➕ آیا میشود به حافظه اعتماد کرد؟
📌 سال ۱۹۷۳. حالا چند وقتی از افشای ماجرای واترگیت میگذرد. پرونده در دست بررسی است که جان دین، مشاور کاخ سفید، برای شهادت علیه رئیس جمهور آمریکا در کنگره حاضر میشود. دین قرار است از جلسهای که ۹ ماه پیش با نیکسون داشته، پرده بردارد. او شهادتش را با این عبارت شروع میکند: «معتقدم که حافظه خوبی دارم»؛ تا جایی که پس از این شهادت، رسانهها او را «ضبط صوت انسانی» مینامند.
📌 مدتها بعد اما وقتی صوت جلسه دین و نیکسون منتشر شد نکتهای توجه پژوهشگران را به خود جلب کرد. متن شهادت دین در کنگره تفاوت بسیاری با متن پیاده شده صوت منتشر شده داشت. دین آن چه دوست داشت اتفاق افتاده باشد را گفته بود، نه آنچه واقعا اتفاق افتاده بود. در روایت دین از ملاقات با نیکسون، او به شدت آیندهنگر تصویر و بیش از آنچه واقعا بود، محور رویدادهای جاری تصور میشد.
📌 با وجود این، پژوهشگران دین را متهم به دروغگویی نکردند. دین واقعا آنچه به خاطر میآورد را نقل کرده بود. مشکل از حافظهای است که مسئول یادآوری خاطرات است. حافظه، خاطرات را بازسازی میکند و آن را به شکل قصهای درمیآورد که باورپذیر باشد. وقتی حافظه آنچه در ذهن ما ضبط شده را تغییر میدهد، در مورد آن به ما چیزی نمیگوید و اینگونه است که ما قصهای را باور میکنیم که دوست داریم.
#روایت_شناختی
🔗 منبع
@CogniPlus
➕ نبرد در سرزمینهای مقدس: جنگ روایتها، خشونت و انسانیتزدایی
⚔️ 🔥جنگ سختی در فلسطین جریان دارد. نگرش افراد راجع به طرفین این جنگ احتمالا تحت تأثیر عواملی نظیر رویکرد سیاسی آنها، رسانههایی که دنبال می کنند، اطلاعاتی که در گذشته دریافت کردهاند، میزان همدلی آنها و حتی جهتگیری نسبت به سیاستهای دولت کشورشان قرار دارد.
📺 🥷🏻 یکی از عواملی که بر شکلگیری نگرش افراد تأثیر قابل توجهی دارد، نحوهی پوشش اخبار توسط رسانهها است. آیا اطلاعات ارائه شده توسط رسانهها در قالب اخبار، غالباً بیطرف هستند؟ آیا تفاوتی دارد که یک خبر واحد را از کدام رسانه بخوانیم؟ طبق اثر چارچوببندی نحوه بازنمود و چارچوب بندی اطلاعات از صحنه درگیری، بر نگرش مخاطبان نسبت به ظالم و مظلوم تاثیر میگذارد. به عنوان مثال استفاده از عبارت [عدهای کشته شدهاند] در یک گزارش، متفاوت است با این عبارت: [عدهای جان خود را از دست دادهاند]. با اینکه هر دو از مرگ عدهای حکایت دارند، عبارت اولی برای کسی که این جانها را گرفته عاملیت در نظر میگیرد اما در دومی گویی قاتلی وجود ندارد!
❗️حال این تفاوت در بازنمایی اطلاعات را در کنار سایر تکنیکهای روایتگری اما نه در یک بازه محدود، که برای سالها و دههها در نظر بگیرید. حاصل آن احتمالا افرادی میشوند که هر پدیدهای برای گروه خودی را توجیه کرده و گروه مقابل را در هر موقعیتی رد میکنند. یک پژوهش عجیب نشان داده است که شدت ادراک برتری درون گروهی یهودیان اسرائیل باعث شده است که حق مالکیت ارضی برای برونگروه قائل نباشند. در افراطیترین شکل قطبیدگی نیز آن طور که بندورا میگوید انسانیتزدایی شکل میگیرد (⚠️کلیپ همین پست را مشاهده کنید). بدین شکل هر خشونتی، اعم از حمله به مراکز درمانی و کشتن کودکان، وقتی علیه دشمن باشد، مجاز شمرده میشود.
