eitaa logo
#مدافعان_حرم
67 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
422 فایل
کانال ویژه ی خاطرات،عکس و فیلم های بسیار زیبا از شهدای مدافع حرم و امنیت ، جنگ تحمیلی و ......「🩶🕊」 -اینجاخونہ‌شھداست شھدادستتو‌گࢪفتند نکنہ‌خودت‌ دستتوبڪشۍ :)♥
مشاهده در ایتا
دانلود
دائرة المعارف دفاع مقدس.pdf
13.43M
‌‌ 📒کتاب: آشنایی با تاریخ دفاع مقدس ۳۵۸ صفحه شامل: 🔻 اینفوگرافیک های آماری از دفاع مقدس 🔺و آشنایی با تاریخ دفاع مقدس به صورت بسیار کامل 📒 تهیه شده در پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس
2_144189955906552231.pdf
5.7M
💠 📚 عنوان کتاب: به رسم آتش (خاطرات شهید اسماعیل نیک صفت و شهید سعید رضا محمدزاده) ✍️ نویسنده: حبیب الله دهقانی 📖 موضوع: دفاع مقدس 📄 تعداد صفحات: ۱۳۶ صفحه
کتاب فلسطین از منظر مقام معظم رهبری.pdf
2.67M
📘کتاب مسأله فلسطین ❗️اصلا فلسطین به ما چه ربطی داره؟ ❗️چرا با اسرائیل مشکل داریم؟ ❗️الان اسرائیل نباشه همه مشکلات ما حل میشه؟ اگر میخواین راجع به مسأله بیشتر بدونین و جواب کلی سوال تو این زمینه رو پیدا کنین، خوندن این به شدت توصیه میشه ✳️ جالبه بدونین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، در اولین فرصت بعد از انتشار این کتاب، در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل، نسخه ای از کتاب رو با خودش به سخنرانی برد و با این عنوان کتاب رو معرفی کرد: «کتابی که جزئیات نقشه نابودی اسرائیل رو در بر داره» ثبت سفارش 👇 https://shop.khameneibook.ir/product/فلسطین 📚@Ketabe_Mahya
اگر انقلاب نمی شد.pdf
1.92M
🔷 اگر انقلاب نمی شد 🔶 در این کتاب شرایطی که در صورت اتفاق نیفتادن انقلاب صورت می گرفت تبیین شده است
✅قابل توجه بچه هایی که قصه های زندگی رو گوش کردن👂🏻🗣 همون طور که خیلی هاتون میدونین و خبر دارین😉😊 🔰منبع قصه های ما همین کتاب 📖سلام بر ابراهیم هست... 📍کتابی از خاطرات دوستان و خانواده شهید 🔹قصه قهرمان ها🔸 https://eitaa.com/Chiefs
الشوک و القرنفل (خار و گل میخک)ا.pdf
4.12M
📚 💥💥💢 خار و میخک ✍️ مولف: شهید ✍️ مترجم: عبدالمؤمن شهزدا سپاهی نام کتاب: الشوک و القرنفل (کتاب خار و میخک)👇👇👇👇👇 https://andishemoaser.ir/?p=2028674 توضیحات کتاب: کتابی که شهید سنوار در زندان‌های اسرائیل نوشت و چندین‌بار از سایت‌ها حذف شد تا کسی آن را مطالعه نکند. https://eitaa.com/planAmin
♡| |♡ لبخندی به رنگ شهادت اثری است که ، را در بیست و هفت فصل دلنشین روایت می‌کند 📕این کتاب از نشر سوره‌مهر در حقیقت معرفی اسوه ای کم‌نظیر برای و است که زندگی سراسر تکاپوی خود را برای کسب رضای خداوند رقم زد‌♡ ✍🏻نویسنده:مومن دانشگر_محسن حسن زاده ▫️قالب کتاب:خاطرات و زندگینامه 📖تعداد صفحات: ۳۴۲ 🕊 ــــــــــــــــــ https://eitaa.com/Chiefs
°•|🌿🌸 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا خاطرات شهید سید قسمت 8⃣2⃣ (زهرا علمدار) 🍃مریم شاگرد ممتاز مدرسه و بسیجی و حافظ هجده جز قرآن بود. چون مسیحی بودم. می ترسیدم جلو بروم و به او پیشنهاد دوستی بدهم. ممکن بود دستم را رد کند. سعی می کردم خودم را به او نزدیک کنم. هر جا می رفت دنبالش می رفتم. توی حیاط ناگهان کسی از پشت چشمانم را گرفت. دستش را برداشت. مریم بود که به من اظهار محبت و دوستی می کرد. خیلی خوشحال شدم. چقدر منتظر این لحظه بودم. او را خیلی دوست داشتم. 🍃یه روز پیشنهاد بریم دعای توسل. وارد نمازخانه شدیم. بچه ها گریه می کردند و دعا می خواندند. منم که چیزی بلد نبودم گوشه ای نشسته بودم و بی اختیار اشک می ریختم. هر روز همراه با مریم به مدرسه می آمدم. اولین چیزی که از او یاد گرفتم حجاب بود. خانواده ام با چادر مخالف بودند. با بهانه هایی مثل اینکه چون عضو گروه سرود مدرسه هستم، گفته اند حتما باید چادر داشته باشی و ... آن ها را مجبور کردم برایم چادر بخرند. مریم اخلاق خوبی داشت، غیبت نمی کرد و ... ، به همین دلیل دوست داشتم در هر کاری از او تقلید کنم. تا آنجا که وقتی عروسی یا جشنی در فامیل برپا میشد، در آن مجالس موسیقی و رقص و ... بود، توانستم همه را کنار بگذارم. 