایتا
دانلود
📲 🎙| حسین جان... به تو سلام می گویم از راه دور خوشا به حال آنان که از نزدیک تو را سلام می گویند❗️ «السلام علیک یا اباعبدالله» ⏳ ۴ روز مانده تا اربعین حسینی 🕊 @Bkh_Qom
27.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | 💢 پشت عَلَمِ عباس (ع) ، هم‌صدا و هم‌قدم قافله‌ی حنین می‌رود با دل‌های پرغم... هر نگاهش آینه‌ی عشقِ حسین(ع) است، اشک‌ها روان، زمزمه‌ها: « یا اباالفضل، مرحم! » کربلا❗️ ایوانِ وفا، حنین می‌آید با دلِ سوخته، به امیدِ دیدارِ تو شاد است :) 🚩 @Bkh_Qom
اربعین که میرسد.m4a
حجم: 1.26M
🎧 • 🎙️| اربعین یعنی دل کندن از دنیا، برای رسیدن به نوری که از کربلا طلوع می‌کند...❤️‍🩹 گوینده: الهـــام نامور ⌛ ۳ روز مانده تا اربعین حسینی 🕊 @Bkh_Qom
16.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📸 | 💢 یادی کنیم از برپایی موکب فرهنگی بسیج دانشجویی در ایام محرم؛ شب دوم به همت بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی قـــــم ⏳ ۲ روز مانده تا اربعین حسینی 🇮🇷🏴 @Bkh_Qom
رسم جاماندگی.m4a
حجم: 2.54M
🎧 • 🎙️| این اوست که قلب های در بند دیو غفلت را رهایی بخشید این همان مسیر عاشقی است طریقِ حسین...❤️‍🩹 ⌛ ۱ روز مانده تا اربعین حسینی 🔺گوینده: مبینا ملایی 🔻نویسندگان: مهسا بادامه وش طیبه دلیرشیخی 🕊 @Bkh_Qom
اطلاعیه‌ی سفر اربعین واردِ کانال می‌شه و ما رو ماه نشون می‌کنه :)) و حالا ماموریت گروه ثبت‌نام شروع شده! ماموریتی که شاید هیچ‌وقت به اندازه زحمت‌هاش به چشم نیاد اما فقط کافیه کمی با انگشت‌هات صفحه پیام‌های شناسه‌ی اربعین رو بالا پایین کنی بچه‌ها بی‌وقفه کار می‌کنن از اولین دقایق گذاشتن اطلاعیه، شناسه پر از پیام شده و درست تا روز قبل از حرکت ادامه داره. کار سخته و حساس! شناسه تا ۴ صبح پاسخگوی سوالات زائرهاست تامبادا پیامی خونده نشده باقی بمونه:) الحمدالله کار با مدد شهدا و پیگیری بچه‌ها جلو می‌ره - امروز دهم مرداده! ما درست وسط نمازخونه‌ی خوابگاه فاطمیه نشستیم؛ پر از هیاهو پر از صدای مداحی‌هایی که زائرا فرستادن تا تو مشایه پخش شه پر از رنگ پر از رنگ هدیه‌های فرهنگی برای بچه‌های عراقی که گاه و بی‌گاه صدای ذوق بچه‌هارو بلند می‌کنه پر از عطر پر از عطر املتی که صبحانهٔ‌ دیروقت بچه‌هاست و خاکشیرهایی که داره بسته‌بندی می‌شه بچه‌های پشتیبانی جلسه دارن؛ جلسه‌ای که ناهارش شروع داستانِ ادامه‌دارِ این سفر می‌شه: قیمه - به وقت یازدهم مرداد ماه! زائرها یکی یکی از راه می‌رسن کلید اتاق‌های خالی خوابگاه رو تحویل می‌گیریم؛ یه بند کفش که دوسرش گره خورده و دونه دونه کلید اتاق‌ها داخلشه اتاق‌های سوت و کور ناباور و مشتاق به انتظار زائرها نشسته‌ن. راهروی بی‌جون خوابگاه، به یکباره پر از نبضِ حیات شده! 🏴@Bkh_Qom
