eitaa logo
حکمرانی فرهنگی
4.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
205 ویدیو
357 فایل
📚اولین میکرورسانه حکمرانی و سیاستگذاری فرهنگی 🗂مرکز گفتمان سازی و تسهیل گری مسائل فرهنگی 👤روابط عمومی: @admin_activism ۴۴۸۸ گروه اندیشه ورزی حکمرانی فرهنگی👇 https://eitaa.com/joinchat/683213486Ce83398f890
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا برای اهالی فرهنگ و کسانی که دغدغه مند هستند برای آینده و جوانانش : کاشان شهری که شهرت به گل و دارد و پشتوانه ای از تمدنی چند هزار ساله در دل تاریخ... سالانه هزاران گردشگر به این شهر سفر میکنند و از مراکزی همچون بازار تاریخی کاشان بازدید مینمایند. بازار تاریخی کاشان چندین ورودی اصلی دارد که یکی از آن ها در خیابان واقع شده است،ورودی ای به نام خیابانی پر رفت و آمد و محل گشت و گذار مسافران بازدید کننده از بازار کاشان.... در خیابان محتشم کاشان که تمام آن را در پنج دقیقه با موتور سیکلت میتوان طی کرد ، با یک نگاه گذرا و بدون دقت ۱۶ مغازه ی فروش دخانیات دیده میشود، که به صورتی علنی و آشکار، تابلو و نئون های آن ها معلوم است (البته مغازه های بیشتری وجود دارد ) شهری که در اذهان مسافرین با نام گل و گلاب و و‌ قرین است، در نگاه اول جلوه ای زشت و زننده برای عرضه کردن شده است.... مساله به اینجا ختم نمیشود؛ اگر مساله گردشگران را نادیده بگیریم، با یک تقسیم ساده می بینیم که فقط در این خیابان، در هر یک دقیقه چند مغازه دخانیات در دسترس مردم و جوانان است. این فقط اوضاع یک خیابان شهر است ، حال اگر مغازه هایی که غیر رسمی ولی به طور قانونی دخانیات می فروشند و لوازم استعمال دخانیات را در دسترس مردم قرار می دهند و مغازه ها و مکان هایی که به طور غیر علنی و غیر قانونی اقدام به فروش این محصولات میکنند، به تعداد کل مغازه های دخانیات فروشی شهر اضافه کنیم و تقسیم بر تعداد افراد شهر و یا فقط جوانان شهر کنیم ... به نظرتان چه عددی می شود ؟! آنجایی غم انگیزتر میشود که این عدد را با عددسرانه مکان های فرهنگی، و یا حتی فضای سبز مقایسه کنیم... این یعنی به راحتی امکانات و اسباب انحراف و بدبختی مردم را مهیا کرده ایم .... یعنی به راحتی مسئله ی سلامت جسمی و روحی چند نسل را به سخره گرفته ایم ، امکانات شهر را در راستای ترویج دخانیات به کار گرفته ایم، دخانیات من جمله را به راحتی عرضه میکنیم و از سوی دیگر در و سعی در منع جوان از دخانیات داریم آن هم به اصطلاح با کار فرهنگی.... شاید نقطه تلخ این سخن جایی باشد که این خبر به گوش میرسد: برخی از عناصر فرهنگی،مثل معلمین بازنشسته و... نیز برای کسب سود مالی اقدام به راه اندازی مغازه دخانیات فروشی کرده اند..... و سوال اصلی : چه باید کرد ؟! ما چه کاری میتوانیم بکنیم ؟ به نظرم باید یک اقدامی صورت بگیرد که در قدم اول جلوی ترویج بی رویه و قارچ گونه مغازه های گرفته شود .... باید با پیگیری و مطالبه از اداره و سازمان های مربوطه مانع رشد این نوع کاسبی فساد آور شد .... البته این کار نیز اراده جمعی اهالی فرهنگ و دغدغه مند را می طلبد و بدیهی است اقدامات فردی چندان راه به جایی نخواهد برد... یعنی شکل گیری یک شاید در اذهان این اشکال جولان دهد که: مگر نه این است که دخانیات فروشی به این صورت شغلی است قانونی که در جامعه اصناف و بازاریان مطرح است و این مغازه ها هم دارند. پس چگونه باید مانع شد؟!؟ جواب و‌ راه حل در گرو دو نقطه است: یک. استفاده از خود قانون و تکیه بر آن،در موراد منع و مبارزه با دخانیات دو. استفاده از ظرفیت های گروه ها و نهادهای مردمی مانند گروه های فعال محیط زیستی،یا گروه هایی که متشکل از افراد رها شده از چنگال و دخانیات هستند... از سوی دیگر. شاید برخی چنین اشکال کنند که مساله دخانیات،مساله یک خیابان و یک شهر خاص مانند کاشان نیست،بلکه مساله ای است جهانی و در ایران هم به دلیل سود فراوان این کار، بزرگترین نفع برنده در این میان است.... هر چند سخن درستی است، لیکن این سبب حذف صورت مساله نمیشود،بلکه اقدام در سطح وسیع تر و باری سنگین تر بر دوش اهالی فرهنگ برای مبارزه با ترویج دخانیات خواهد گذاشت... ✍️امیر خندان 🆔@cultural_governance
