هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
حالا تو هِی به رویِ خودِت نیاور
منم هِی به رویِ خودم نمیاورم
امّــا
یکـ روز
یکـ جایے
برای این همه نداشتنت مےمیرم
#همسر_شهید
#شهید_روح_الله_قربانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وداع #همسر_شهید با پیکر مطهر مدافع حرم
#شهید_وحید_فرهنگی والا در تبریز
لشکر زینب میرسه از راه هر که دارد هوس زینبه بسم الله#شهید شدم باز نشه یه #چادر ، شهید دادیم که نشد از حرم یه آجر کم غیرت ایرانی رو دیدن همه خشم سلیمانی رو دیدن همه 🌹 🌹 🌹 🌹
#لبیک_یا_زینب
.
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#اللهم_الرزقنا_شهادت #اللهم_ارزقنا_توفیق_الشهادة
🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_
#مـُــجاهد تــویی #بانــــــــو !
که هم #شهیــــــده_ای
و هم ،
#شهید_پرور ...
.
●
•
.
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جهاد_ادامه_دارد
#شهید_مهدی_نوروزی
#همسر_شهید #فرزند_شهید
🆔 @Clad_girls 🍃🌸
🌸 دختــران چــادری 🌸
💑خاطرات #همسر_شهید #مدافع_حرم #ایمان_خزاعی_نژاد
همیشه میگفت میخواهم برایت
خاطرات قشنگ و به یاد ماندنی بسازم💓
اولینها خیلی خوب در ذهن انسان میماند میخواهم برایت اولینهای خوبی بسازم💝
و نمیخواهم چیزی بخواهی و به آن نرسی!
گاهی اوقات کارهایی میکرد که من میگفتم الان در این موقعیت نیازی نیست این کار را بکنی😊
میگفتتو ارزش بهترین ها رو داری😇
مثلا لباس عروس عروسیمان را برای خرید👰
و می گفت دلم میخواهد هر سال سالگرد عروسی تو لباس عروست رو بپوشی 💕و من لباس دامادیام
اما چقدر دنیا بیرحم بود. 😔
هنوز به دو ماه نرسیده بود...
اولین تولد بعد از عقدمان بود💍🎂
برایم خیلی جالب بود بدانم ایمان میخواهد برای من چه کار کند
از صبح زود منتظر بودم و دل توی دلم نبود که حالا چه برنامهای برای من دارد😉
تا عصر آن روز هیچ خبری نبود😒
و من ناراحت😳 که چرا سال اولی ایمان هیچ کاری برای من نکرده!!!
عصر با ماشین پدرش آمد دنبالم تا برویم بیرون توی ماشین مدام به اطرافم نگاه میکردم🙄
منتظر بودم که حالا یه کادویی🎁 از توی داشبورد ماشین یا زیر صندلی در میاره و به من میده و من رو سورپرایزم💟 میکنه ،اما هیچ خبری 👻 نبود
بعد از نزدیک 45 دقیقه که دور میزدیم
نزدیک بلوار معلم جهرم ،ایمان شروع کرد به خواندن دکلمه 💞که معنایش این بود: روز تولد تو هوا بارانی😍 بوده
وقتی رفتند داخل آسمان و علت را پرسیدند ،فرشتهها💖 گفته اند یک فرشته از بین ما کم شده
و رفته به زمین و اون فرشته تو بودی 💓الهه💓 که آمدی به زمین😍😇
این دکلمه ایمان بهترین هدیهای بود که میتوانست به من 😌 بدهد.
به مناسبت تولدم من را به کافی شاپ👌 برد☕️ چیدمان میز ما با بقیه میزها متفاوت بود ، تا یک نوشیدنی بخوریم به مسئول کافی شاپ اشاره ای کرد
و آن هم یک کیک🎂 با یک شمع روشن بر رویش برای ما آورد😃
و دوباره اشاره کرد و یک دسته گل رز 🌷آورد داد به ایمان
و او هم گل را به من داد
و دوباره یک جعبه کادو🎁 آوردند که داخل جعبه ،یک جعبه موزیکال🎶 و یک سرویس بدل بود ...