#روایت_شناختی
@CogniPlus
➕ کدام سناریو واقعی است؟ 🔎
👩 دختری ۱۳ ساله را در نظر بگیرید. او صبح زود از خواب بیدار میشود و به مدرسه میرود. اما دیگر به خانه برنمیگردد. جستجوها ادامه دارد تا جسد او را در مدرسه پیدا میکنند. این قتل در سال ۲۰۰۶ اتفاق افتاد. ۶ روز بعد، رومن زادروف به جرم قتل دستگیر شد. با وجود اینکه او اول به قتل اعتراف میکند، بعدا نظر خود را پس میگیرد و هرگونه ارتباط با مقتول را انکار میکند.
📱 قتل دختری ۱۳ ساله اتفاقی نیست که بتوان راحت از آن گذشت. همان وقت توجه فعالان رسانهای به این اتفاق جلب میشود. سناریوهای مختلفی درباره این قتل مطرح شد؛ از نوجوانی که از روی حسادت دختر را کشته تا انجام قتل توسط یک روان پریش.
📚 فارغ از اینکه واقعیت چه بود، پژوهشها نشان میدهند افراد سناریوهایی میسازند که عقاید پیشین آنها را تائید کند. این سناریوها شبیه هر روایت دیگری آغاز، میانه و پایان دارد و توسط ذهن ساماندهی میشود. در مورد قتل دختر ۱۳ ساله، برخی از سناریوها آنقدر با جزئیات تعریف شده بود که گویا فرد در صحنه قتل حضور داشته است. کدام یک از سناریوها واقعی است؟ این معما را دادگاه باید حل کند.
#روایت_شناختی
@CogniPlus
🔗 منبع : https://tinyurl.com/yo3nspl5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➕ روایت کجای مغز انسان جای دارد؟ 💬
🧠 وقتی که از قسمت پیشانی به مغز انسان نگاه میکنیم ناحیهی «بروکا» را میبینیم که وظایفی چون تولید گفتار را برعهده دارد. پژوهشها نشان میدهند که بروکا نقشی اساسی در شناخت روایی ما دارد. براساس این پژوهشها، بیمارانی که دچار آفازی بروکا هستند، علاوه بر مشکل در گفتار (همان طور که در فیلم میبینید)، در روایت پردازی اتفاقات هم دچار مشکل میشوند.
🏩 همچنان که پل بی.آرمسترانگ اشاره میکند بررسیها روی بیماران آفازی بروکا نشان میدهد که آنها توانایی لازم برای به خاطر سپردن و نوشتن دنبالهای از اتفاقات را از دست دادهاند.
⛓ براین اساس، آنها میتوانند زنجیره اتفاقات را تشخیص دهند ولی قادر نیستند به این زنجیره معنا بخشند (برای مثال روابط علت و معلولی آن را کشف کنند و ...). به عبارت دیگر، ذهن داستانگو آنها دچار آسیب شده است.
🖋 این یافتهها از آن جهت اهمیت مییابند که نشان میدهند روایت نقشی مهم در ادراک انسانها دارد و ذهن انسان اساسا جهان را در قالب روایت و داستان میفهمد.
#روایت_شناختی
@CogniPlus
🔗 Poetics Today, 2019 : http://tinyurl.com/ynpm9cmg
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
➕آیندهای که خیال میکنیم، آیندهای که ساخته میشود!
🎤 نزدیک به ۵۰ سال قبل بود که آرتور سی. کلارک، نویسندهی سبک علمی-تخیلی، در مصاحبهای امروز ما را پیشبینی کرد. مصاحبهای که فیلم آن را میبینید. علاوه بر کلارک، آیزاک آسیموف نیز پیشبینیهایی از آینده داشت که خیلی زود به واقعیت تبدیل شد.
🔫 حالا مدتهاست که سبک علمی-تخیلی بیش از یک نوع سرگرمی جدی گرفته میشود. چندی پیش ارتش فرانسه اعلام کرد نویسندگان داستانهای علمی-تخیلی را برای تصور تهدیدهای آینده استخدام میکند. تصویری که این داستانها از جنگهای آینده ارائه میدهند شامل هواپیماهای بیسرنشین، ابزارهای مهندسی-زیستی، مداخلات بیوشیمیایی برای اصلاح رفتار و ... است.
