eitaa logo
حکمرانی فرهنگی
4.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
205 ویدیو
357 فایل
📚اولین میکرورسانه حکمرانی و سیاستگذاری فرهنگی 🗂مرکز گفتمان سازی و تسهیل گری مسائل فرهنگی 👤روابط عمومی: @admin_activism ۴۴۸۸ گروه اندیشه ورزی حکمرانی فرهنگی👇 https://eitaa.com/joinchat/683213486Ce83398f890
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️شایسته‌سالاری به سبک سید علی خامنه‌ای 🔰درآمدی بر حکم انتصاب رئیس جدید مؤسسه اطلاعات ⭕️«یک وقتی به خود آقای خاتمی هم گفتم که اگر امروز یک جریان چپی در کشور وجود نداشت، من لازم می‌دانستم یک جریان چپ به‌وجود بیاورم تا برآیند این دوتا حرکت -حرکت آقای هاشمی و او-یک برآیند معتدل شود.» اینها سخنان رهبر انقلاب است در دیدار برخی فضلای حوزه علمیه قم، سی تیرماه ۸۸. در شرایطی که اصلاح‌طلبان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم اعتراض دارند و برخی چهره‌های نشاندار و برجسته‌شان هر روز هیزم در آتش اختلافات می‌ریزند و التهاب سیاسی و فضای داغ انتخاباتی روزهای پیش از انتخابات را به خیابان‌ها می‌کشانند تا حاکمیت مجبور شود از راه‌ها و شیوه‌های غیرقانونی انتخابات را باطل کنند. همان روزها که اصلاحات همه سرمایه‌اش را در تنور اعتراض حرکت هیجانی موسوم به جنبش سبز سوزاند. و امروز در حکم انتصاب سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوازدهم به سرپرستی مؤسسه اطلاعات، رهبر انقلاب نوشته است: «چند وجهی بودن نگاه‌ها و سلایق سیاسی در میان نخبگانی که در اعتقاد راسخ به انقلاب و نظام اسلامی مشترکند، وجود روزنامه‌ای با این خصوصیت را مفید و شاید الزامی می‌کرده، و اکنون نیز آن‌چنان است.» ⭕️رهبر انقلاب در همه ۳۳ سال زعامت نظام جمهوری اسلامی، هیچ یک از احکامی که امام خمینی رحمت الله علیه صادر کردند، باطل نکرد و هیچ یک از اشخاص و چهره‌هایی که ایشان منصوب کردند، با وجود اختلاف نظر شدید سیاسی کنار نزد. حالا اما پس از مرحوم دعایی، رهبر انقلاب در تداوم مشی فکری اعتدال‌گونه و نگاه تکثرزای فرهنگی خود، سید عباس صالحی را به مدیریت مؤسسه اطلاعات منصوب می‌کنند. صالحی غیر از مشی حوزوی و سابقه مطبوعاتی، در دولت روحانی، به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسید و در همه هشت ماه گذشته، ترجیح داد با برخی اقدامات و تصمیمات دولت سیزدهم مخالفت توئیتری کند. ⭕️برخلاف نگاه‌های تقلیل‌گرایانه و رویکردهای تکفیرسازانه چند سال اخیر که آن هم به واسطه نفوذ بالا و تأثیر عمیق شبکه‌های اجتماعی رخ داده، چپ و راست، اصولگرایی و اصلاح‌طلبی، در میدان‌های سیاست و فرهنگ، مکمل یکدیگرند. جریان اصلاحات با همه فراز و نشیب‌هایی که از دهه ۶۰ تاکنون داشته و با همه اصراری که به معارضه با نظام سیاسی مستقر