و آن شب آنقدر رویایی 💕 و زیبا بود که هنوز فکر میکنم در یک خواب💘 بوده ام
پ.ن۱:خانوما،آقایون،اظهار محبت لازمهههههه،اینکه هییییچی بروز ندی و بگی ولی دوسش دارم،درست نیست،از کوزه همان برون تراود که در اوست.
پ.ن۲:کپی فقط با ذکر منبع #خادم_الحیدر
.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال برتــر حجاب
✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی
👇
❤️🍃 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
^💍° #همسر_شهید
یادم هسٺ در یڪے از سفر هایے ڪہ بہ روسٺاها مےرفت
همراهش بودم داخل ماشین هدیہاے بہ من داد
- اولین هدیہاش بہ من بود و هنوز ازدواج نڪرده بودیم -
خیلے خوشحال شدم و همان جا باز ڪردم دیدم روسرے اسٺ، یڪ روسرے قرمز با گلهاے درشت من جا خوردم،
اما او لبخند زد و بہ شیرینے گفٺ :« بچه ها دوست دارند شما را با روسری ببینند.»
از آن وقٺ روسرے گذاشٺم و مانده .
•
من مےدانسٺم بچهها بہ مصطفے حملہ مےڪند که چرا شما خانمے را ڪہ حجاب ندارد مےآورید موسسہ، اما برایم عجیب بود ڪہ مصطفے خیلے سعے مےکرد مرا بہ بچہها نزدیڪ ڪند.
•
مےگفٺ:« ایشان خیلے خوبند اینطور ڪہ شما فڪر مےڪنید نیسٺ بہ خاطر شما مےآیند موسسہ و مےخواهند از شما یاد بگیرند. انشالله خودمان بهش یاد مےدهیم.»
نگفت این حجابش درسٺ نیسٺ مثل ما نیسٺ فامیل و اقوامش آنچنانےاند، اینها خیلے روے من تاثیر گذاشٺ.
•
او مرا مثل یڪ بچہ ڪوچڪ قدم بہ قدم جلو برد بہ اسلام آورد.
منبعـ📗 : نیمہپنهانماهـ(چمرانبہروایٺهمسرشهید)
ویراسٺـ📠: #بنٺ_الشهدا
@clad_girls 🌱
🌸 دختــران چــادری 🌸
#پروفایل 📸 #شهدایـے 🕊🌷 #چادرانہ 🌹
❄️ #یککلافِعاشقانه❤️
گاهی دلم تنگ میشود، مثل امروز!
و گاهی زیر قولم میزنم و چشمانم بارانی میشود، مثل امروز!
میل بافتنیام را دست میگیرم.
کلاف کاموایی انتخاب میکنم. چه رنگی دوست داشت؟ توسی؟!
سر میاندازم و تمام خاطراتم را از سر مرور میکنم. هر دانه، یک عاشقانه... رج به رج!
یکی زیر، یکی رو..ساده ترین نوعش ...ساده و زیبا..مثل احساسات ساده و بی ریایمان.
روح و روانم عجین شده با رج هایش...
نگاهم به آتش شومینه است و از حفظ میبافم...می بافم و مرور میکنم روزهایی که گذشت را...
مثلاً آن روز که زنگ درب به صدا درآمد و من میل و کاموا را درون سبد حصیری نهادم و پرکشیدم به سوی او و عاشقانههایش.
خودش بود با آن پالتوی برف خوردهی خاکی رنگش.
صورتش از سوز سرما چون گلی سرخ مینمود.
+سرده؟
نگاهم کرد و لبخندش نمکین گشت در نظرم.
_نه گرمه!
خندهام را به رویش پاچیدم و او مشتاقانه خریدار گشت.
+دارم برات شالگردن میبافم.
_کی آماده میشه؟
+تاشنبه.
_خوبه. شنبه عازمم.. اونطرفاهم که هوا سرد...
بهت زده نگاهش کردم... مهربان نگاهم کرد.
جای بوسهای که روی دستانم نشاند، خنکایی گشت و وارد رگهایم شد...
نگاهم کلافی گشت سر در گم و به میل و کاموای کرمی رنگ گره خورد.. چه خبر داشتم که چند رج از هفته که بگذرد، او با همان شالگردن پرمیکشد و ...