❓سوال اما اینجاست که واقعا تاثیر داستانهای علمی-تخیلی بر آینده چیست؟ آنها آینده را پیشبینی میکنند یا میسازند؟
🔮 برخی از دانشمندان معتقدند همین که این داستانها تصویری از آینده را به ما نشان میدهند انتظار ما را از آینده میسازند و همین باعث میشود انسانها به سمت آن بروند. به تعبیر دیگر، این داستانها آینده را تصویر نمیکنند، آن را میآفرینند.
#روایت_شناختی
🔗 منبع
@CogniPlus
➕ دانشمندان پاسخ میدهند؛ روایت چه ربطی به شناخت دارد؟
🧠 حالا مدتهاست که روایت برای مطالعات شناختی به موضوعی جذاب تبدیل شده و تاثیر روایت بر مغز و فرایندهای شناختی توجه بسیاری از دانشمندان را به خود جلب کرده است. در این پست نظرات برخی دانشمندان را در این باره میبینیم.
🔠 پروفسور پائول ب. استرانگ، متخصص ادبیات انگلیسی، در این باره میگوید: داستانها به مغز کمک میکنند تا در مورد تعارض بیپایان بین نیاز به الگو، ترکیب و ثبات و نیاز به انعطاف پذیری، سازگاری و گشودگی نسبت به تغییر مشکلی نداشته باشد.
⚗️ پروفسور مارک ترنر، متخصص علوم شناختی، معتقد است ادبیات را نباید از دیگر جنبههای شناخت جدا کرد؛ چرا که ادبیات همان شناخت است و ذهن کاملا ادبی است و جدایی بین این دو واقعیت ندارد.
📝 همچنین دیوید هرمن، نظریه پرداز روایت، روایت را ابزاری برای فکر کردن میداند که کارکردهای گوناگونی مثل استراتژی حل مسئله را به همراه دارد.
📌 این فقط بخشی از اظهارنظر متخصصان در اهمیت روایت بود. بررسی چنین نظراتی به خوبی نشان میدهد که چرا راه روایت از شناخت میگذرد و چگونه شناخت بدون روایت ناقص است.
#روایت_شناختی
➕ @CogniPlus
➕ راز کنجکاوی در قصه: نه هیچ، نه همه 🔏
🧠 کنجکاوی رازی است که قصهگوها برای جذب مخاطب از آن استفاده میکنند. اسکنهای مغزی نشان میدهند کنجکاوی چون ضربهای خفیف به سیستم پاداشدهی مغز میخورد. ما میخواهیم بدانیم در ادامه قصه چه اتفاقی میافتد. این بلاتکلیفی موجب میشود سختی وسوسهانگیزی را به جان خریده و در پی آن پاسخ بگردیم.
📸 در تحقیقی سه عکس از قسمتهای بدن یک نفر به شرکتکنندگان نشان دادند: دستها، پاها و نیمتنه. گروه دوم دو عکس را دیدند، گروه سوم یک عکس، و گروه آخر هیچ عکسی را ندیدند. محققان دریافتند که هرچه افراد عکسهای بیشتری از اعضای بدن فرد ببینند، تمایلشان برای دیدن تصویر کاملی از آن شخص، بیشتر میشود. به عبارت دیگر، هر چه بیشتر درباره یک راز بدانیم، بیشتر برای حلش مشتاق میشویم.
📝 زمانی که مردم هیچ پاسخی برای یک سوال ندارند یا اعتقاد دارند جواب را میدانند، کنجکاوی در ضعیفترین حالتش است. کنجکاوی اما زمانی به کار قصهگوها میآید که مردم فکر میکنند ایده و پاسخی دارند، اما کاملا مطمئن نیستند؛ اینگونه قصه را دنبال میکنند.
