eitaa logo
مسجد ۱۴ معصوم روستای صرم
200 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامه‌ای که زندگی رهبری را تغییر داد! 💠در کانال خبرگزاری صرم با ما همراه باشید👇 🆔 @sarm_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسابقات قرائت و حفظ قرآن و اذان سالن ورزشی شهدای روستای صرم ۱۴۰۲/۱/۲۹
مسابقات قران و اذان با همکاری : اداره ورزش و جوانان کهک سپاه ناحیه امام حسین کهک اداره تبلیغات اسلامی کهک شورای فرهنگی روستای صرم قرائت دوره متوسطه ۱.علیرضا زین العابدینی _ ۲.محمدرضا راست رو _ ۳.امیرحسین محمدی _ ۴.علی اکبر اسداللهی _ ۵. امیر علی زین العابدینی. @DehkadeSarm1
مسابقات قران و اذان با همکاری : اداره ورزش و جوانان کهک سپاه ناحیه امام حسین کهک اداره تبلیغات اسلامی کهک شورای فرهنگی روستای صرم حفظ مقطع ابتدایی ۱. امیر عباس صفری_ ۲.علی رضایی _ ۳. امیررضا زین العابدینی _ ۴. امیرعباس اسداللهی _ ۵. متین باقریان. @DehkadeSarm1
مسابقات قران و اذان با همکاری : اداره ورزش و جوانان کهک سپاه ناحیه امام حسین کهک اداره تبلیغات اسلامی کهک شورای فرهنگی روستای صرم اذان ۱. علی رضایی و محمدحسن حقانی _ ۲.محمد عقیل سلامت _ ۳.محمدرضا نجفی _ ۴. امیر مهدی تسلیمی _ ۵. علی اکبر اسداللهی _ ۶. علی اصغر اسداللهی _ ۷.ابوالفضل قربانی _ ۸.احمد رضا خزایی _ ۹.امیر حسین جاهد. @DehkadeSarm1
💢سلام حضرت آفتاب ، مهدی جان‌ عج ❤️عمری است که ما ساکنان سرزمین شبیم ، عمری است که سرگردان زمستان های مکرریم ، عمری است که در امواج پرتلاطم دریای بی کسی گرفتاریم  ... 💕دل های ما دیرگاهی است که سپیده و بهار و آرامش را از یاد برده است ... 💕بیایید و نجاتمان دهيد از این هجوم همواره ی تنهایی ... اللهم عجل لولیک الفرج🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تفسیر آیات مهدوی 🔸 حجت الاسلام اباذری ▫️سوره حدید آیه ۱۷ ▫️کلیپ شماره ۲۸ 🔘 ویژه ماه مبارک رمضان
♨️من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو؟!! 💠مرحوم حاج اسماعیل دولابی: 🔸نه انتظار ما طوریست که آنها پهلوی ما بیایند، نه حرکت ما طوریست که ما به آنطرف برویم و او را ببینیم. 🔸 اگر براستی منتظری، چرا لاغر نشده ای(از تلاش فراوان برای ظهور)؟ به محض اینکه حقیقتاً منتظر شوی، او میرسد. آیا خوبَست آدم اینقدر بی رگ (غیرت) باشد؟ دوستت یکساعت دیر از سفر بیاید، اینهمه بی تابی میکنی. اگر منتظری آثارش کو؟
🔴برخورد با دزد بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود! بگیرش ... دزد ... دزد! بعد هم سریع دویدم دم در. یکی از بچه های محل لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد! تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد. چهره زرد دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد می کشید که ابراهیم رسید. موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: سریع سوار شو! رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کردند. بعد هم با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی می کنی!؟ آخه پول حرام که ... دزد گریه می کرد. بعد به حرف آمد: همه این ها را می دانم. بیکارم، زن و بچه دارم، از شهرستان آمده ام. مجبور شدم. ابراهیم فکری کرد. رفت پیش یکی از نمازگزارها، با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: خدارا شکر، شغل مناسبی برایت فراهم شد. از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا هم بخواه که کمکت کند. همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد. راوی: عباس هادی منبع: «سلام بر ابراهیم» زندگی و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی
پدرم دلواپسِ آینده‌ی خواهرم است، اما حتی یک‌بار هم اتفاق نیفتاده که با هم به کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بلند بخندند. خواهرم نگران فشار خون پدرم است؛اما حتي يك بار هم نشده خواسته هايش را به تعويق بيندازد تا پدر كمي احساس آرامش كند. مادرم با فکرِ خوشبختیِ من خوابش نمی‌برد. اما حتی یک‌بار هم نشده که با من در موردِ خوشبختی‌ام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال‌ می‌کند؟ من با فکرِ رنج و سختیِ مادرم از خواب بیدار می‌شوم. اما حتی یک‌بار هم نشده که دستش را بگیرم، با او به سینما بروم، با هم تخمه بشکنیم، فیلم ببینیم و کمی به او آرامش بدهم. ما از نسلِ آدم‌های بلاتکلیف هستیم. از یک‌طرف در خلوتِ خود، دلمان برای این و آن تنگ می‌شود، از طرف دیگر، وقتی به هم می‌رسیم، لال‌مانی می‌گیریم! انگار نیرویی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد که دهانمان را بسته تا مبادا چیزی در مورد احساس مان بگوئیم! راستی چرا؟!