کلافم از روی پاهایم رها میشود و قل میخورد و قل میخورد و قل میخورد. نگاهش میکنم. گویی در پیچ و تاب کمی زیاده رویمیکند. زمین پرشده از کلاف طوسی رنگم...کاش دلتنگی هایم هم کلافی بود و قلش میدادم تا کوچک شود...
نویسنده:✍ #دریایسرخ
کپے با ذکر نام نویسنده آزاد است🌟
#شهید #شهدا #شهادت #همسر_شهید
||•🇮🇷 @clad_girls
🌸 دختــران چــادری 🌸
💑خاطرات #همسر_شهید #مدافع_حرم #ایمان_خزاعی_نژاد
همیشه میگفت میخواهم برایت
خاطرات قشنگ و به یاد ماندنی بسازم💓
اولینها خیلی خوب در ذهن انسان میماند میخواهم برایت اولینهای خوبی بسازم💝
و نمیخواهم چیزی بخواهی و به آن نرسی!
گاهی اوقات کارهایی میکرد که من میگفتم الان در این موقعیت نیازی نیست این کار را بکنی😊
میگفتتو ارزش بهترین ها رو داری😇
مثلا لباس عروس عروسیمان را برای خرید👰
و می گفت دلم میخواهد هر سال سالگرد عروسی تو لباس عروست رو بپوشی 💕و من لباس دامادیام
اما چقدر دنیا بیرحم بود. 😔
هنوز به دو ماه نرسیده بود...
اولین تولد بعد از عقدمان بود💍🎂
برایم خیلی جالب بود بدانم ایمان میخواهد برای من چه کار کند
از صبح زود منتظر بودم و دل توی دلم نبود که حالا چه برنامهای برای من دارد😉
تا عصر آن روز هیچ خبری نبود😒
و من ناراحت😳 که چرا سال اولی ایمان هیچ کاری برای من نکرده!!!
عصر با ماشین پدرش آمد دنبالم تا برویم بیرون توی ماشین مدام به اطرافم نگاه میکردم🙄
منتظر بودم که حالا یه کادویی🎁 از توی داشبورد ماشین یا زیر صندلی در میاره و به من میده و من رو سورپرایزم💟 میکنه ،اما هیچ خبری 👻 نبود
بعد از نزدیک 45 دقیقه که دور میزدیم
نزدیک بلوار معلم جهرم ،ایمان شروع کرد به خواندن دکلمه 💞که معنایش این بود: روز تولد تو هوا بارانی😍 بوده
وقتی رفتند داخل آسمان و علت را پرسیدند ،فرشتهها💖 گفته اند یک فرشته از بین ما کم شده
و رفته به زمین و اون فرشته تو بودی 💓الهه💓 که آمدی به زمین😍😇
این دکلمه ایمان بهترین هدیهای بود که میتوانست به من 😌 بدهد.
به مناسبت تولدم من را به کافی شاپ👌 برد☕️ چیدمان میز ما با بقیه میزها متفاوت بود ، تا یک نوشیدنی بخوریم به مسئول کافی شاپ اشاره ای کرد
و آن هم یک کیک🎂 با یک شمع روشن بر رویش برای ما آورد😃
و دوباره اشاره کرد و یک دسته گل رز 🌷آورد داد به ایمان
و او هم گل را به من داد
و دوباره یک جعبه کادو🎁 آوردند که داخل جعبه ،یک جعبه موزیکال🎶 و یک سرویس بدل بود ...
و آن شب آنقدر رویایی 💕 و زیبا بود که هنوز فکر میکنم در یک خواب💘 بوده ام
پ.ن۱:خانوما،آقایون،اظهار محبت لازمهههههه،اینکه هییییچی بروز ندی و بگی ولی دوسش دارم،درست نیست،از کوزه همان برون تراود که در اوست.
پ.ن۲:کپی فقط با ذکر منبع #خادم_الحیدر
.