#روایت_شناختی
🆔 @CogniPlus
🔗 The Science of Storytelling 👈📖 : https://www.google.nl/books/edition/The_Science_of_Storytelling/G9WqDwAAQBAJ?hl=en&gbpv=0
➕دنیای ذهنی یا جهان واقعی 🧠
🙈 چشمانتان را ببندید. میخواهیم با هم وارد یک کلاس شویم. شما هم صندلیها و میز استاد را میبینید؟ تخته را چطور؟
👀 دنیایی که ما تحت عنوان «بیرون» تجربه میکنیم، واقعیتی است که در ذهنمان (در تعامل با محیط) بازسازی شده است؛ واقعیتی که ذهن قصهگو میسازد. به این بازسازی توهم آمیز واقعیت یا همان جهان ما به نام «مدل مغز از جهان» هم میگویند. در برخورد با محیط پالسهای الکتریکی از طریق حواس برای ما ارسال میشود و این ذهن قصهگو است که از آنها برای ایجاد صحنههای رنگارنگ زندگیمان بهره میبرد.
📰 جالب اینکه حتی اگر حواس ما دچار مشکل شده باشند، باز هم ذهن قصهگو متوقف نمیشود. دکتر فاینبرگ از بیماری مینویسد که در لوب پسسری دچار سکته مغزی و نابینا شده بود. وقتی دکتر در بیمارستان از بیمار خواست اطرافش را توصیف کند، او خانواده و دوستانش را کنار تختش میدید؛ در حالی که هیچ کس آنجا نبود.
🌎 البته این بدان معنا نیست که هیچ واقعیتی خارج از ذهن وجود ندارد. واقعیت با مدلی که ما در ذهنمان تجربه میکنیم متفاوت است؛ اگرچه شباهتهایی هم دارد. برای مثال دنیای بیرون هیچ رنگی ندارد، چرا که اتمها بیرنگ هستند. ساختار چشم ما باعث شده دنیا را با سه رنگ اصلی ببینیم؛ همچنان که دنیای برخی موجودات رنگهای بیشتری دارد. حتی رنگهایی که ما میبینیم به فرهنگ و تمدن هم برمیگردد. مثلا روسها یاد گرفتهاند دو طیف رنگ آبی ببینند در نتیجه رنگین کمان برایشان هشت خط رنگی دارد؛ در حالی که در زبان ناواهو یک کلمه معادل رنگ آبی و سبز است.
#روایت_شناختی
🆔 @CogniPlus
➕استعاره؛ ابزاری ادبی یا شناختی 💢
🖌 «سرمای وجود او بر اجزای چهرهاش اثر گذاشته بود؛ بینی عقابی او را نوک تیزتر، گونهاش را پر چین و چروک، چشمانش را به رنگ سرخ و لبان باریکش را کبود ساخته بود ... در زمستانها، بر روی سر، ابروها و چانهی باریک و لاغرش ذرات یخ دیده میشد و همیشه این سرما را با خود به همراه داشت.»
📚 اینها را چارلز دیکنز برای توصیف یکی از شخصیتهای قصه «هدیه کریسمس» مینویسد.
🔹 تشبیه و استعاره فقط آرایههای ادبی نیستند. بسیاری از دانشمندان علوم اعصاب به این نتیجه رسیدهاند که استعاره روش اصلی مغز برای درک مفاهیم انتزاعی است.
📃 در آزمایشی شرکتکنندگان باید جملاتی را میخوانند و همزمان از آنها اسکن مغزی گرفته میشد. وقتی شرکتکنندگان جمله «او روز سختی داشت» را میخواندند نسبت به زمانی که با جمله «او روز بدی داشت» مواجه میشدند مناطق عصبی در بافتهای احساسیشان فعالتر میشد.
🧠 در مطالعهای دیگر، وقتی مشارکتکنندهها جمله «آن زن بار را بر دوش میکشد» را خواندند، بیشتر از زمانی که خواندند «آن زن بار را حمل میکند»، مناطق عصبی مرتبط با تحرک بدنشان فعال میشد.
#روایت_شناختی
🆔 @CogniPlus
➕قهرمان واقعی کیست؟
💵 کلاس پروفسور نیکلاس اپلی، روانشناس، در حالی برگزاری است. او از دانشجویان بازرگانیاش میپرسد انگیزهشان برای کار در صنعت چیست؟ ارزشهای قهرمانانهی درونی مثل انجام کاری ارزشمند و کسب افتخار، یا عوامل بیرونی مانند حقوق و مزایای شغلی؟ در مرحله بعد همین پرسش را درباره همکلاسیهای آنها نیز پرسید.