بالأخره اذان مغرب روز یازدهم مرداد از راه می‌رسه و بچه‌ها به سمت محل افتتاحیه می‌رن، سالن شیخ مفید. نمی‌تونم از افتتاحیه چیزی بنویسم چون ماهنوز توی خوابگاه نشستیم و دور نقشه فلسطین رو می‌بُریم تا به تسبیح‌ها وصلش کنیم احساس می‌کنم بعد دو ساعت قیچی کردن چیزی از دست و کمرم نمونده. حالا که بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت، کاش یه کمی از طول و عرض بیشتر پیشروی کنیم تا نقشه صاف بشه وَ اِلاّ بعد پیروزی هم همین آشه و همین کاسه! یه کم بعد از برگشتن بچه‌ها، غذا هم می‌رسه که نه آش داریم ونه کاسه! وبله باید بگم که درست حدس زدید: قیمه این در حالی‌ هست که علاوه بر ناهار دیروز، ناهار امروزم قیمه بود! و هر دفعه انگار یه آشپز جدید هنرنمایی کرده بود خدایا راضیم به رضای تو: اللهم الرزقنا رزقا حلالاً ... همین حین صدایی میادکه: - باید بریم به اتاقا تا با زائرا صحبت کنیم، میای؟ میرم؛ تو دلم دعا می‌کنم برای ماندگاری قیمه‌ها تا لحظه‌ای که برگردیم. تک تک اتاق‌ها اتفاق‌های بامزه‌ای داره به بچه‌ها می‌گیم که ساعت چهار و ربع بیدار باش هست و اگه می‌خوان که با کسی تو یه گروه باشن و اسم ندادن الآن اسم بدن و با بچه‌هایی مواجه می‌شیم که انگار مدت‌هاست که رفیق اند اما موقع اسم دادن می‌فهمیم حتی اسم هم رو بلد نیستن! و رفاقت خوبه ... با رفیقای امام حسینی... از پله‌ها پایین می‌آیم و زیر لب ذکر می‌گیرم: غذا مونده باشه، غذا مونده باشه و قیمه داستانی‌ست دامنه دار! 🏴@Bkh_Qom
ساعت دوی نیمه‌شب شده به وقت ۱۲ مرداد! توی پاتوق بچه‌های پشتیبانی سرک می‌کشم بی‌وقفه مشغولن و مواظب که کوله‌های پشتیبانی کم و کسر نداشته باشه کم مونده که دنبال پادزهر مار کبری و اشک پری دریایی بگردن برای گذاشتن تو کوله‌هایی که خودشون برای راهیان نور دوخته بودن و حالا مقصدشون کربلاست... هنوز اسم زائر های اتوبوس‌ها چیده نشده و بخش زیادی از اسم هم‌گروه‌ها دست منه بچه‌ها که کم کم می‌خوابن وقت بستن اتوبوس‌هاست ... - صبح روز حرکت صدای اذان صبح از گوشی‌هامون بلند می‌شه و از جامون کنده می‌شیم! هر چند که از شدت بی‌خوابی پاها سنگینه و چشما تو جداله برای باز موندن یکی از بچه‌های پشتیبانی روی زمین سرد سالن، نشسته خوابش برده نماز می‌خونیم و می‌ریم که صوت بیدار باش‌ رو پخش کنیم بچه‌ها یکی یکی پایین میان‌ و کم کم جمع می‌شن صحنهٔ صبحگاهی فوق‌العاده‌ای روبرومونه: ده‌ها زائری که با کوله‌هاشون لبه‌های جدول نشستن به انتظار اتوبوس. فهرست اسامی دست یکی از بچه‌هاست که با صدای بلند اسامی رو بخونه و بالأخره اتوبوس ها می‌رسن و سوار می‌شیم از پشت شیشه اتوبوس به بچه‌ها و خداحافظی‌هاشون نگاه می‌کنم و باید رفت... 🏴@Bkh_Qom