#سبک_زندگی
____________
⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🌸 دختــران چــادری 🌸
#عاشقانه_شهدا💞
🍃همیشه از خدا میخواستم #همسری مؤمن و متعهد داشته باشم که هیأتی باشه و #ورزشکار و ولایی
🍃معمولاً همراه خونواده واسه نماز میرفتیم مسجد، مادر عزیزشون منو دیدن و قرار#خواستگاری گذاشتن
خواستگار زیاد داشتم ولی انتخاب سخت بود و توکلم به خدا
🍃آقا جواد و خونوادهشون که اومدن، با هم که صحبت کردیم،ملاک مشترک و اولیه جفتمون«ایمان بود و اخلاق نیک» تقریباً ۳۰ دقیقهای صحبت کردیم در مورد #حجاب قناعت،تعهد... تصمیمگیری تو#زندگی_مشترک و میزان مقاومت در برابر مشکلات و همه چی عالی بود
ولی تردیدها همچنان پابرجا...!
🍃دو رکعت نماز توسل به حضرت زهرا سلاماللهعلیها خوندم و گفتم "خانوم من کنیز شمام خودتون بهم تو ازدواجم کمک کنین"
خواستگاری و مراحل بعدش به سرعت جلو رفت
🍃بعدها متوجه شدم که #همسر_عزیزم
به حضرت زهرا سلاماللهعلیها ارادت خاصی داشتن و ایشون هم همین نمازو خونده بودن
🍃 عشق بینهایت ما از شب صیغه که مصادف بود با میلاد امام جواد علیهالسلام شروع شد اون شب یه مشت نقل رنگارنگ بهم داد و گفت "زندگی مثه این نقل شیرینه بانو"
🍃تموم کاراش خدایی بود و خدا واسش جور میکرد، میگفت از بچگی#عاشق اسم عاطفه بوده و
روزی که فهمیده اسمم چیه، گفته بود "عروس ما همینه...!" خدا رو شاکرم که اسمم باب میل همسر شهیدم بود 😇
✍ به روایت #همسر_شهید
#شهید_جواد_تیموری
💓 #سبک_زندگی شهدا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 رسانه باشید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🌸 دختــران چــادری 🌸
🎥 اینطوری عاشق بشیم❤️ شهید چمران و غاده 💓 #سبک_زندگی اسلامی #زن_مسلمان #زن_ولایی 🆔 @Clad_girl
^💍° #همسر_شهید
یادم هسٺ در یڪے از سفر هایے ڪہ بہ روسٺاها مےرفت، همراهش بودم داخل ماشین هدیہاے بہ من داد
- اولین هدیہاش بہ من بود و هنوز ازدواج نڪرده بودیم -
خیلے خوشحال شدم و همان جا باز ڪردم دیدم روسرے اسٺ، یڪ روسرے قرمز با گلهاے درشت من جا خوردم،
اما او لبخند زد و بہ شیرینے گفٺ :« بچه ها دوست دارند شما را با روسری ببینند.»
از آن وقٺ روسرے گذاشٺم و مانده .
•
من مےدانسٺم بچهها بہ مصطفے حملہ مےڪند که چرا شما خانمے را ڪہ حجاب ندارد مےآورید موسسہ، اما برایم عجیب بود ڪہ مصطفے خیلے سعے مےکرد مرا بہ بچہها نزدیڪ ڪند.
•
مےگفٺ:« ایشان خیلے خوبند اینطور ڪہ شما فڪر مےڪنید نیسٺ بہ خاطر شما مےآیند موسسہ و مےخواهند از شما یاد بگیرند. انشالله خودمان بهش یاد مےدهیم.»
نگفت این حجابش درسٺ نیسٺ مثل ما نیسٺ فامیل و اقوامش آنچنانےاند، اینها خیلے روے من تاثیر گذاشٺ.
•
او مرا مثل یڪ بچہ ڪوچڪ قدم بہ قدم جلو برد بہ اسلام آورد.
منبعـ📗 : نیمہپنهانماهـ(چمرانبہروایٺهمسرشهید)
ویراسٺـ📠: #بنٺ_الشهدا
#سبک_زندگی شهدا
@clad_girls 🌱
🌸 دختــران چــادری 🌸
❤️🍃
#همسفرانه❤
.
.
بنده دو روز قبل از شهادت باهاشون صحبت کردم
و از اونجایی که ایشون همیشه دل منو قرص میکردن که برمیگردن😊
من اصلا احتمال شهادت رو نمیدادم😞
البته میدونستم یه روز شهید میشن
ولے فکر نمیکردم به این زودی باشه!!