دارد، به هیچ عنوان مقابل انقلاب و ضدانقلاب نیست. اصرار و پافشاری برخی نوباوگان سیاسی برای آنکه همه اصلاحات را نفوذ و خیانت جا بزنند، خلاف نظر و سیره رهبر انقلاب است. اگرچه کثیری از اصلاح‌طلبان هم از این نقش و اتهام استقبال می‌کنند و مرتباً کوشش دارند در مسابقه سیاه‌نمایی اقتصادی و نومیدسازی اجتماعی، حتی از براندازان نیز سبقت بگیرند. اما واقعیت این است که انتصاب‌ها و انتخاب‌های رهبر انقلاب در همه سال‌های زعامت، این گونه بوده است که غیر از هدایت فکری و راهبری اجتماعی، در احکام نیز به گونه‌ای از تعادل سیاسی باور داشته‌اند. از این روست که باید تصریح کرد اتفاقاً بزرگترین حامی اصلاح‌طلبی، شخص رهبری است و اوست که شمایل میانه‌روی و نماد اعتدال است نه الف و ب که به اسم اعتدال، نفاق‌ورزی می‌کنند و به نام اجتماع، دشمن‌تراشی. ⭕️رویش‌های انقلاب فقط برآمدن این مداح یا فراگیر شدن آن سرود نیست. رویش‌های انقلاب یعنی خلاف آنچه به نظر می‌رسد، جمهوری اسلامی همچنان کارگزاران صدیق و کاردانی دارد که به اصول قانون اساسی و اهداف جمهوری اسلامی پایبندند و توان مدیریت و توشه کادرسازی را دارند. از میان رفتن یا کناره گرفتن مدیران در نهادهای بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی یا حتی اعضای شورای نگهبان که همگی مسئولیت‌های سنگین و فرساینده‌ای هستند، مانع انجام مأموریت‌ها نشده و اتفاقاً انتخاب‌ها و انتصاب‌ها نشان می‌دهد علمداران یا ژنرال‌ها اندک نیستند و این می‌تواند وجه دیگری از «بن‌بست نداریم» مورد تأکید رهبری باشد. غیر از این، توازن‌ سیاسی و تعادل اجتماعی مورد نظر رهبر انقلاب، گزاره راه نداشتن اصلاح‌طلبان به قدرت را نیز باطل می‌کند. ⭕️کشورداری با توئیتر بازی تفاوت دارد. اداره ایران با مدیریت یک اداره فرق دارد. بی‌اعتنایی به تفاوت‌ها و تمایزها، انکار استعدادهاست و انکار استعدادها، راه را می‌بندد و امید را کدر می‌کند. ایران امروز به هنرمندانی نیاز دارد که سازش و سازگاری و همراهی و موافقت را آموزش دهند، نه اینکه مرتباً خط‌کشی کنند و خود را محتسب و دیگری را آلوده فریاد کنند. و عجیب اینجاست که محتسب‌ها و هادی‌نماها خود را متصل و منتسب به چهره‌ای کنند که عین رفق و مداراست و این را هم در بیان نشان داده و هم در حکم اثبات کرده. باشد که برخی کاتولیک‌تر از پاپ‌ها عبرت گیرند و جامعه را پاره‌پاره نکنند. ریزش‌های انقلاب، نخستین نشانه‌شان، سبقت از رهبر جامعه است. | | 🆔@Cultural_governance
