چفیهٔسبز.
_
ماهتاآمدکِهبَردارد،سَریازسجدهگاه
قِصهیشَقُالْقمَربارِدِگَرتکرارشُد..💔
هدایت شده از راحیل؛
بسیار کلنجار رفت با مرغابیها و بعد
با میخِ در ، هرکدام می پرسیدند«چرا؟!»
آراممی گفت«دلتنگفاطمهام» .