💕💕💕💕💕💕 💕💕💕💕💕 💕💕💕💕 💕💕💕 💕💕 💕 #مجنون_تواَم🥰 #پارت_868 کلافه جواب دادم: _بسه دیگه خوشم نمیاد از این حرفها بعدش هم تابلوئه که داری دروغ میگی تا من و بترسونی و باید بگم که این حرفهات رو شیر زنی مثل من کوچیک ترین اثری نداره! چند ثانیه ای سکوت اختیار کرد و بعد با چشم به چمدون جمع و جورم اشاره کرد: _خیلی خب،پس برو لباسهات و عوض کن منم میرم یه چیزی سفارش بدم واسه شام چون بدجوری گشنمه! سر تکون دادم،قرار بود برم طبقه بالا اما نمیدونم چرا همین که به پله ها رسیدم ترس تو وجودم رخنه کرد و سر چرخوندم به سمت معین: _میگم اصلا چرا من برم طبقه بالا؟ تو برو! تلفن خونه تو دستش بود که قبل از گرفتن شماره جواب داد: _پس ترسیدی؟ با اعتماد به نفس سرتکون دادم: _نه فقط پایین و بیشتر دوست دارم! معین با یه لبخند حرص درار نگاهم کرد: _بالا و پایین که براشون فرقی نداره ولی باشه،تو پایین زندگی کن منم بالا! و گوشی تلفن به دست به سمتم اومد و شروع کرد به بالا رفتن از پله ها،انگار واقعا قرار بود هرکی تو یه طبقه جداگانه بمونه که احساس خطر کردم و بااینکه

💕💕💕💕💕💕 💕💕💕💕💕 💕💕💕💕 💕💕💕 💕💕 💕 #مجنون_تواَم🥰 #پارت_870 یه کمی فکر کردم، میخواستم ضایع بازی درنیارم که قدم برداشتم،تو آینه قدی اتاق نگاهی به خودم انداختم و گفتم: _من هنوز دو دلم،هنوز نمیدونم پایین مناسب تره یا بالا به خاطر همین دارم یه گشتی تو خونه میزنم که به نتیجه برسم! ابرو بالا انداخت و رو لبه تختش نشست: _خیلی خب،پس تو برو چرخ بزن، منم تا رسیدن غذام یه چرتی میزنم! اگه میخوابید من حتما از ترس تنها موندن تو این خونه هزار متری سکته میکردم که سریع به سمتش چرخیدم: _بخوابی؟ الان که وقت خوابیدن نیست اصلا اگه الان بخوابی آخرشب نمیتونی راحت بخوابی! رو تخت که ولو شد فاتحه خودم رو خوندم: _مشکلی پیش نمیاد، فقط یه چرت کوچولو! و حالا داشت پتو روی خودش میکشید که به سمتش رفتم، بالا سرش ایستادم و دیگه نمیدونستم باید چی بگم که ترسم خیلی تابلو نباشه که بااسترس فقط نگاهش کردم و معین خمیازه ای کشید و بعد هم چشم بست که دیگه نتونستم ساکت بمونم و غر زدم: _اگه میخواستی بخوابی چرا من و آوردی اینجا؟

💕💕💕💕💕💕 💕💕💕💕💕 💕💕💕💕 💕💕💕 💕💕 💕 #مجنون_تواَم🥰 #پارت_872 اصلا هربار که کنارش بودم آروم بود یه جوری که انگار هیچ هیاهویی تو دنیا وجود نداره، یه جوری که انگار آرامشی مطلق داشت! _خیلی خب من از خیر چرت زدن میگذرم، باهم شام بخوریم بعدش هم فیلم ببینیم؟ خوبه؟ دست به سینه شدم: _شاید سلیقه فیلم دیدنمون باهم یکی نباشه! این بار تو جاش نشست: _من سلیقه خودم و کنار میزارم و با تو هر فیلمی که دوست داشته باشی میبینم! آب دهنم و با سر و صدا قورت دادم، مثل اینکه داشت به خیر میگذشت و من تو این خونه تنها نمیموندم اما بااین وجود بازهم نمیخواستم خودم و ببازم و به معینی که دلم ازش پر بود رو بدم که شونه بالا انداختم: _نمیدونم، بهش فکر میکنم! و قبل از اینکه چیزی بگه از فرصت استفاده کردم،اگه الان نمیرفتم دستشویی ممکن بود دیگه عمرا جرئت نکنم برم دستشویی و در آخر منفجر بشم که رو از معین گرفتم و به سمت سرویس رفتم: _من میرم یه آبی به دست و صورتم بزنم، خوابت نبره وگرنه من بیدارت نمیکنم برای غذا خوردن و گشنه میمونی!

