eitaa logo
| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |    
308 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5هزار ویدیو
34 فایل
〰〰𝓜𝓐𝓑𝓐𝓡〰〰 〰〰
مشاهده در ایتا
دانلود
دختر است دیگر؛ از تمام كارهای مادر سر درمیاورد حتے اگر کسی به زبان نیاورد به گمانم وقتی مادر میان بستر بود، زینب آنقدر به هر بهانه ای پروانه‌ی شمع وجود هر لحظه در حال آب شدن مادر شده بود كه جای کبودی و زخمهایش را از بر شده بود !! حواسش بود كه داغ زخم‌های مادر را تنها اشک بریزد... به دور از چشمهای حسن اما آن روزها انگار مادر، مادری کردن را آهسته آهسته به گوش او میخواند و زینب با چشمهایی که فریاد میزدند: مادر هجده ساله ام، این حرفها را چرا میزنی ؟ مادری کردن یاد می‌گرفت... زینبِ حسین، به ارث میبرد لقبِ | ام ابیها |ی مادر را... باید پس از فاطمه او سنگ صبور ناله های درون چاه علی میشد؛ آن روزهای آخر ، مادر تعلیم زینب میداد؛ انگار تعلیم میداد، صبوریهای بعد خود را... به ام المصائب دوران... دختر است دیگر؛ بعد مادر بوی دستهای او را میان جانمازش به جستجو میگرید... میان پیراهنش حتی... و به آغوش میکشد، تمام دلتنگی هایش را... ؛ باغ حرم خانم جانم ؛ همان باغ آمال و آرزوهایم... . ... ... ✍فاطمی سلطانی از طریق لینک زیر در معبر باشید . 🌷@DRMABAR