ری دهنتو ببند

فکر کردن درمورد فلسفه هیچوقت تمومی نداره، چون متاسفانه ما فسقلی‌های احمقی هستیم که دنبال حقیقت وجودی میگردیم. منتهی هر تئوری، هر نظریه، هر بحث، هر تحقیق و هر تفحصی یه قدم از اون چاه سیاه حماقت دورمون می‌کنه. درسته، این چاه پایانی نداره و بعید می‌دونم کسی بتونه به کمال حقیقی برسه، ولی ترجیح میدم یه قدم به نور نزدیک تر شده باشم تا اینکه هیچ تلاشی برای بیرون اومدن از چاه نکرده باشم.

بیاید این چند صباح عمر رو به عنوان یه مهمونی در نظر بگیریم.

تو این مهمونی یه میز طویل و بلنده که انواع و اقسام خوراکی‌های شاهانه و وسوسه انگیز روشه، و همه‌ی مهمون ها هم میتونن ازش استفاده کنن. عالی نیست؟

ولی تنها نکته‌ای که اینجا وجود داره اینه که مدت زمان استفاده از اون میز و غذاهاش به مدت زمان حضور مهمون توی مهمونی بستگی داره. یعنی یا همینجا میخوری یا اگه رفتی بیرون دیگه خبری از غذا نیست. چیزی هم نمیتونی با خودت از سالن خارج کنی.

خب اصولا اگه عاقل و معقول باشی سعی میکنی توی تایم مهمونی تا میتونی به شکم مبارکت خدمات بدی. غیر اینه؟

دنیا هم همینه. ما نمی‌دونیم این مهمونی از کجا اومده و چرا لیاقت استفاده ازش رو داریم، فقط میتونیم اینجاییم و باید یه نوکی به تمام چیزای باحال بزنیم.

ولی فلسفه مهم ترین پیامش یه چیزه: شما هرچقدر از نظر خودتون و یا عام مردم عاقل و بالغ باشید هنوز هیچی نمیدونید مگر اتفاقاتی که داره بغل دستتون اتفاق میفته که صد البته حتی ریشه همون اتفاقات کوچیک روهم نمیدونید شما هرچقدر هم عاقل باشید یه انسانید، انسان احمقه و شماهم احمقید و هیچی نمی‌دونید حالا اگه میخواید تمایز ایجاد کنید از جای لعنتی که نشستید بلند بشید فکر کنید و از خودتون بپرسید چرا، تا حداقل با آدمای کنارتون متفات باشید

داستان اینجاست که ما نمیتونیم فقط بگیم فلسفه و همچنین فقط نمیتونیم بگیم علوم اکتسابی و طبیعی برای اینکه ما تشویق بشیم به دونستن حقایق فلسفه رو لازم داریم و برای عملی کردنش علم هارو ولی فلسفه همیشه قوی تره و برای همه علوم مثل یه ریشه میمونه چون فلسفه خود فکر کردنه، فکر کردن به اینکه من کی‌ام باعث شد DNA کشف بشه، ولی همچنان علم نمیتونه ابعاد روحی رو احساسی قضیه رو ببینه پس هنوزم فلسفه قوی تره اما همچنان نمیتونیم بگیم به علم نیازی نداریم

پدر علم حقوق ایران دکتر کاتوزیان یه جا تعریف میکنه که وقتی داشته بعنوان قاضی به پرونده تخلف یکی از آشناهاش که خیلی هم بهش لطف داشته رسیدگی میکرده با توجه به عدالت باید اون شخص جریمه مادی میشده، رای رو برضد اون شخص صادر میکنه اما برای جبران مبلغ جریمه رو خودش پرداخت میکنه این میشه تعادل

از قهوه‌ی لعنتی‌تان لذت ببرید.