✔️ ارتباط حوادث اخیر با مشکلات آموزش و پرورش چیست؟ 👇 🔻مرور برخی از اتفاقات 7، 8 سال اخیر آموزش و پرورش 🔹یکی از تفاوت های آشوبهای اخیر، حضور فعالانه برخی نوجوانان دبیرستانی است. یعنی همان متوسطه دوم. البته از متوسطه اول هم دانش آموزانی بودند که در این تجمعات شرکت کردند. سایر اقشار یعنی جوانان و افراد مسن هم در کف خیابان ها بودند ولی حضور نوجوانان دبیرستانی ملموس بوده. بررسی چرایی این مسئله نیاز به تحلیل و تدبر دارد. 🔸من حداقل 10 سالی هست که در مدارس دولتی ذیل آموزش و پرورش تدریس می کنم. واقعاً بدون تعارف عرض می کنم که فضای مدارس ما بعد از سال های 92 و 93 تغییراتی یافته که باید این تغییرات ولو جزئی گفته شود و برای جبران اقداماتی انجام داد. 1️⃣ بعد از روی کار آمدن دولت روحانی، فضای کرختی و بی انگیزگی بر جامعه افزایش پیدا کرد. البته بی انگیزگی در بین قشر معلمان خیلی قبل تر شروع شد. اما از این سالها ملموس تر شده بود. دلیل اصلی هم مسئله معیشت جامعه معلمان بود که هیچ دولتی تا این لحظه(مهرماه 1401) جهت رفع مشکلات این قشر کاری اساسی نکردند و در دولت رئیسی هم فقط شعار داده شد و یک طرح ضعیف به نام رتبه بندی تصویب شده که قطعاً با مطالبات بسیار فاصله دارد. 2️⃣ تقریباً از سالهای 92، 93 به این طرف، موج استخدام های خارج از سیکلِ تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان و تعهد دبیری، به شدت افزایش پیدا کرد و با احترام به عموم همکاران معلمم،👈 این جذب های غیرکارشناسی بدون گزینش، به جنبه آموزش و جنبه پرورش این سازمان ضربه زد. 3️⃣ در این مقطع، معاونت در مدارس به شدت تضعیف شد. در برخی مدارس حذف و در عموم مدارس از یک نقش فعالِ محورگونه، به یک نقش ضعیفِ حاشیه تبدیل شد. معاونت پرورشی که محور تربیت بود و برنامه های فرهنگی و مذهبی و بصیرتی و مسئولیت برگزاری تئاترها، گروه های سرود، مسابقات قرآن، نهج البلاغه و احکام، اردوها، صف صبحگاهی، مراسمات دینی و مذهبی و ... بر عهده این معاونت بود به شدت کمرنگ شد. 🔹در این سالها، معدود مدارسی در کشور پیدا می شدند که معاونت پرورشی فعالی داشته باشند. بودجه این معاونت به حداقل رسید. گاهی همکارانی که اهل کار و تدریس نبودند برای فرار از تدریس این معاونت را می گرفتند و هیچ کاری انجام نمی دادند و معدود معلمان دلسوزی در مدارس پای کار معاونت پرورشی ایستادند و خدمت کردند ولی این جایگاه تضعیف شد. قطعاً این سیاست عامدانه بوده. 4️⃣ حذف مشاور از مدارس یکی دیگر از اتفاقاتی بود که در این سالها رقم خورد. از طرفی جذب مشاور برای مدارس هم به شدت کند شد. 5️⃣ اکثر های علمی، تفریخی، تاریخی و مذهبی تعطیل شد. چه اردوهای درون شهری؛ چه درون استانی و برون استانی. اینکه می گوئیم تعطیل شد یعنی به حداقل ترین سطح رسید. 6️⃣ رشد مدارس به شدت هرچه تمام تر، افزایش یافت. بطور مثال در این سالها، 90 درصد مدارس ذیل ناحیه یک اهواز، غیرانتفاعی شد و توسعه و بازسازی مدارس دولتی روند کاهشی پیدا کرد. 🔹جالب است بدانید در اغلب مدارس غیرانتفاعی، خبری از معاونت پرورشی و وظایف پرورشی نیست! 🔸جالب تر است بدانید اغلب مدارس غیرانتفاعی در یک ساختمان کوچک چندکلاسه براه افتاد. ساختمان هایی که محیطی برای ورزش و فوتبال و والیبال و ... نداشتند و ندارند و لذا زنگ ورزش در خیلی از این مدارس به حالت تعطیل و نیمه تعطیل درآمد! 7️⃣ از طرفی کرونا در یکی دوسال اخیر به این فضا هم دامن زد و نوجوانان فضای مجازی را محلی برای تفریح و بازی و سرگرمی خود یافتند. نظام فرهنگی و آموزش و پرورش کشور هم هیچ برنامه ی ایجابی برای تفریح و این قشر ایجاد نکرد پس به سمت بازی ها و سرگرمی هایی رفتند که آن طرف آبی ها برای نوجوانان ما تدارک دیدند. 🔹هنر دستگاه ها و مسئولین هم فقط برخورد سلبی بود که این نرم افزار را نصب نکنید؛ آن یکی فیلتر شود؛ آن یکی چه شود ...! ولی اقدامی ایجابی جهت پر کردن اوقات فراغت نوجوان مملکت نداشتند از وزارت فرهنگ و ارشاد و آموزش و پرورش گرفته تا سازمان تبلیغات اسلامی، تا صداوسیما و ...! 🔸این ها بخشی از تغییرات مدارس در دولت سابق بود که کماکان هم ادامه دارد. هر نظامی برای استمرار و دوام خود به «جامعه پذیری سیاسی» محتاج است. جامعه پذیری سیاسی یعنی انتقال ارزش ها به نسل های بعد. از طریق آموزش و پرورش، رسانه ملی و سایر نهادهای فرهنگی. وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی باید به ریل اصلی خود بازگردد. 🆔 @Cultural_governance