3.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سوار اتوبوس میشیم خادما درمورد بسته های فرهنگی توضیح میدن و بعد ازاون چیزی نمیگذره که چشم زائرا به‌خواب سلام میکنه مقاومت میکنم که نخوابم میخوام بازائر های بیدارآشناشم اما فقط‌خداست‌که: لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ‌...خوابم میبره حدود ساعت یازده یکی یکی بیدار میشیم تارسیدن به‌اسکان اول وخوردن‌ناهار وقت داریم با بچه های اتوبوسمون‌حرف بزنیم - دوباره سوار میشیم وسط گفت‌وگوها بیشتر حواسم جمع حالات زیارت اولی هاست سوال هاشون ،نگرانی هاشون و شوق شون... یکی از بچه های پشتیبانی بلند میشه که با زائر ها صحبت کنه در مورد کاراهای پشتیبانی میگه وبعد حواس بچه هارو به نکته خیلی خیلی مهمی جمع می‌کنه: بچه ها مارو شریک غم و شادی خوراکیاتون بدونید لب بچه ها به خنده باز میشه و چشم هاشون با چشم های همیشه مواظبِ بچه های پشتیبانی آشنا میشه - مگه میشه راه کربلا باشه و صدای مداحی تو اتوبوس بلند نشه؟گوشی هارو به هم وصل کردیم تا صدا بلند شه - هرکی تک بیااره... بیااره این راه حل ماست برای اینکه کی بگه چی گوش کنیم؟ یکی یکی مداحی ها پخش میشه‌و میرسیم به صوتی که بچه هارو فوق العاده همراه خودش میکنه صدای بچه ها همراه حاج محمود پیچیده توی اتوبوس: ای‌میهن‌خدایی‌صحن امام رضایی وجمهوری‌اسلامی‌ایران‌حرم‌ماست:) - نزدیک مرزیم هوابس ناجوانمردانه گرم است! دارم به مرز ورود دل ها فکر میکنم به حسینی شدنِ واقعی وسلاح اشک: ای چشم ببار فصل اشک افشانی ست ای اشک! فقط تویی گذرنامه عشق:) واردعراق میشیم... 🏴@Bkh_Qom
🔻 شکوهِ رسالتش، چشمِ تاریخ را خیره ساخت و عظمتِ وجودش، قلب‌ها را تسخیر نمود. آمد تا دل‌ها را بیدار کند، و انسانیت را بر بالِ کرامت بنشاند. هر قدمش، آیتی از رحمت بود و هر کلامش، راهگشای سعادت. او بنیان‌گذارِ مدینه‌ای بود که از هر سو بانگِ اذان برمی‌خاست و هر نفس در آن، بویِ بندگی می‌داد. تاریخ، پیش از او، خوابی پریشان بود و پس از او، بیداریِ عظمت❗️ 🏴 @Bkh_Qom
🔺 سلام بر تو ای فرزند دلیر خیبرشکن! تو وارث عزت نبوی و شجاعت حیدری بودی، شهادتت، داغی است که هرگز کهنه نمی‌شود، ما میراث‌داران راه شمایم، راهی که از صبر می‌گذرد و به حماسه می‌رسد❗️ نامت تا ابد بر تن و ریشه آسمان ولایت می‌درخشد و یادت، الهام‌بخش آزادگان جهان خواهد بود. 🏴 @Bkh_Qom
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گنجاندن ۱۰ روز پرواز و تنفس در حریم امن الهی در کمتر از یک دقیقه ویدئو! حقیقت آن سرزمین را باید با چشم دید و با قدم قدم حس کرد... و هله زائر هله زائر گفتن هارا باید با گوش جان شنید... ۱۰ روز پرواز... پرواز از ایران... به حریم امن الهی... سفر به خانه ی خودمان... با رخصت از پدر امت ادخلوها بسلام آمنین همانگونه که مداح می‌گوید...به خونه برگردیم... خونه آغوش حسینه مگه نه؟! 🔻اثری از زائران قافله زیارتی حنین 🏴@Bkh_Qom