💕💕💕💕💕💕 💕💕💕💕💕 💕💕💕💕 💕💕💕 💕💕 💕 #مجنون_تواَم🥰 #پارت_874 نمیخواستم باهاش غذا بخورم اما وقتی چشمم به اون پیتزا یونانی دونفره و اون برگرهای دست ساز افتاد نتونستم دووم بیارم و یه دل سیر شام خوردم و حتی قوطی هوفنبرگ کاکتوسم رو هم تا آخرین قطره سرکشیدم و حالا که دیگه چیزی برای خوردن من نمونده بود نگاه معین و رو خودم حس کردم: _میخوای یه غذای دیگه هم سفارش بدیم؟ با ناز و عشوه سر تکون دادم: _ایناروهم فقط به اصرار تو خوردم چون حوصله سر و کله زدن باهات و نداشتم! قوطی خالی نوشیدنیم و تو دست گرفت و آروم لب زد: _ولی من انقدرهاهم اصرار نکرده بودم آروم گفت طوری که نشنوم اما من شنیده بودم که صدایی تو گلو صاف کردم: _چیزی گفتی؟ قوطی رو روی میز گذاشت و گفت: _میگم چه فیلمی ببینیم؟ قیافه متفکرانه ای به خودم گرفتم: _یه فیلم هیجان انگیز، مثلا یه فیلم پلیسی بکش بکش یا یه فیلم تاریخی از اینا که همش جنگ و نبرده از اینا که با شمشیر و این چیزها بیخ تا بیخ گلوی هم و میبرن و سرازتن همدیگه جدا میکنن!

👋سلام من یک زنبوردارم یک بانوی ایرانی در کنار همسرم بهترین عسلهای طبیعی و تو سبلان تولید میکنم 🐝عسلی که اینقدر کیفیت داره حتی دیابتم داشته باشی با خیال راحت بخور🐝 ✅ ارسال با پست 📦🚚 به همه ایران دارم خدا رو شکر مشتریام همه راضی هستن😍 یک بار از عسلای من بخری تازه عطر و طعم عسل طبیعی و میفهمی عسل طبیعی که میگن یعنی چی (خودبافت، با موم، بدون موم، ژل رویال اعلاء، گرده گل و بره موم) ✅عطر و طعمش فوق العاده ✅ #بزرگترین و پر #رضایت_ترین کانال عسل ایتا🍯🐝👇👇👇😍 https://eitaa.com/joinchat/1273299158Cd8c3433f34

💕💕💕💕💕💕 💕💕💕💕💕 💕💕💕💕 💕💕💕 💕💕 💕 #مجنون_تواَم🥰 #پارت_876 _منم فقط یکی دو قسمتش و دیدم بعدش دیگه اومدم سرکار و فرصت نشد، پس شروع کنیم باهم ببینیمش؟ مثلا امشب سه تا قسمتش و ببینیم؟ لبهاش تو دهنش جمع شد و با کمی تاخیر گفت: _همونجوریه که گفتی؟ بیخ تا بیخ سرهمدیگه رو میبرن؟ کف دوتا دستام و بهم چسبوندم و با ذوق گفتم: _اونم با شمشیر و تبر! نفس عمیقی سر داد: _اینا خیلی واسه روحیه آدم خوب نیست جانا جعبه پیتزارو بستم و جواب دادم: _دیدن همچین فیلم هایی خیلی کیف میده، باید ببینی اونوقت میفهمی چی میگم! و قیافم متفکرانه شد: _یه کاری کنیم،تو‌اینجارو جمع کن منم برم دو‌سه قسمت دانلود کنم! گفتم و برای دسترسی به گوشی یا لپ تاپ از آشپزخونه بیرون زدم و البته صدای معین و پشت سرم شنیدم: _میگم بهتر نیست یه فیلم عاشقانه ببینیم جانا؟ نوچی گفتم: _میخوای اعصابمون بهم بریزه؟ چه خیری دیدیم از این عشق؟ و انگار که تازه یادم افتاده بود قضیه از چه قراره تازه یادم افتاده بود تا چه حد از معین دلگیرم برگشتم و با فاصله روبه روش ایستادم:

اصن میخوام فُرغون سوارشم خوبشد؟! فقط باید یه #مرد_متاهل باشی تا بفهمی چقدر درده با زن و بچه #گوشه_خیابون منتظر #تاکسی واسادن و از دوست و دشمن #تعارف شنیدن😔 یه کسب و کار #آنلاین و #رایگان پیدا کردم که قشنگ با گوشیت میتونی کار کنی و کلی #پول_رو_پول بزاری😅 الحمدالله من در عرض ۳ ماه یه پرشیا خشک گرفتم 😉 بیا خیلی آسونه👇 https://eitaa.com/joinchat/2055078808Cdc98a0bcf2

دیگه واسه پول به کسی رو نزن !❌ درآمدت کمه؟!😩 به وسطِ ماه نرسیده کارتات خالی میشه؟! به صغیر و کبیر بدهکاری؟!😔 سرمایه واسه شغل دوم نداری؟!🥺 اینجا #بدون_اینکه_پاتو_از_خونه بزاری بیرون و عالم و آدم بفهمن !!! تو خونه با همون #گوشیت پول پارو میکنی🙂 بیا👇 https://eitaa.com/joinchat/2055078808Cdc98a0bcf2 ماهی ۳۰ میلیون درآمدِ اضافه بر سازمان 👌❌

🖤•• بهشتِ من امام حسین...! 🎙استاد عالی✨ #کربلا #امام_حسین 🕊🦋أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🦋🕊 ┏━━━━━━━━━🌺🍃━┓   https://eitaa.com/baset313_ir      ┗━🌺🍃━━━━━━━━━┛ 🌻کانال باسط🌻

🕊👌🕊 قیامت بی حسین غوغا ندارد شفاعت بی حسین معنا ندارد حسینی باش که در محشر نگویند چرا پرونده ات امضاء ندارد #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله شبتون حسینی💚🌙 #کربلا