یکے از اقوام ۴شنبه شبــ با پدرم تماس گرفتن
و خبر شهادت رو دادن💔
دیگه برادرمم متوجه شد و به مادرم گفت
ولے به من چیزی نگفتن من صبح بلند شدم یه کم متوجه جو سنگین خونه شدم
ولے اصلا به فکرم نمیرفت🙄
حالم یه مقدار بد بود تا خود سرڪار صلوات میفرستادم و و برای همسرم حدیث کسا میخوندم😢📿
نزدیک ساعت ۹ بود پدرشوهرم تماس گرفت با من
و گفت میگن روح الله زخمی شده
دیگه من سریع گوشے رو قطع کردم
با پدرم تماس گرفتم پدرم گفتن مجروح شده
داریم هی بهش میگیم بیا عقب
ولے قبول نمیکنه🙁
پدرم گفتن شما مرخصے بگیر من الان میام دنبالت
من بازم باورم نمیشد
دیگه برادرم اومد دنبالم
بازم تا خونه بهم نگفت
دیگه توی پارگینگ خونه که رفتم همه فامیل اونجا بودن مادرم بغلم کرد و گفت روح الله ت شهید شد💔😭
و خیلے سخت بود اون لحظه....
#همسر_شهید🍃🌸
#شهید_روح_الله_قربانی🌹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 حجاب، بانــ❥ــوان و خانواده ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🌸 دختــران چــادری 🌸
👇
🍃❤️ #همسفرانه
.
.
بنده دو روز قبل از شهادت باهاشون صحبت کردم
و از اونجایی که ایشون همیشه دل منو قرص میکردن که برمیگردن😊
من اصلا احتمال شهادت رو نمیدادم😞
البته میدونستم یه روز شهید میشن
ولے فکر نمیکردم به این زودی باشه!!
یکے از اقوام ۴شنبه شبــ با پدرم تماس گرفتن
و خبر شهادت رو دادن💔
دیگه برادرمم متوجه شد و به مادرم گفت
ولے به من چیزی نگفتن من صبح بلند شدم یه کم متوجه جو سنگین خونه شدم ولے اصلا به فکرم نمیرفت🙄
حالم یه مقدار بد بود تا خود سرڪار صلوات میفرستادم و و برای همسرم حدیث کسا میخوندم😢📿
نزدیک ساعت ۹ بود پدرشوهرم تماس گرفت با من
و گفت میگن روح الله زخمی شده
دیگه من سریع گوشے رو قطع کردم
با پدرم تماس گرفتم پدرم گفتن مجروح شده
داریم هی بهش میگیم بیا عقب ولے قبول نمیکنه🙁
پدرم گفتن شما مرخصے بگیر من الان میام دنبالت
من بازم باورم نمیشد
دیگه برادرم اومد دنبالم
بازم تا خونه بهم نگفت
دیگه توی پارگینگ خونه که رفتم همه فامیل اونجا بودن مادرم بغلم کرد و گفت روح الله ت شهید شد💔😭
و خیلے سخت بود اون لحظه....
#همسر_شهید🍃🌸
#شهید_روح_الله_قربانی🌹
#سبک_زندگی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 حجاب، بانــ❥ــوان و خانواده ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
21.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#نشر_حداکثری
🔹مسئول محترم،روسای سه قوا،مسئولین دستگاهها و نهادهای نظارتی بر قوانين عفاف و حجاب،مردم عزیز ایران #فرزند_شهید دفاع مقدس،شهید ماشاءالله دلیلی و #همسر_شهید مدافع حرم،شهید اکبر ملکشاهی با شما سخن می گوید...
🔻من از خون شهیدان خود نمیگذرم و اصلا مماشات نمیکنم...
🔻میخواهند بیحجابی را برای ما انقلابی ها عادی سازی کنند تا ایران را مثل مالزی و سوریه کنند و برخی مسئولان هم بدشان نمی آید
🔺ما میخواهیم جمهوری اسلامی را به حکومت اسلامی تبدیل کنیم..
❗️ اگر کار به تابستان برسد و مسئولین کاری نکنند ، ما کفن پوش بیرون خواهیم آمد
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال برتــر #حجاب
✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی👇🏻
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057