🔻نکته‌هایی دربارۀ مرحوم دعایی و روزنامۀ اطلاعات 🖋 مهدی جمشیدی اشاره: این نکته‌ها را در جریان گفتگوی انتقادی در یک گروه مجازی نگاشتم و در برابر آنها به من حمله شد. اینک برای جلوگیری از تحریف مواضعم، آنها را بازنشر می‌دهم. پس از انتشار حکم انتصاب مدیر مسئول جدید روزنامۀ اطلاعات، همین نکته‌ها، دست‌مایۀ تمسخر و ملامت من گردید. بااین‌حال، صادقانه و شجاعانه، استدلال‌های خود را ثبت می‌کنم؛ چه درست و چه نادرست. 1- متأسّفانه مرحوم دعایی، "صلح کلّ" بوده و به روی همه لبخند می‌زده و با همه خوب بوده است؛ به تعبیر استاد مطهری، "جاذبه" داشته، نه "دافعه". به همین دلیل روزنامۀ اطلاعات در طول دهه‌های گذشته، به یک روزنامۀ بی‌اثر و کلیشه‌ای تبدیل شد. انقلاب، پُر هست از آدم‌های "بینابینی" و "متوسط". 2- در نامۀ تسلیت رهبر انقلاب: اوّلاً، بر "گذشتۀ سیاسی" تأکید شده نه "اکنونِ سیاسی". ثانیاً، بر "ارادت سیاسی" تأکید شده نه "عمل سیاسی". ثالثاً، بر "اخلاق فردی" تأکید شده نه "موضع سیاسی". رابعاً، هیچ سخنی از "مدیریّت مطبوعاتیِ طولانی‌مدّتِ" وی به میان نیامده است. بنابراین، با یک متن "بسیار رقیق" مواجهیم، چون سخن از شخصیّت "بسیار رقیق" در میان است. 3- امّا دربارۀ "ارادت به انقلاب" باید گفت: اوّلاً، ارادت، "کف" هست نه "سقف". ثانیاً، خیلیها ارادت دارند و این امر، "خاص" و "تمایزبخش" نیست. ثالثاً، اگر "مواضع" ایشان با ارادتش تطابق داشت، رهبری از "مواضع" هم میگفت. و نگفت. رابعاً، ارادت با "تشخیصهای اشتباه" و "بی‌موضعی" و "انفعال"، قابل‌جمع هست. خوشبختانه این بیانیۀ رقیق، درستیِ سخن ما رو اثبات کرد؛ بیانیه‌ای خالی از اشاره به عینیّتهای سیاسی. 4-کسی انتظار ندارد که رهبر انقلاب در پیام تسلیت، از متوفی "انتقاد" کند. بنابراین، از این جهت، راه کشف معنایِ ذهنیِ رهبر انقلاب، بسته هست. راه‌هایی که باقی می‌ماند، اینهاست: اوّلاً، چیزهایی که گفته است، چه "زمینه‌" و "گستره"‌ای را دربرمی‌گیرد. ثانیاً، چیزهایی که گفته است چه "غلظت" و "برجستگی‌"ای دارد. ثالثاً، چیزهایی که رهبر انقلاب "نگفته" است. می‌دانیم که رهبر انقلاب، رفتار پدرانه با همۀ جریان‍های سیاسی دارد و هرچه که ایشان می‌گوید از سرِ صداقت و راستی است، امّا گاهی به دلیل مصالح، ایشان حقایقی را "بیان" نمی‌کند. برای مثال، این که واقعه‌ای رخ می‌دهد و ایشان "موضع‌گیریِ‌ آشکار" نمی‌کند، خودش معنادار است. پس "نگفته‌ها" نیز معنا دارد. البتّه چنین تحلیلی، دلبخواهانه نیست؛ یعنی نگفته‌ها در نسبت با "موقعیتِ شخص یا واقعه‌"، معنادار است. پس "قالب" و "چهارچوب" دارد. شخصی و سلیقه‌ای نیست. 5- در اینجا، از کسی که "مبارز دیرین امام" بود، انتظار می‌رفت که تا پایان در "خط مبارزه" بماند و مبارزه‌اش، "جلوه" و "تعیّن" داشته باشد و به این مناسبت، رهبری هم بر "تداوم منش مبارزاتی ایشان" اشاره کند، ولی چون این‌گونه نبود، رهبر انقلاب، کفۀ "فضایلِ اخلاقیِ ایشان" را سنگین کرد و کوشید با اشاره به این سجایا، آن "خلاء" را جبران کند. به عبارت دیگر، "گذشتۀ" ایشان، رنگ "مجاهدت" داشته و "اکنونِ" ایشان، رنگ "اخلاق". کاهش غلظت مبارزه در منش ایشان، یک ضعف است، امّا رهبر انقلاب آن را با پُررنگ‌کردن اخلاق، جبران کرده است. 6- مرحوم دعایی، اولاً سی‌وسه‌سال در روزنامۀ اطلاعات بود و به گمان دوستان، خدمات فراوان کرد، امّا رهبر انقلاب در پیامش، حتّی در حد دو کلمه، اشاره‌ای به این سی‌وسه‌سال نکرد؛ و ثانیاً شش دوره، یعنی بیست‌وچهار سال هم ایشان نمایندۀ مجلس بوده و باز هم رهبر انقلاب، کوچک‌ترین اشاره‌ای به این‌همه سال حضور در مجلس نکرده است. چرا؟! یعنی در طول این چهل سال، چنان‌که در بیانیه آمده، ایشان فقط "ارادت به انقلاب" و "فضایل اخلاقی" داشته است؟! یعنی اهمّیّت این دو، کمتر از خصوصیّتِ "پایداری و وفا در دوستی و رفاقت" بوده که رهبر انقلاب، این مطلب را آورده، ولی این سال‌های انبوه را ناگفته باقی گذاشته است؟! ارادت ایشان به انقلاب، اغلب در حد ارادت باقی ماند و در دهه‌های اخیر، به کنش تبدیل نشد. 7- جریان اعتدال‌گرا و اصلاح‌طلب، قصد تقابل دارند؛ که "دعایی" چنین‌وچنان بوده و "شریعتمداری"، اینطور است! جریان اصلاحات شروع کرد به "مبالغه" و "الگوسازی" و "قدیس‌پروری" دربارۀ این مرحوم. در حالیکه بی‌موضعی و صلح‌کل‌بودن و به روی همه لبخند زدن و با همه خوب‌بودن، فضیلت نیست. ما شریعتمداریِ عزیز را الگوی کنشگریِ‌ موفق مطبوعاتی می‌دانیم، نه آن مرحوم را. | | 🆔@Cultural_governance
🔻مجال‌دهیِ رسمی به متفاوت‌اندیشان 🖋 مهدی جمشیدی در حکم رهبر انقلاب آمده است: روزنامۀ اطلاعات، سخنگوی «قشرهایی از مردم عزیز» بوده که غالباً سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس می‌یافته است. «چندوجهی‌بودن نگاه‌ها و سلایق سیاسی» در میان نخبگانی که در «اعتقاد راسخ به انقلاب و نظام اسلامی» مشترکند، وجود روزنامه‌ای با این خصوصیّت را مفید و شاید الزامی میکرده، و اکنون نیز آن‌چنان است. برادر انقلابی و پسندیده‌خصال، مرحوم حجت‌الاسلام دعائی، به گونه‌ای شایسته توانسته بودند «جهت‌گیری مزبور» را رعایت کنند( ۱۸ خرداد ۱۴۰۱). 1. رهبر انقلاب به‌صورت «آگاهانه/ حساب‌شده/ سنجیده»، بخشی از امکانِ رسانه‌ای را در اختیار دسته‌ای از نیروهای سیاسی قرار داده است که با تفکّر سیاسیِ ایشان، «فاصله‌ها/ زاویه‌ها/ اختلاف‌ها»یی دارند. این یعنی انتخاب مرحوم دعایی و تداوم حضور ایشان در طول سه دهه، برخاسته از یک «محاسبۀ سیاسی و اجتماعی» در ذهن رهبر انقلاب بوده است، نه «اتّفاقی» یا «ناخواسته». 