eitaa logo
°•♡‌کافه‌عشق♡•°
6.7هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
359 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💚امام علی(ع) 💞هر گاه فاطمه را می دیدم، تمام غم و غصه هایم برطرف می شد.💞
✨ امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: 🍃مَن عَمِلَ بِالعَدلِ حَصَّنَ اللّه‏ُ مُلكَهُ؛🍃 🔸هر كس به عدالت رفتار كند، خداوند حكومتش را حفظ خواهد كرد. تصنیف غررالحکم، ص 340، ح 7775
❤ امیرالمومنین (ع): ‌ 💖 آنکه به زندگی سادگی آبرومندانه بسنده کند، آسایش را به دست آورد. ‌ نهج البلاغه، ح ۳۶۳
‌ 💕 علیه السلام: ‌‌ 🌹هر كس بخواهد دعایش مستجاب شود، باید كسب خود را حلال كند و حق مردم رابپردازد.🍀 🌱دعای هیچ بنده ای كه مال حرام در شكمش باشد یا حق كسی بر گردنش باشد،به درگاه خدا بالا نمی رود.🌷 ‌ 📚بحارالأنوار، ج۹۰، ص۳۲۱🌿
💐 🍃 عليه السلام: 🌸دروغگو و مرده يكسانند؛ زيرا برترى زنده بر مرده به اعتماد بر اوست... پس اگر به سخن او اعتمادی نشود، زنده نیست...🌸 📚 / ح۲۱۰۴
❤️ 😍 مامان نگاهی به ساعت انداخت: _وقت ناهاره...ناهار و باهم میخوریم و اما این محسن آدم اون روزهای خوب نبود که بلند شد و جواب داد: _ممنون یه وقت دیگه ای میایم حتما و با نگاهش بهم فهموند که بلند شم و بریم خونه... دو دل بودم بین رفتن و موندن من اومده بودم تا همه چی و به مامان و بابا بگم اما محسن بااومدنش همه چی و خراب کرده بود نمیدونستم باید چیکار کنم فقط دلم نمیخواست بابا الان و جلوی محسن خم به ابروش بیاره واسه همین خودم و راضی به رفتن کردم و بین اصرار های مامان واسه موندن با محسن از خونه زدیم بیرون. سوار ماشین که شدیم همچنان ساکت بود و با عصبانیت زل زه بود به مسیر روبه رو که با صدای آرومی گفتم: _چرا اومدی دنبالم؟ بی اینکه نگاهم کنه جواب داد: _من باید بپرسم و نیم نگاهی بهم انداخت: _با اجازه کی از خونه زدی بیرون؟ رو ازش گرفتم: _گفتم که میرم و راحتت میزارم از چونم گرفت و سرم و چرخوند سمت خودش: _من مثل تو نیستم که طلاق برام چیزی نباشه...آبروی خودم و پدرم برام مهمه واجازه نمیدم انتخاب غلط من لطمه ای به آبروی اون بزنه! سرم و عقب کشیدم: _منم دیگه طاقت این مسخره بازیات و ندارم...منم دیگه بریدم! مثل تموم این مدت زبونش دراز بود تو این قضیه که گفت: _اونی که خسته شده و تو گل گیر کرده منم این بار صدام بالاتر رفت: _خب بیا طلاق بگیریم که از این گل دربیای اخماش به سبب صدای بلندم توهم گره خورد: _اگه طلاق دادنت به همین آسونیا بود و گند نمیزد به همه زندگیم شک نکن یه روزم تو خونم نگهت نمیداشتم! عشقش خیلی زود ته کشیده بود، حرف رفتن میزدم که به خودش بیاد و بخاطر گذشته گند نزنه به زندگیمون اما هربار دلم بیشتر میشکست و انگار دیگه خبری از اون علاقه شدید روزهای اول نبود! 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
هدایت شده از °•♡‌کافه‌عشق♡•°
🌸🍃 🌸 عجل الله تعالی فرجه الشریف: 🍃عِلم ما به شما احاطه دارد، و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست... 📚 / مقدمه جلد۱/ص۳۸
هدایت شده از °•♡‌کافه‌عشق♡•°
‌ 💕 علیه السلام: ‌ 🍃با گذشت ترین مردم کسی است که با وجود قدرت، گذشت کند.🌼 ‌ 📚بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۲۱🌿
هدایت شده از °•♡‌کافه‌عشق♡•°
🌸🍃 🍃 علیه السلام : 🍃اگر دوست دارى كه خداوند عمرت را زياد كند، پدر و مادرت را شاد كن. 📚 ج 18 ، ص 372
❤️ 😍 از پنجره کنارم زل زدم به بیرون و آروم و بی صدا تا خود خونه اشک ریختم. با رسیدن به خونه مسیرم و ازش جدا کردم و خواستم بچپم تو اتاق که صداش و شنیدم: _واسم ناهار درست کن. سر چرخوندم سمتش و گفتم: _که وقتی آماده شد بگی بیرون غذا خوردم؟ لم داد رو مبل: _اینش دیگه به تو ربطی نداره فقط میخوام بدونی اینجا خونه بابات نیست که راحت استراحت کنی و تو 24 ساعت شبانه روز دست به سیاه سفید نزنی...حداقل یه کم مفید باش! پوزخندی به حرفش زدم افسردگی و بدحالیم و گذاشته بود به پای استراحت و خوشی و این به شدت احمقانه بود کیف و شال و مانتوم و انداختم یه گوشه و بعد رفتم تو آشپزخونه، میخواستم یه کم سیب زمینی سرخ کنم و تن ماهی بزنم تنگش که دوباره صداش به گوشم رسید: _واسم ماکارونی درست کن دستم مشت شد، باورم نمیشد بااون همه اقتدار از خونه بابا اومده بودم خونه این نامرد و اینجوری باید از دستوراتشم اطاعت میکردم... واقعا از عرش به فرش رسیده بودم! مطابق دستور جناب امپراتور یه ماکارونی با چاشنی فحش درست کردم تا دست از سرم برداره و همزمان با چیدن میز صداش زدم: _غذات آمادست این بار اومد سر میز و انگار رنگ و روی ماکارونی تا اینجا راضی کننده بود که حرفی نزد و نشست، بشقاب و گذاشتم جلوش و گفتم: _دیگه چیزی نمیخوای؟ بی اینکه نگاهم کنه گفت: _بشین میخوام باهات حرف بزنم با تعجب نگاهش کردم اما چیزی نگفتم و نشستم سر میز که یه کمی از غذا واسه خودش کشید و یه ظرف هم برای من! شاید سرش خورده بود جایی و میخواست بابت این رفتارهاش ازم دلجویی کنه واسه همین دستش و رد کردم: _میل ندارم! 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
بدانید هر رأی که شما به صندوق می‌ریزید مشت محکمی است که به دهان ضد انقــلاب و دشمنــان آمریکایی می‌زنید و یک قدم آنها را وادار به عقب‌نشینی می‌کنیـد. شادی روح پاک همه شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「🍏✨」 • تکیہ بر کعبہ بزن...! وارث شمشیر دو دَم :)🥲✨ اشهدُ انَّ‌علی،از تو شنیدن‌دارد 🍏✨¦⇢ 🍏✨¦⇢ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ❁ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 『 』۰