eitaa logo
°•♡‌کافه‌عشق♡•°
6.7هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
354 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💕💕💕💕💕💕 💕💕💕💕💕 💕💕💕💕 💕💕💕 💕💕 💕 🥰 دستهاش و عقب کشید، صداش به یک باره آروم شد: _به جون تو که جونت بزرگترین قسم زندگیمه، من زودتر از این نمیتونستم همچین راهی واسه خلاصی از شر اونا پیدا کنم! از روی مبل بلند شد: _حالا هم بهت حق میدم،حق میدم که دیگه نه باورم داشته باشی و نه علاقه ای بهم داشته باشی ! ته قلبم عاشقش بودم... ته قلبم میمردم براش اصلا اگه دوستش نداشتم که این روزها خودم و آزار نمیدادم که بخاطرش راه به راه بغض نمیکردم... دوستش داشتم و دلشکسته بودم ... با اینکه عقد و بهم زده بود یا به اندازه چند ماه عقب انداخته بود و قصد داشت این مدت و خارج از ایران راهی واسه شکست امیری پیدا کنه اما من دلم شکسته بود... دلشکسته بودم که با وجود نارضایتیش، با وجود اینکه بخاطر خانوادش مجبور به ازدواج با رویا شده بود، به خودش اجازه داده بود که همچین پیشنهادی و از سمت خانواده اش و بخاطر اونها قبول کنه درحالی که من بخاطرش خطرهای زیادی و به جون خریده بودم، درحالی که حتی راضی شده بودم به اون عقد یواشکی و بعد هم خودم و بهش سپرده بودم... راه خروج از خونه رو در پیش گرفت: _میخواستم بعد از گفتن این خبر که به خیال خودم حال جفتمون و خوب میکرد امشب و باهم بگذرونیم،