👨🎓 اپلی مینویسد: «آنان صفات والای انسانی را از همکلاسیهایشان تا حدی دور میبینند؛ در حالی که انگیزههای خود را درونی میدانستند». ذهن قهرمانساز دنیا را به خوبها و بدهایی تقسیم میکند که قهرمانش ما هستیم؛ حتی اگر منطبق بر واقعیت نباشد، و بر این اساس هویت و شناخت ما از خود را میسازد.
🧠 از این رو، مهم ترین تحریفات حافظه تا حدود زیادی آنهایی هستند که برای توجیه و توضیح زندگیمان به کار میروند. ما سالها را صرف گفتن داستان خود میکنیم و آن را به شکل روایت زندگی درمیآوریم که با قهرمانان و افراد شرور کامل میشود. این فرایند حافظه را به منبع اصلی توجیه خود بدل میکند.
#روایت_شناختی
🆔 @CogniPlus
🔗 The Science of Storytelling | Will Storr (2019) : https://www.goodreads.com/en/book/show/43183121
➕ اثر راشومون: چهرههای گوناگون واقعیت!
📽 احتمالا اسم فیلم راشومون ساخته آکیرا کوروساوا رو شنیده باشید. ولی آیا از اثر راشومون چیزی شنیدید؟
🧠 اثر راشومون وضعیتی را توصیف میکند که در آن چندین نفر یک رویداد را تجربه میکنند اما خاطرات یا تفسیرهای متفاوت و متناقضی از آن دارند. این اثر غیرقابل اعتماد بودن شاهدان عینی و ذهنی بودن ادراک انسان را برجسته میکند.
📱حجم بالای اطلاعات در شبکههای اجتماعی و گسترش اخبار جعلی باعث شده تا همهی ما با این پدیده مواجههی نزدیک و مداومی داشته باشیم.
➖ دیدن این ویدئو میتونه روی برنامه فیلم دیدنتون توی عید تاثیر بذاره! 😁 توی ویدیو چند تا فیلم متاثر از این پدیده معرفی میشه. علاوه بر اونها ما فیلم هیولا (۲۰۲۳) از هیروکازو کورئیدا رو پیشنهاد میکنیم.
#روایت_شناختی
🔗 منبع ویدیو: سوره سینما
🆔 @CogniPlus
➕ شما چطور داستان میگویید؟
🗣 وقتی صحبت میکنیم، اغلب علاوه بر کلمات، از دستان خود نیز استفاده میکنیم. حتی میزان استفاده از زبان بدن در فرهنگهای مختلف متفاوت است. برای مثال معروف است که «ایتالیاییها هنگام صحبت نسبت به سوئدیها بیشتر از زبان بدن خود استفاده میکنند».
💬 در پژوهشی از ۱۲ شرکت کننده ایتالیایی و ۱۲ شرکتکننده سوئدی خواستند داستان یک کلیپ ۹۰ ثانیهای از یک کارتون را برای دوستی که آن را تماشا نکرده بود، بازگو کنند. یافتهها نشان داد در هر ۱۰۰ کلمه، ایتالیاییها به طور متوسط از ۲۲ حرکت استفاده میکردند، در حالی که سوئدیها فقط از ۱۱ حرکت استفاده میکردند.
🧏♂️ علاوه بر این، چگونگی حرکتها نیز با چیزی که بیان میشد متناسب است. وقتی ما یک عمل را توصیف میکنیم، به احتمال زیاد ژستی تولید میکنیم که آن عمل را نشان میدهد.
📊 براساس این پژوهش سخنرانانی که از فرهنگهای مختلف میآیند، هنگام گفتن داستان، از انواع مختلفی از حرکات استفاده میکنند که ممکن است به این معنی باشد که اعضای فرهنگهای خاص داستانها را متفاوت از اعضای فرهنگهای دیگر میسازند.
#روایت_شناختی
🆔 @CogniPlus
🔗 Frontiers (2024) : https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fcomm.2024.1314120/full