🔹درخت گردو 🌱روزی ملا زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. بعد از آن شروع کرد به شکر کردن 🌱مردی از انجا می گذشت وقتی ماجرا را شنید گفت:اینکه دیگر شکر کردن ندارد. 🌱ملا گفت: احمق جان نمی دانی اگر به جای درخت گردو زیر درخت خربزه خوابیده بودم نمیدانم عاقبتم چه بود؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 شاگرد کلاس در مکتب امام حسین علیه السلام 🌱 یک دقیقه با قرآن در 💠 مجموعه دیدنی به روایت حجت‌الاسلام راجی 🔹 🔹
مهربانمان ـ✋♥ سلام بر مولایی که از آدم تا خاتم به سویت چشم دوخته اند. سلام بر شما و بر روزی که همه فرستادگان خدا در انتظار رسیدنت هستند. 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تفسیر آیات مهدوی 🔸 حجت الاسلام اباذری ▫️سوره زمر آیه ۶۹ ▫️کلیپ شماره ۲۹ 🔘 ویژه ماه مبارک رمضان
راز موفقیت همسرداری ملانصرالدین ملانصرالدین را گفتند : چگونه چهل بهار بدون مرافعه و جدال با عیال سر کردی ؟ او در پاسخ جماعت گفت : ما با هم عهدی بستیم و آن اینکه اگر من آتش خشمم زبانه کشید او برای انجام یک امری نیکو به جای جدل به مطبخ رود تا کشتی طوفان زده من به ساحل آرامش و سکون برسد ، و اگر رگ غضب او متورم شد، من به طویله روم و کمی ستوران را رسیدگی کنم و وارد بیت نشوم تا عیال خونش از جوش بیافتد ! و اینک من ، شکر خدا، چهل سال است که بیشتر عمر را در طویله زندگی می کنم...
خواندنی فردی به دکتر مراجعه کرده بود ، در حین معاینه یک نفر بازرس از راه میرسه و از دکتر میخواهد که مدارک نظام پزشکی اش را ارائه دهد! دکتر بازرس را به کناری میکشد و پولی دست بازرس میذاره و میگه : من دکتر واقعی نیستم! شما این پول رو بگیر بی خیال شو بازرس که پولو میگیره از در خارج میشه! مریض یقه ی بازرس رو میگیره و اعتراض میکنه! بازرس میگه منم بازرس واقعی نیستم و فقط برای اخاذی اومده بودم ولی توی مریض میتونی از دکتر قلابی شکایت کنی! مریض لبخند تلخی میزنه و میگه : اتفاقأ من هم مريض نيستم اومدم كه چند روز استراحت استعلاجی بگيرم برای مرخصی محل كارم! و این است حکایت روزگار ما
در جنگ جهانی دوم، وقتی نیروهای شوروی به سمت برلین پیش می‌رفتند، یک سرباز آلمانی را که معلوم نبود چرا به تنهایی در مسیری پیش می‌رفت و گویا راه گم کرده بود، به اسارت گرفتند. پیانویی در گوشه‌ای افتاده بود. به سرباز گفتند تا زمانی که پیانو بزند زنده می‌ماند؛ و اگر از زدن پیانو دست بکشد او را بلافاصله خواهند کشت. سرباز آلمانی بیست و دوساعت پیوسته پیانو نواخت و بعد به آرامی دست‌هایش را از روی پیانو برداشت و اشک ریخت. نیروهای شوروی به او تبریک گفتند و سپس با گلوله‌ای در سرش او را کشتند! واقعیت همین است. واقعیت زندگی همین است. زشت و پلشت و بی‌فرجام! ما همه داریم پیانوی خودمان را می‌نوازیم. ولی یادمان می‌رود که موجود خبیثی مثل مرگ دارد در اطراف‌مان مثل هوا می‌چرخد و هر لحظه ممکن است در کله‌مان شلیک کند! کاش کمی هشیار و به پوچی و بی‌اعتباری جهان آگاه شویم. شاعر می‌گوید: بنگر به جهان، چه طرف بربستم؟ هیچ وز حاصل عمر چیست در دستم؟ هیچ شمع طربم ولی چو بنشستم، هیچ من جام جمم ولی چو بشکستم، هیچ! 👤شهرام گراوندی
✨﷽✨ ✍روزی مردی از کنار جنگلی می گذشت مرد دیگری را دید که با اره ای کند به سختی مشغول بریدن شاخه های درختان است .پرسید ای مرد چرا اره ات را تیز نمی کنی تا سریعتر شاخه ها را ببری . مرد گفت وقت ندارم باید هیزم ها را تحویل دهم کارم خیلی زیاد است و حتی گاه شب ها هم کار میکنم تا سفارش ها را به موقع برسانم . دیگر وقتی برای تیز کردن اره نمی ماند .مرد داستان ما اگر گاهی می ایستاد و وقتی برای تیز کردن اره می گذاشت شاید دیگر با کمبود وقت مواجه نمی شد چون بدون شک با اره کند نمی توان سریع و موثر کار کرد . حکایت بیشتر ما انسانها نیز همین است .باید اندکی تامل کنیم . گاه ذهن ما بسیار درگیر کار یا تحصیل است و ما با فشار زیاد سعی در پیش کشیدن خود داریم .گاه باید بایستیم و به درون خود رسیدگی کنیم و اره ذهن و روح خود را تیز کنیم زندگی ترکیبی است از تناقض هاست. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 گناهان کبیره چند تاست؟ 💢 گناهی بزرگ‌تر از خوردن مال یتیم 🌱 یک دقیقه با قرآن در 💠 مجموعه دیدنی به روایت حجت‌الاسلام راجی 🔹 🔹