🍃به این فکر افتادم در مورد اسلام مطالعه و تحقیق بیشتری کنم. مریم برایم کتاب آورد و مطالعه می کردم و نکات مهم را یادداشت می کردم. آنقدر مطالعه کردم تا شک و تردید را از خودم دور کنم. از طرفی خانواده بهم فشار می آوردند و علت مطالعه این کتابها را می پرسیدند. باز به ناچار بهانه هایی می آوردم مثلا تحقیق درسی دارم و اگر ننویسم نمره ام کم می شود. مریم هم همراه کتاب ها برایم عکس شهدا و وصیت نامه هایشان را می آورد و با هم آنها را می خواندیم. این گونه راه زندگی کردن را به من یاد می داد. البته از قبل به شهدا ارادت داشتم. آنها برای دفاع از وطن شهید شده بودند. اینگونه دوستی با مریم مرا به سمت اسلام و مسلمان شدن می کشاند. 🍃تا اینکه اواخر اسفند سال 1377 ، مریم به من اصرار کرد که با هم به مناطق جنگی جنوب برویم. خیلی دوست داشتم به این سفر بروم. اما پدر و مادرم مخالف بودند. دو روز قهر کردم و لب به غذا نزدم. ضعف بدنی شدیدی پیدا کردم. هیچ روشی برای راضی کردن پدر و مادرم پیدا نکردم. با خودم گفتم خوب است دعای توسل بخوانم. وقتی دعا می خواندم در آن غرق شدم و حالم بهتر شد. نمی دانم در کدام قسمت دعا بود که .... ادامه دارد... 📙کتاب علمدار، صفحه 217 الی 220 °•|🌿🌸 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/Chiefs
8.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(معرفی کتاب ، به مناسبت سالروز شهادت شهید حمید سیاهکالی🌷🕊) «یادت باشد»کتابی است که می‌شود ساعت‌ها با آن خندید و روزها با آن اشک ریخت. کتاب را که ورق می‌زنی انگار برایت همه شهدا تصویر می‌ شوند و تازه می‌فهمی آنهایی که فدایی زینب شدند، چقدر شبیه هم هستند. فرقی نمی‌کند اسمشان چه باشد! محمد بلباسی، محسن حججی، مصطفی صدرزاده، مهدی نوروزی یا حمید سیاهکالی و... اینها همگی «یادشان بود» تا ما «یادمان باشد» راه، از آسمان می‌گذرد!💥 شهادتت مبارک آشناے آسماݩ ها...🌷 🍃🌹 🔹ـــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/Chiefs
📚 📚 🌟عنوان:چرا سوریه🌟 ✍به قلم:سید حسن نصرالله 🖨ناشر:انتشارات جمکران 👨‍👩‍👧‍👦رده سنی:بزرگسال 🔰📚🔰📚🔰📚🔰📚🔰📚 کتاب «چرا سوریه؟» شامل ترجمه مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های سیدحسن نصرالله درباره بحران سوریه است. این کتاب ۱۵ فصل دارد و همه مطالبی که سیدحسن نصرالله از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ درباره سوریه بیان کرده، با حذف مطالب تکراری، دربر می‌گیرد. این مباحث سیدحسن نصرالله پر از تحلیل، اخبار و تجارب است.
📚 📚 🌟عنوان:سید لری🌟 ✍به قلم:صدیقه شاهسون 🖨ناشر:انتشارات جمکران 👨‍👩‍👧‍👦رده سنی:بزرگسال 📚📜📚📜📚📜📚📜📚📜📚 کتاب سید لری زندگی نامه دو شهید دفاع مقدس به نام های سیدمحمد و سیدعلی هاشمی را روایت می‌کند که نسبت پدر و فرزندی داشته اند. سیدمحمد هاشمی پیرمرد ترک زبان و اهل روستای گرگین بیجار، بعد از شهادت پسرش سیدعلی از اولین شهدای پاسدار کردستان کشاورزی را رها کرده و به همراه همسرش مریم و دیگر فرزندانش راهی قم می شود. بعد از سکونت در قم در پایگاه بسیج طفلان مسلم نیروگاه قم عضو شده و به جبهه اعزام می شود. حضورش در جبهه باعث دلگرمی رزمنده هاست. سیدمحمدهاشمی در میان رزمندگان به صبوری، خنده رویی و عبادت و خوش رویی زبانزد بود. در تمام مدت حضور در جبهه حرفی از فرزند شهیدش نمی زند و در پاسخ به سوالِ اهل کجایی می گفت: سیدلردنم یعنی از سادات هستم. وقتی احوالش را جویا می شدند می‌گوفت: قربان اولوم یعنی فدای تو بشوم. 📜📚📜📚📜📚📜📚📜📜📚