2. و محاسبه، این است که وجود نخبگان سیاسی‌ای که «متفاوت» می‌اندیشند و تا حدی «دیگری» هستند، این ضرورت را در منطق حکمرانی در سطح عالی و راهبردی ایجاد می‌کند که رهبر انقلاب، «زمینه/ مجرا/ بستر»ی را نیز در اختیار آنان قرار بدهد تا نظام به «استبداد/ تک‌صدایی/ یکدستی»، متهم نشود. 3. در عین حال، همین نخبگانِ سیاسیِ متفاوت‌اندیش نیز دست‌کم باید دارای «اعتقادِ راسخ به انقلاب و نظام اسلامی» باشند تا از این زمینۀ رسانه‌ای استفاده کنند. پس این مجال‌دهی و زمینه‌سازی، «بی‌چهارچوب/ رهاشده/ ولنگار» نیست. 4. این‌که گفته شده «روزنامۀ اطلاعات، سخنگوی قشرهایی از مردم عزیز بوده که غالباً سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس می‌یافته است»، به این معنی است که «منطقِ توزیعِ مدیریّتِ فرصت‌های رسانه‌ای»، در همه‌جا، یکسان نیست؛ یعنی این‌گونه نیست که بتوان بر اساس ملاحظۀ یادشده نتیجه گرفت «رؤسای رسانۀ ملّی» را نیز باید این‌چنین انتخاب کرد و لازم است در برخی دوره‌ها، این مسئولیّت را به متفاوت‌اندیشان سپرد. این منطق، «محدود» است و «قابل‌تعمیم» نیست. به‌‎بیان‌دیگر، این راهبرد نباید بیش از گشودنِ «روزنه» باشد و به‌صورت یک «حقّ فراگیر» درآید. 5. مجال‌دادن رسانه‌ای به این‌که دیدگاه‌ها و مواضع «متفاوت با سیاستِ رسمی» مطرح شوند، به معنی «حقّ» و «درست» بودن آنها نیست، بلکه از ضرورتِ وجودِ «آزادی» در عرصۀ سیاسی برمی‌خیزد. به‌عبارت‌دیگر، این‌گونه نیست که در دولت اسلامی، تنها «مواضع حقّ»، اجازۀ «مطرح‌شدن» و «اظهارشدن» داشته باشند، بلکه همۀ مواضع در چهارچوب قانون، «مجالِ بیان» دارند. بنابراین، میان «حقّ سخن‌ گفتن» و «سخنِ حقّ گفتن»، تفاوت وجود دارد. آنچه که باید «غالب» و «حاکم» باشد، سخن حقّ است، امّا نباید تنها سخن حقّ، «مجالِ اظهار» و «میدانِ بیان» داشته باشد. 6. «انقلابی‌بودن» و «انقلابی‌گری» به سبب ذات خویش، مفهومی «تشکیکی/ مرتبه‌مند/ پیوستاری» است و از این جهت، باید از تعبیر «غلیظ» یا «رقیق» بودن آن در افراد سخن گفت؛ چنان‌که ایمان اسلامی نیز چنین حکمی دارد و «اقویا» و «ضعفا» را شامل می‌شود. ازاین‌رو، می‌توان دربارۀ «ضریبِ انقلابی‌بودنِ اشخاص»، داوری کرد و کسانی را بر کسانی «ترجیح» داد و «برتر» انگاشت، امّا این موضع به معنی «نفیِ خصلتِ انقلابی» از عدّه‌ای نیست. 7. من در عین باورِ عمیقِ معرفتی به بندهای پیشین، از «واگذاریِ رسمی و ناگفتۀ» چنین «جهت‌گیری»‌ای به روزنامۀ اطلاعات، باخبر نبودم و فارغ از این ملاحظه، اظهارنظر کردم. حال که دریافتم که رهبر انقلاب، چنین طرحی در ذهن داشته و از اساس، در پیِ ایجادِ فضایی برای «سخنِ متفاوت گفتن» بودند، از داوری‌ام دربارۀ روزنامۀ اطلاعات، عبور می‌کنم و با وجود انتقاد به طبعِ سیاسیِ شخصیِ مرحوم دعایی، همچون رهبر انقلاب معتقدم که «مرحوم حجت‌الاسلام دعایی، به گونه‌ای شایسته توانسته بودند جهت‌گیری مزبور را رعایت کنند». در واقع، به دنبال تغییرِ «موضوع» - که در اینجا جهت‌گیریِ تعیین‌شدۀ روزنامۀ اطلاعات است - «حکم» من نیز تغییر کرد؛ برای چنین هدف و غایتی، باید نیز این‌گونه عمل کرد. | | 🆔@Cultural_governance